به گزارش خبرنگار ایمنا، چهلمین برنامه سینمایی هفت، جمعه _۲۴ آبان ماه_ با اجرای محمد حسین لطیفی روی آنتن زنده شبکه سه سیما رفت. در اولین میزگرد برنامه هفت پیرامون ساختارهای دولتی فرهنگ و سینما در کشور فرصتها و چالش ها با حضور آقایان سیدضیا هاشمی(رییس انجمن صنفی تهیه کنندگان) و محمدرضا عباسیان(کارشناس رسانه) صحبت شد.
سید ضیا هاشمی که شروع کننده بحث بود در این باره گفت: جایگاه سینما انقدر اهمیت دارد که همیشه مورد هجوم است. مثلا نمایش خانگی راه اندازی میشود که قرار شده بشود نان سینما ولی میشود قاتل جان سینما. برخی در سینمای ورشکسته سرمایه گذاری میکنند.
وی ادامه داد: تولید انبوه نمایش خانگی باعث ضربه زیادی به سینمای ایران شده است. درک درستی از این اتفاق وجود ندارد. چرا بیست هنرپیشه طراز اول در یک سریال نمایش خانگی بازی میکنند؟ دستمزدهای عجیب و غریب و پول های مشکوک وارد این عرصه شده است. یک خطای بزرگ دیگر این است که وقتی استارهای درجه اول را میبرند جذابیت آن ها برای مردم از بین میرود. دوباره باید چندین سال تلاش بکنیم که تا بتوانیم بازیگر درجه یک معرفی کنیم. ما ۸۲ فیلم داشتیم که ۶۴ فیلم آن کامل ضرر کرده است.
محمدرضا عباسیان در تایید و تکمیل صحبت های هاشمی متذکر شد: به اعتقاد من سینما مهمترین شاخه فرهنگ و هنر ایران است. انقدر که سینما حرفهای ارزشمند ما را در این سالها گفته هیچکدام ار شاخه های دیگر نتوانسته اند. تصویری که ما از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس توانستیم به جوانان منتقل کنیم از طریق مدیوم سینما بوده است. با وجود تمام گلایه ها باز هم سینما پیش رو بوده است. سینمای ایران در عرصه بین الملل هم موفقیت زا بوده است. در کنار تمام این موفقیت ها، ما یک حاکمیت دولتی هم داریم. کلیدی ترین نهاد هم سازمان سینمایی کشور است. نهادهایی که در کنار سازمان سینمایی کشور به موفقیت سینما کمک میکنند هم زیاد هستند که در برخی واقع نقد بر آنها به خاطر عملکرد نیست، به خاطر رسیدن به نقطه مطلوب است. شفاف سازی سینمایی یک اتفاق شگرفی است که با حضور دکتر انتظامی صورت گرفته که اقدام خیلی مهم و خوبی است که پنجره های جدیدی را برای سینماگران باز کرده است.
وی افزود: بحث نمایش خانگی که به عنوان یک بخش سینمایی است سه زیر مجموعه دارد اول بحث سریال سازی، دوم بحث سرقت آثار، تا جایی که من اطلاع دارم قوانین زمانی به تصویب میرسد که لایحه از طرف نهاد مربوطه به مجلس تقدیم شود. متاسفانه ما با یک تلاشی غیر محسوس از سوی سازمان سینمایی روبه رو هستیم که انگار میخواهد قوانین از بین برود. مشخصا ما در حوزه نمایش خانگی قوانین مشخصی داریم. قانونی در سال ۸۸ تصویب شده است که در ۱۱ بهمن ماه مصوب شده که این قانون در همان زمان پایه فعالیت انجمن مبارزه با پخش آثار به صورت غیر مجاز شده است.
وزارت ارشاد برای قاچاق آثار همکاری نمیکند
عباسیان ادامه داد: باید اعلام کنند که این ستاد در یک سال گذشته چه فعالیتی داشته خصوصا در زمینه این آثاری که در این مدت قاچاق شده است. ما قانون داریم که هر نوع نمایش محتوا در هر صورتی باید دارای پروانه نمایش باشد. الان حجم بالایی از فیلم ها در نمایش خانگی عرضه میشود بدون داشتن پروانه نمایش! ما دو و نیم میلیون مخاطب فیلم داریم. اگر این مخاطبان فقط دوهزار تومان برای یک فیلم در نمایش خانگی پرداخت کند ۵ میلیارد به جیب صاحب اثر بر میگردد.
