به گزارش خبرنگار ایمنا، احمد مسجدجامعی در صفحه اینستاگرام خود در مطلبی با عنوان "ماجرا به این دو نفر ختم نمیشود" درباره کولبران نوجوان کردستان نوشت: وقتی خبر یخزدگی دو نوجوان کولبر مریوانی را در گردنه پر سوز و سرمای «تته» شنیدم یاد آن روزی افتادم که مرحوم عزتالله انتظامی، من و دو سه تن از دوستان را به دفتر خودش در موزه سینما دعوت کرد.
وی ادامه داد: همین فصل سرما بود. میخواست ببیند چطور میشود برای بخشش یک نوجوان قاتل، رضایت خانواده مقتول -که به علت فقر درخواست قصاص کرده بودند- را بگیرد. مسئله همهمان شد. مانده بودیم برای طرح موضوع با خانواده مقتول چه ادبیاتی به کار بگیریم شاید نتیجه دهد.
عضو شورای شهر تهران ادامه داد: اول فکر کردیم اگر این اتفاق (شده حتی یک بیماری ناگهانی یا تصادفی سخت) برای فرزندان خود ما رخ میداد چه میکردیم؟ بعد آقای انتظامی طاقت نیاورد و اشک از چشمهایش جاری شد. گفت: حاضر نیستم به ازای دریافت تمام جهان، خاری به پای فرزندم برود.
وی اضافه کرد: این چند روز مدام این جملهی زندهیاد انتظامی و چشمهای پر اشکش در برابرم قرار میگیرد. به ویژه آنجا که برادر کوچک در واقع خودش را جای پدر خانواده گذاشته و برای نجات برادر، کت خود را از تن بیرون آورده که او را بپوشاند. اصلا دارم فکر میکنم چرا باید برای گذران زندگی، دو فرزندم را از دست بدهم؟
مسجدجامعی افزود: تصویر فرزندانم در ذهن نقش میبندد. بعد تصویر تلاش و معاش و گذران و زندگیشان با تصویر آن دو نوجوان و جنازه کبود و یخ زدهشان و آن پدر غمزده، با هم گره میخورد.
وی ادامه داد: نمیدانم اگر زندهیاد انتظامی، زنده بود و میخواست به خانواده خسروی تسلیت بگوید چه میگفت و چه میکرد؟ با چه کسانی برای گفتن تسلیت این پیش آمد مشورت میکرد؟ او که پست و مقامی نداشت و فقط در دل مردم بود. ماندهام آنها که پست و مقام دارند، چه میگویند و چه میکنند و برای جبرانش با چه کسانی مشورت میکنند.
نظر شما