به گزارش خبرنگار ایمنا، راز این صدای ماندگار تنها به شش دانگ حنجره، صوت آواز و نام و شهره نیست، نقل قول ها بسیار است از خوش رویی و خضوع همیشگی اش که در مجلس غریب و آشنا بی اندازه مهربان و متوازع بود. لازم نیست خیابان و بزرگراه به نامش باشد، وقتی بعد از سی و چندی سال هنوز هم اسمش برای پیر و جوان آشناست. اسمی که اگر چه در زمان حضورش اینترنتی وجود نداشت اما حالا چندین و چند صفحه در دنیای مجازی به نام، صدا و تصویرش آشناست. آذرماه ۳۸ سال پیش، چنین روزی بود که رفت و ۳۸ سال است که نبودش، جمع بسیاری را گرد هم می آورد و خاطره چنددهه پیش را مجدد زنده می سازد. شاید اگر بودند هنوز، آواز او را اکبر خان نوروزی با «تار» همراهی میکرد.
عبارت "تنها صداست که میماند" اگر چه دست مایه تبلیغ و تزیین بسیاری شده اما در قامت معدود آدمهایی چون تاج اصفهانی چنان خوش نشسته است که خاطره اش سفر چندین و چندساله را به راحتی پشت سر میگذارد و همچنان در جان و دل باقی است و پیچیدن صدای آوازش در گوش هنوز هم دلنشین است. همه اساتید تاج ، او را خوانندهای صاحب سبک میدانند؛ بسیار به شعر مسلط و محفوظات شعر بسیار زیاد! اساتیدی که خود هرکدام از نام اوران آواز و موسیقی این سرزمین هستند؛ از سید رحیم اصفهانی، نایب اسدالله، و میرزا حسین ساعتساز گرفته تا خضوعی، میرزا حسین ساغت ساز، حبیب شاطر حاجی و.. .
نغمه های پدر و صدای خوانندگان در روح یک کودک
مردم کوچه بازار جلال کوچک را به واسطۀ اسم پدر، «تاج زاده» خطاب می کردند. پدر تاج، شیخ الواعظین فرزند خود را به مدرسۀ علمیه واقع در بازارچۀ رحیم خان که نزدیک مسجد رحیم خان بوده می فرستد. اولین زمزمه های تاج زاده با نواهای آمیخته از نغمه های پدر و روحانیون اصفهان و صدای خوانندگان در قالب روح کودکیش خود را نشان می دهد و باعث می شود که به واسطۀ داشتن صوت خوش در قالب قرائت قرآن و موذنی این هنر هم انس با وجودش، یعنی آواز را آشکار کند.
به نقل نوید نوروزی، خواننده و پژوهشگر موسیقی، جلال تاج اصفهانی اولین خاطره را که باعث شد پدرش به صدای او پی ببرد چنین توصیف می کند: « یک روز وقتی از مدرسه می آمدم سرشار از سرور و شادی برای اولین بار توی کوچه آواز سر دادم. وقتی به خانه رسیدم، پدرم مرا صدا کرد. خیلی وحشت کردم. فهمیدم که صدایی به گوشش رسیده و فکر کردم که مرا صدا کرد که تنبیه کند، ولی وقتی به نزد او رفتم. گفت:پسرم تو صدای خوبی داری و در خلال اینکه به مدرسه می روی و درس می خوانی، به تو آوازهای اصیل ایرانی را یاد می دهم و در این هنگام من نه ساله بودم.»
دکتر بهمن بوستان می نویسد که استاد تاج در گفتگویی اظهار می داشت « در حدود سن نه سالگی صدای اکثر مداح ها و اهل منبر و حتّی تعزیه خوان ها را تقلید می کرد و به سیاق آنها آواز می خواندم. در حالیکه نه اسم مقام های آوازی را می شناختم و نه نام گوشه ها را.»
آموزش گوشههای دستگاههای موسیقی ایرانی در رادیو
در سال ۱۳۱۹، وقتی که ۳۷ ساله بود همکاری با رادیو را شروع کرد و از ۱۳۲۸ به همکاری با رادیو اصفهان پرداخت. ضمن خوانندگی، سرپرست نوازندگان رادیو اصفهان شد و در رادیو به اجرای برنامههایی با تار اکبرخان نوروزی و برنامه آموزش گوشههای دستگاههای موسیقی ایرانی پرداخت. در سنین جوانی بنا به ارشاد قطب السادات تاج چندی را نزد شیخ خزعلی گذراند و پس از فروپاشی دستگاه شیخ، به رشت، تهران و اصفهان سفر کرد و در اصفهان ساکن شد.