سیدضیا هاشمی در بخش پایانی صحبت های خود عملکرد وازارت ارشاد را به شدت مورد انتقاد قرار داد و گفت: وزارت ارشاد اصلا برای مبارزه با قاچاق آثار همکاری نمیکند. نوع قاچاق تقریبا عوض شده است. با یک مانیتورینگ میتوان این مشکل را حل کرد. منحل کردن برخی موسسه ها کار درستی است. برخی موسسات باید کوچک شود تا چابک تر شود. چون بودجه های سینمایی صرف حقوق کارمندان میشود. کدام مسئول بین الملل ما یک دستاورد داشته است؟ درست است که سینمای ما درخشیده اما دستاورد خود صاحبان اثر بوده است. یک خواسته جدی از مجلس داریم که این لایحه اصلاح قانون مالیاتی اگر تصویب کنند سینما نابود میشود . نمی دانیم مشاور فرهنگی دولت که بوده است که این لایحه را نوشته است. وزارت ارشاد تقریبا دارد در بسیاری از زمینه ها ضعیف عمل میکند.
جدایی فیلم کوتاه و جشنواره فجر اتفاق خوبی بود
در دومین بخش برنامه هفت با حضور سید صادق موسوی دبیر جشنواره فیلم کوتاه تهران به بررسی عملکرد این جشنواره پرداخته شد و موسوی شرایط جشنواره امسال را اینگونه توصیف کرد: امسال سی و ششمین دوره از جشنواره فیلم کوتاه تهران را برگزار کردیم. امسال چندهزار فیلم از کشورهای خارجی را دریافت کردیم. جشنواره تهران در غرب آسیا بسیار جشنواره معتبری است. یک مناقشه ای پیش می آید که شاید جشنواره چون از طریق انجمن سینمای جوان برگزار میشود شاید بیشتر آثار از آنجا انتخاب شود اما اینگونه نیست.
وی ادامه داد: جدایی فیلم کوتاه و جشنواره فجر اتفاق خوبی بود. چون در عرصه فیلم کوتاه مهمترین عرصه برای نمایش همین جشنواره است. این باعث ارتقا و کشف استعداد است. مهمترین مکان برای عرضه فیلم کوتاه شبکه های خبری و نمایش خانگی است. بلیط فروشی یکی از نکات مثبت بود آن چیزی که دوست دارم این است که بتوانیم یک بازار خوب برای فیلم کوتاه در منطقه پیدا کنیم.
سومین بخش برنامه هفت با حضور آقایان احسان سالمی و رضا منتظری میز رسانه بود.
رضا منتظری ضمن ایراد به جشنواره فیلم کوتاه تهران، از تعیین پردیس ملت به عنوان کاخ جشنواره فجر ابراز نگرانی کرد: نکته مهمی که مدتی است درمورد فیلم کوتاه مهم است این است که دوستان معترض هستند که فرصت ها به طور یکسان در اختیار دوستان قرار نمیگیرد. امیدوارم در این وانفسای مشکل سینما به صورت عادلانه بودجه تقسیم شود.
نکته دوم شاید انتخاب پردیس ملت به عنوان کاخ جشنواره فجر است. با توجه به اعتراض همیشه رسانه ها به پردیس ملت شاید برگزاری جشنواره در این محل مناسب نباشد. امیدواریم وعده هایی که پارسال داده شد امسال عملی شود و طیف رسانه های زرد در جشنواره وجود نداشته باشد.
احسان سالمی نیز متذکر شد جداشدن اصحاب رسانه و هنرمندان در جشنواره فجر کار همه را سخت تر میکند: برگزاری جشنواره فیلم کوتاه در کل اتفاق مثبتی است ولی شاید در سال های اخیر کیفیت پایین آمده است. این رشد کردن باید یک خروجی داشته باشیم. نکته دوم این است که دکتر انتظامی در گفتگوی آخر خود صحبتی کردند که قرار است مسائل صنفی و بیمه هنرمندان تسهیل شود. بخشی از نارضایتی از بخش بوروکراسی است و بیمههای عقب افتاده. اما این فرایند طولانی رسیدگی به احوال هنرمندان باید سریع تر تسهیل شود.
جدا شدن هنرمندان از اهالی رسانه در زمان جشنواره فجر، کار اهالی رسانه و حتی منعکس کردن اخبار را سخت میکند.
فیلم جوکر اصلا مبتذل و غیر اخلاقی نیست!
طبق سنت همیشگی برنامه هفت، میز نقد آخرین بخش این برنامه بود که با حضور آقایان مسعود فراستی، جواد طوسی و محمد تقی فهیم برگزار شد.
مسعود فراستی در آغاز صحبت های خود ضمن ابراز خوشحالی از اکران خانه پدری در باره جوکر چنین گفت: فیلم جوکر را دیدم به نظرم فیلم کم خرج و پرفروشی بوده است. این فیلم را باید ببینیم و هفته آینده فیلم را نقد میکنیم. فیلم اصلا مبتذل و غیر اخلاقی نیست.
فیلم خانه پدری دوباره اکران شد چه خوب حالا پس میشود نقدش کرد. بعد از اکران چندهفته ای آن را نقد میکنیم چون به نفع فیلمساز است. به نظرم رستاخیز هم باید هرچه سریع تر اکران شود تا تکلیف فیلمساز مشخص و به سراغ فیلم بعدی خود برود.
