۱۰ آذر ۱۳۹۸ - ۱۶:۱۳
تئاتر و دغدغه ای به نام ایدز

یکی از راه های فرهنگ سازی و تاثیر در نگاه اجتماعی در جوامع مختلف هنرمندان و آثار هنری آنها است. هنر به واسطه تاثیر در ناخودآگاه افراد و هنرمندان به عنوان گروه‌های مرجع جامعه نقش ارزنده‌ای در حل مسائل اجتماعی دارند. هنر یکی از کلید های مهم فرهنگ و اعتقادات هر ملت است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، بیماری ایدز یکی از معدود بیماری هایی است که با وجود تلاش های بسیار برای فرهنگ سازی و تصحیح نگاه اجتماعی نسبت به آن هنوز به عنوان یک تابو مطرح است. فرهنگ سازی در مورد بیماری ایدز به دو بخش تقسیم می شود؛ ابتدا فرهنگسازی و آگاهی از راه های پیشگیری و ابتلا و بخش دیگر آن مربوط به نگاهی است که جامعه نسبت به افراد مبتلا به آن دارد. در این مطلب بخش دوم موضوع مورد نظر است. مردم باید بدانند که ایدز دیگر بیماری کشنده همچون سال‌های گذشته نیست بلکه این بیماری شبیه بیماری دیابت یا سرطان است با این تفاوت که قابل انتقال از فردی به فرد دیگر بوده به همین سبب باید مراقب انتقال این بیماری به افراد دیگر باشیم. این انتقال اما در تصور مردم به اشتباه تعریف شده و به همین سبب دوری از افراد مبتلا و تغییر در شکل رفتاری را منجر می شود.

قدرتی به نام هنر

هنر یکی از کلید های مهم فرهنگ و اعتقادات هر ملت است. به دلیل پیوند ذاتی فرهنگ و هنر توسعه فرهنگی و توسعه هنری نیز باهم پیوند نزدیکی یافته اند. هنر و آثار در تغییر سلیقه و نگرش و باورهای مردم نقش انکار ناپذیری دارند و در بهبود اوضاع فرهنگی بسیار موثرند، زیرا انعکاس دهنده رویکردهای جامعه بوده و هنرمندان این رویکردها و بینش ها را به طور وسیعی اشاعه می دهند. آنچه در ادامه این مطلب به آن خواهیم پرداخت نگاهی به فعالیت حوزه تئاتر در این زمینه، یعنی تلاش برای فرهنگ سازی و اصلاح تصور نادرست اجتماعی به مبتلایان به ویروس ایدز است.

چرا تئاتر؟

تئاتر یکی از شاخه های هنری بسیار موثر در جامعه است. در جوامع توسعه یافته و یا در حال توسعه، تئاتر از ارکان اصلی و تحول آفرین نهاد اجتماعی محسوب می شود. این نهاد اجتماعی در راستای رفع نیازهای انسانی و اجتماعی، ضمن تعامل با ساختارها و هنجارهای جمعی، با هنر آفرینی و خلق آثار نمایشی به تجلی زیبای حقایق و بیان جذاب انگیزه ها و احساسات مردم می پردازد و کارکرد عمیق و فراگستر خود را هم به عنوان آینه حیات جمعی و هم به عنوان الگوی زندگی اجتماعی بروز می دهد. شواهد و تجارب هنرهای نمایشی در تاریخ گذشته و کنونی حاکی از آن است که تئاتر به عنوان وسیله ای موثر و کارآمد برای تقویت تلاش‌های معیشتی و دفاعی و یا تحکیم مبانی حقوقی، اجتماعی شدن، قانون پذیری و نظم و انضباط اجتماعی در قالب نمایش‌های متنوع، جذاب و آگاهی بخش مورد استفاده مسئولان جامعه قرار گرفته است.

تئاتر و دغدغه ای به نام ایدز

با توجه به اینکه ماهیت نمایش کنش است برای بیان اندیشه، نمایش ابزاری برای انتقال الگوهای رفتاری جامعه به اعضایش است که در خدمت اندیشه و روندی شناختگرا است و در تعریف نمایش مخاطب جزئی از ساختار نمایش است و ارتباط بین بازیگر و تماشاگر است که فعل نمایش را به حقیقت می‌رساند. میتوان گفت که کنش توسط بازیگران صورت می‌پذیرد، انتقال الگوی رفتاری، طی فرایند ارتباط و وجود اعضای جامعه به عنوان مخاطب است. اما اهمیت این مطلب و اهمیت این تاثیر گذاری در نگاه کارگردان اثر تعیین می شود. این که یک کاگردان چه موضوع یا مسئله ای را دغدغه بداد و برای پراخت به آن مسئله تلاش کند. به ندرت می توان کارگردانی را یافت که با انگیزه شخصی و بدون حمایت و سفارش از هیچ سازمانی به موضوع ایدز و مسایل اجتماعی مربوط به آن در آثار خود پر داخته باشد.