تاج اصفهانی ۸۷ ساله بود که در آذرماه ۱۳۶۰، در زادگاهش، اصفهان، دار فانی را وداع گفت و دلهای بسیاری در آتش فراغش سوخت. تاج در نظر صاحب نظران در انتخاب و ادای شعر و مناسب خوانی استادی کم نظیر است. دارای تحریرهای متنوع و منحصر به خود با ضربات تحریر بسیار قدرتمند! این استاد آواز اما علاوه بر صدای خوش و جا گذاشتن آثار بسیار ماندگار دارای خصوصیتهای اخلاقی بسیار والایی بوده است. پرورش شاگردان با سواد و نذر آنچه خود داری برای شاگردان، از فضیلیت های اخلاقی او در زمان استادی است. از شاگردان تاج که حالا هرکدام برای خود استادی هستند میتوان به علی اصغر شاهزیدی، محمدتقی سعیدی، علیرضا افتخاری، سیدرضاطباطبایی و حمید رضا نوربخش اشاره کرد.
کسی به خاطر ندارد او حتی یک بار از کسی بد بگوید
محمدرضا شجریان تاج اصفهانی را اینگونه توصیف کرده است: «... شادروان تاج مردی بود سلیمالنفس و با مناعت طبع؛ هرگز در طول مدت زندگی اش به خاطر مال دنیا و مسائل مادی به کسی کرنش نکرد و به این خاطر مدح کسی را نگفت و از همه تعریف و تمجید میکرد و همه را با نام خیر یاد میکرد، شاید کسی به خاطر نداشته باشد که او حتی یک بار از کسی گلایه کند یا از کسی بد بگوید او حتی اگر از کسی رنجشی میدید و خاطرش آزرده میشد، این رنج و آزردگی را با سکوت بزرگوارانهای تحمل میکرد. تاج از استادانش با احترام فراوانی یاد میکرد. با دوستانش با مهربانی و عطوفت رفتار میکرد و حتی تا آخرین روزهای عمرش به اغلب دوستانش سرکشی و احوال پرسی میکرد. او با شاگردانش نیز عطوف و مهربان بود و مانند پدری خود را موظف به غمخواری آنان میدانست... .»
اکبر گلپایگانی در مورد ویژگیهای اخلاقی زنده یاد تاج اصفهانی گفته است: «سه چیز مهم در نظر آقای تاج اصفهانی همیشه در اولیوت قرار داشت اول خدا دوم مردم و سوم خانواده. پول و ثروت و شهرت برای این هنرمند بزرگ اصلا ارزشی نداشت و اخلاقیات برای وی بسیار مهم بود. بدون شک ایشان یکی از بااخلاقترین هنرمندان موسیقی ما بودند.تاج اصفهانی در کار خودش استاد بود و جزو چند نفری بود که در کار خودش نابغه بود. ایشان به همراه آقایان کسایی و جلیل شهناز واقعا نابغه بودند. این بزرگان حکم عتیقه را برای موسیقی ایران دارند، یعنی با گذشت زمان ارزششان بیشتر و بیشتر میشود. تاج اصفهانی یک اسطوره در موسیقی ایران است و مثل ایشان در تاریخ موسیقی کم هست. اقای تاج فقط خوانندگیاش نبود که ایشان را متمایز از بسیاری هنرمندان کرده بود بلکه عشق به خدا، عشق به مردم که باعث شده بود مردم همیشه حمایتش کنند بویژه مردم اصفهان که تعصب خاصی نسبت به این هنرمند بزرگ دارند و سوم عشق به خانواده که باعث شده بود ایشان علاوه بر هنر از نظر اخلاقی هم متمایز از بسیاری هنرمندان باشند.»
به گزارش ایمنا، تاج در آخرین روزهای عمرش با قدرتی که در مناسب خوانی داشت، این شعر را از پژمان بختیاری می خواند:« این بود عاقبت ثمر باغبانیم...» آخرین اثری که از او ضبط شده است، در منزل آقای شجریان با نی استاد حسن کسایی است که تاج در آواز دشتی درد دل خود را به روزگار می گوید:
تاجم نمی فرستی تیغم به سرمزن/ مرهم نمی گذاری زخم دگر مزن
هنر تاج و اخلاق و شخصیت او اسطوره ای است در موسیقی ایران که تاثیر آن در روند رشد فرهنگ و هنر موسیقی به هیچ وجه قابل انکار نیست. تاثیر او بر تاریخ آواز خوانی مهم ترین و بزرگ ترین رویداد تاریخ آواز در ایران است.
نظر شما