سپس محمد تقی فهیم که صحبت های خود را با کنایه به مسئله گرانی بنزین و آقای روحانی آغاز کرد در مورد مطرب گفت: من زمانی که رفتم فیلم را ببینم یک مدرسه دخترانه را آورده بودند فیلم را ببینید! ما همه انتظار داشتیم که در بخش سینمای بدنه یا نسبتا جدی، آقای کیایی قدم بردارد. این فیلم از فیلم فارسی ها هم پایین تر است. این مشکل آقای کیایی نیست. این فیلم نقد فرمولی دارد. همین فیلمی که الان ساخته شده کپی است. تمام این نقدها در تمام رسانه ها وجود دارد.
جواد طوسی که اینبار کاملا با فراستی و فهیم هم عقیده بود، برای مصطفی کیایی اینگونه ابراز تاسف کرد: یک فیلمسازی که میتوانست در راه خود موفق باشد نمیدانم چه میشود که به سراغ فیلم اینچنین میرود. پایان بندی فیلم اصلا نگاه ملی در آن وجود ندارد. وقتی پول در معرض هدف قرار بگیرد فیلم ها اینگونه میشود. من مخالف فیلم های عامیانه و تجاری نیستم ولی تعریف منطقی دارد. من تعجب میکنم که واقعا چه توجیهی دارد که بگوییم آدم های ما اینجا جایی برای تخلیه انرژی وجود ندارد و باید به ترکیه رفت! حداقل یک منطق پذیری ایجاد کنید. خانواده در فیلم وجود ندارد. حتی در شکل شوخی های کلامی هم تعریف درستی ندارد. نحوه تبلیغ در فروش فیلم اثر دارد. آقای پرویز پرستویی کار خود را با بهرام بیضایی و آژانس شیشه ای و اینها شروع کرد ولی حالا چرا در این فیلم ها بازی میکند؟ دست زدن های پیاپی در هنگام فیلم از طرف مخاطب نیازمند جدی یک بحث اجتماعی است.
مسعود فراستی کیایی را در مطرب به یک نوجوان نا آشنا به دوربین تشبیه کرد و در ادامه گفت: ضدگلوله چه قدر فیلمی محترم است و پایان بندی دارد، در این فیلم تصور فیلمساز ما از انقلاب عقب افتاده است. این ابتذال در نشان دادن واقعا نوبر است، به نظرم این یک سقوط است. شخصیت مطرب اصلا شکل نگرفته است. فکر و ذکر پول است. مطرب، فیلم فارسی پشت مخاطب و قبل از انقلاب است. چه کسی مخاطب این فیلم است؟ مخاطب فیلم طبقه متوسط لومپن هاست!
برخی مخاطب ها دنبال یک دهن کجی مستقیم هستند. این مخاطب در یک سینما برا فیلم دست میزدند ولی در یک سینما حتی مخاطب لبخند هم نمی زد.
کسانی که این فیلم ها را میبینند یا سی دی فیلم هایی مثل مانکن را میبینند واقعا تاسف بار است. مشکل فیلمساز نیست، مشکل مدیران هستند. فیلمساز هم در این بازی گیر کرده و راه فرار و بازگشت ندارد.
منتقدین برنامه هفت پس از مطرب، به سریال مانکن به کارگردانی حسین سهیلی زاده پرداختند.
قهوه تلخ کجا و این سریال های جدید کجا!
مسعود فراستی: چیزی که در سریال مانکن هست و ادامه توهین های اخلاقی است بحث زن است. بحث زن در این فیلم های شانه تخم مرغی چیست؟ این فیلم ها یک حمله گاز انبری به خانه های مردم کرده است.این فقط یک مقدمه برای نقد این سریال است. توهین به زن در این فیلم ها خیلی زیاد است. ما چند سال پیش قهوه تلخ را به عنوان نمایش خانگی می دیدم آن کجا و اینها کجا! این دوستان فیلم ساز هیچ دغدغه ای برای مخاطب و مردم ندارند.
جواد طوسی نیز مانکن را سریالی فاقد فیلم نامه خواند و گفت: آب بستن به موضوع در این سریال کاملا وجود دارد. سهل الوصول بودن دستیابی به این فیلم ها خیلی راحت شده است. آدمهایی که در این فیلم وجود دارند برای کدام سیاره هستند؟ خود موسیقی سریال با سریال های شبکه های ترکی مانند هم هست.
در آخر محمدتقی فهیم ضمن ابراز تاسف از حضور بازیگرانی چون حسین پاکدل، در مورد نمایش خانگی گفت: اشتباه این چهره ها منافع طلبی است. حضور چهره های مختلف در فیلم ها واقعا تعجب آور است. قرار بود سریال هایی که از سطح تلویزیون بالاتر است از نمایش خانگی پخش شود ولی صد رحمت به سریال های تلویزیونی!
نظر شما