به گزارش خبرنگار ایمنا،شامگاه روز گذشته _شنبه ۱۸ آبان ماه_ هادی سیف در "برنامه نشستی با هادی سیف" که به همت موزه عصارخانه شاهی، مرکز اصفهان شناسی، خانه ملل و دانشگاه هنر برگزار شده بود اظهار کرد: از میان سخنرانی هایی که طی این سال ها انجام داده ام این تنها سخنرانی ای است که تلاش کرده ام به آنچه باید بگویم فکر نکنم، دلیل آن این است که اصفهان بعد از سال ها به خاطر بضاعتی که در اشاعه و ترویج هنر های مردمی ایران داشته ام من را در دامان خود گرفته و نوازشم می کند.
وی افزود: همیشه بین اصفهان و شیراز یک قیاس پنهان و آشکاری وجود داشته است. اگر چه شیرازی ها از یک طرف داعیه دار هنر هستند، اما چاره ای نیست اصفهان نیز شرقی ترین چشم قرن، آبروی هنر شرق، میعاد گاه عابدان و عاشقان و به عبارتی یک معلم در عرصه هنر است برای مثال بازار قیصریه عظیم ترین میعادگاه هنر است چراکه صندوق سر به مهر هنر مشرق زمین به حساب می آید.
این هنرمند توصیه استاد لطف الله منور را به خودش اینگونه بیان کرد: من هر آنچه در توان داشتم در مورد هنر اصفهان تحقیق کردم اما به تو می گویم که شناگری در این اقیانوس کار تمام شدنی نیست، چرا که اصفهان ورق به ورق، آجر به آجر و کوچه به کوچه اش شناسنامه دارد و امر کرد که به سراغ هنرمندان گمنام مردم بروم.
سیف با استناد به نظر هانری استیرلن گفت: اصفهان حکم یک کاسه چینی را دارد و مردم باید در این شهر آهسته قدم بردارند تا این کاسه ترک بر ندارد.
وی بیان کرد: اصفهان چنان بر من اثر گذاشت که در سال سوم دانشگاه میل بازگشت به شیراز را نداشتم واحساس می کردم قادر نیستم که از این شهر بیرون بروم وآن را نادیده بگیرم چرا که مطالعه اولیه من پیرامون هنرمندان گمنام در اصفهان دریچه غریبی را بر روی من باز کرد.
این پژوهشگر در ادامه افزود: اگر امکانش برای من فراهم بود این روز را به نام دوتن از اساتید ، دکتر لطف الله منور و استاد حسن حکمت نژاد ثبت می کردم که برای آن نیز دلایلی غیرعاطفی دارم.
سیف با بیان اینکه یکه و تنها وارد گود ادای دینی شده که روز به روز رنج های آن برایش زیبا ترین شادی ها بوده است، ادامه داد: هنر های مردمی نقش و سهم عمده هنرمندان گمنام در ادراک هنر ایران است، من معتقد هستم که هنر در هر نفس اصفهان وجود دارد.
وی با بیان اینکه ادای دین به اصفهان به تنهایی بسیار دشوار است، گفت: رساله هایی را به عنوان استاد راهنما قبول کرده ام و به این نتیجه رسیده ام که هنر ایران را افراد متناسب دنبال نمی کنند چرا که سواد ها بسیار پایین و دل ها با زیبایی و خلاقیت خیلی غریب است.
این هنرمند اضافه کرد: ما بر هنرمندان حرمت لازم را نگذاشتهایم و حتی دست نقاشی را نبوسیده ایم.
سیف با بیان تلاش ها و زحماتی که در این عرصه کشیده است، اظهار کرد: در این راه نه بهار شناختم ونه زمستان، نوشتم و کار کردم تابه این مرحله رسیدم و بدون اغراق در این ۲۸ سال بسیار زخم زبان شنیدم.
وی ادامه داد: شهردار باید بداند که هنر رنگ سبز زدن به باغچه های خیابان نیست بلکه این است که متوجه باشد مردم زیبا زندگی می کنند و دنبال خلق نقش هستند بنابراین روزی که از بودجه شهرداری تیوپ های رنگ برای نقاشان شهر خریداری شد، شهردار بداند که عاقبت به خیر شده است.
وی اضافه کرد: دغدغه دارم که چه کسی هست تا راه ما را ادامه دهد چرا دانشجویان دغدغه شان برای مثال تفاوت میان دادائیسم وامپرسیونیستهاست؟ در حالی که در کشور خودمان اقیانوسی از هنر داریم در واقع می خواهم بگویم ما دستمان پر است و نباید از این امر غافل باشیم.
این هنرمند در انتها افزود: خاک اصفهان را توتیای چشمانم می کنم اما درخواست دارم همت کنید، دست به قلم شوید واین پژوهش پردامنه را ادامه دهید.
نظر شما