نمایش میمون

نمایش میمون به نویسندگی و  کارگردانی وحید رهجوی و حسین ملکی در بیست و دومین جشنواره بین المللی تئاتر دانشگاهی حضور داشت. این اثر که توسط دانشجویی روایت می‌شود که موضوع پایان نامه اش بررسی آثار یک کارگردان ایرانی تئاتر در آمریکاست که در اوایل دهه نود میلادی در اثر عوارض بیماری ایدز درگذشته است. اما روند پژوهش پایان نامه، به تدریج وی را وارد مسیر تازه ای از زندگی خود می کند. کارگردان این نمایش در یکی از مصاحبه های خود و در توضیح مستندات این اثر می گوید: در نمایش «میمون»، سه داستان مستند، با هم پیش می روند. اولین داستان در مورد «رضا عبده» است که یکی از مهم ترین کارگردانان تئاتر ایران است. این کارگردان پسر، مشت زن و مدیر ورزشی ایرانی و صاحب بولینگِ معروفِ عبدو است. عبدو که پیش از انقلاب به اروپا رفته بود، در سال های انقلاب به آمریکا می رود و با توجه به اینکه تمام اموال پدرش در ایران، مصادره می شود، در فقر و تنگدستی زندگی کرده و در نهایت راه خود را به تئاتر باز می کند. او گروهی به نام «در آ لوز»تشکیل داده و به طور مستمر در عرصه تئاتر فعالیت جدی می نماید. در آمریکا این کارگردان ایرانی، یکی از مهم ترین کارگردانان شناخته می شود، اما در ایران شناخته شده نیست. این هنرمند در سی و دو سالگی بر اثر بیماری ایدز جان می سپارد. داستان دوم در مورد دانشجویی به نام «رضا» است که قصد دارد برای پایان نامه دوره کارشناسی ارشد خود بر روی «رضا عبده» مطالعه کند. او نیز در طی این پایان نامه سرنوشتی عجیب می یابد. داستان سوم در مورد «بهنام حسن پور» بازیگر نمایش است که توضیحات مستندی در مورد چگونگی شکل گیری نمایش میمون و دو شخصیت دیگر می دهد. هر سه این داستان ها واقعی بوده و مستند هستند. به این دلیل که یک نگره قوی در مورد انتقال ویروس HIV به انسان از طریق میمون وجود دارد، این اسم که به نوعی یک استعاره است را برای آن انتخاب کردیم."

این اثر بعد از جشنواره تئاتر دانشگاهی نیز در سالن تئاتر مولوی اجرا عموم را تجربه کرد.

ربان قرمز

نویسنده  این نمایش در توضیح این نمایشنامه در یکی از مصاحبه های خود گفته است: درباره بیماران HIV  قبل از اینکه نمایشنامه را بنویسم برخوردی با این افراد نداشتم، فقط یک ایده بود که به ذهنم آمد و به خاطر مشکلاتی که از این عزیزان در رسانه‌ها دیده و خوانده بودم، تصمیم به نگارش این کار گرفتم اما بعد از اینکه نمایش را نوشتم در طول اجرا با آن‌ها برخورد کردم.

پس از آن متوجه شدم که چقدر انسان‌های شریفی مبتلا به این بیماری هستند که دردهای زیادی در جامعه به خاطر نگاه منفی مردم دارند، من تمام تلاشم را کردم که در این نمایشنامه نگاه منفی نسبت به این عزیزان را پاک کنم و بگویم اگر افرادی دچار این بیماری شدند، حتما دلیلش این نیست که از راه‌های غیراخلاقی بوده است، احتمال دارد که خیلی اتفاقی دچار این بیماری شده باشند. تلاشمان این بود که نشان دهیم این افراد شریف هستند و از جامعه نباید طرد شوند، خیلی نکات پزشکی هم در این کار ذکر شده و شاید خیلی‌ها فکر می‌کنند این مشکلات برای بیماران رخ نمی‌دهد و مهمترینشان این است که این عزیزان می‌تواند بعد از اینکه دچار بیماری شدند، حتی ازدواج کرده و فرزنددار نیز بشوند، این یکی از نکات علمی است که خیلی از افراد از آن خبر ندارند.

کد خبر 399018

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.