به گزارش خبرنگار ایمنا، در میان هیاهو "چهارباغ" و "باغ گلدسته" و درمیان شلوغی هتل عباسی، گوشهای در آرامی و انزوا فرو رفته و دیگر رونقی ندارد. این بخش پاساژ صفوی است، جایی که بزرگترین تجمع کتابفروشیهای اصفهان در آن شکل گرفته و گویی به خوابی ابدی فرو رفته است. خوابی که سال پیش تصور شد خوابی زمستانی است و در اثر بالارفتن قیمت کاغذ به وجود آمده، اما اینگونه نبود و گویی یاران یار مهربان به کما رفتهاند.
کمایی که برای هوشیاری آن نه تنها شوکی داده نشد، بلکه رگهای امید آن نیز قطع شد تا به خواب دائمی فرو رود. واقعیت این است که رونق بازار کتاب افتاده و فروشندگان آن در جاده مرگ به سر میبرند، جادهای که روز به روز باریکتر و به لبه پرتگاه نزدیکتر میشود. این واقعیت تلخ در دستهایی که زیر چانههای فروشندگان جا خوش کرده و چشمان بی رمقی که چشم انتظار بر در خیره شده، نمایان میشود.
درحالی که آفتاب کمجان ماه میانی پاییز در حال جا افتادن در میانههای آسمان است و ساعت به ظهر نزدیک میشود، خلوتی تکهای پر جنب و جوش از اصفهان دال بر اتفاقات ناخوشایند زیادی است. خلوتی کتابفروشیهای شهر از آمادگاه تا چهارباغ و سیدعلیخان از تمام شلوغیها و جنبشها خطرناکتر است، چرا که این خلوتی قهر مردم با یار مهربان را نشان میدهد.
یاری که البته با نگاه کردن به صفرهای پشت جلد آن نمیتوان دیگر مهربانی را در آن دید، یاری که سالهای سال روح و جان مردمان را پرورش داد، به آنها آموخت و به آنها راه را نشان داد دیگر در سبد خرید آنها جایی ندارد. خلوتی کتابفروشیها شهر دلایل دیگری جز گرانی قیمت نیز دارد و آن شاید سیاست گذاری به ضم فروشندگان "اشتباه" متولیان است. متولیان کتاب و فرهنگ کشور که راهی برای بحران کاغذ و قیمت پیدا نکردهاند و رو به نمایشگاه و تخفیفات آوردند.
کمتراز یک هفته دیگر نمایشگاه بزرگ کتاب اصفهان در محل دائمی نمایشگاهها در پل شهرستان دائر میشود و این خبر آب سردی بر پیکر نیمه جان کتاب فروشان شهر ریخته است. نمایشگاهی که سال گذشته پس از وقفهای طولانی آغاز به کار کرد و در همان سال نیز حاشیههای فراوانی داشت، بار دیگر صدای انتقاد کتاب فروشان را در آورده است.
خلوتی کتاب فروشیها اگرچه دردناک، اما مجال را برای مصاحبه و شنیدن درد و دل این قشر فراهم کرده، یکی از کتابفروشان پاساژ عباسی در خیابان آمادگان به خبرنگار ایمنا میگوید "نمایشگاه برای به نمایش درآوردن کالا است و نه فروش آن. در سال چندین نمایشگاه در همین پل شهرستان برپا میشود، در کدام یک از آنها جنسی ارائه یا به فروش میرسد که برای نمایشگاه کتاب تمهیدات ویژه چیدند تا فروش زیادی داشته باشد"
او که صاحب "دهکده کتاب" است و در دستانش چند کتاب کنکوری دیده میشود، صحبتهایش را اینگونه ادامه میدهد "این هفته که نمایشگاهی وجود ندارد وضعیت ما این است، در هفته آینده اگر به اینجا سر بزنید قطعا بسیار خلوتتر خواهد بود. البته ترکشهای نمایشگاه فقط برای این دو هفته نیست و علاقهمندان در همچون فضایی کتابهایی زیادی میخرند و برای مدت طولانی دیگر به ما نیازی ندارند!"
این صحبتها درحالی اتفاق میافتد که مدیرکل فرهنگ و ارشاد استان اصفهان پیش از این در نشست خبری خود اعلام کرده بود که سه راه برای کتاب فروشان پیش بینی شده تا در نمایشگاه حضور یایند، اول اینکه بنهایی را آماده و در نمایشگاه ارائه دهند تا پس یا در طی نمایشگاه مخاطبان بتوانند از کتاب فروشیها نیز در محل خودشان خرید کنند، دوم با اخذ نمایندگی از ناشران به نمایشگاه بیایند و سوم اینکه فروشندگان میتوانند با اخذ غرفه و با نام فروشگاه خود در نمایشگاه حاضر باشند.
اکثر فروشندگان مخالف نمایشگاه هستند و حضوری در آن نخواهند داشت، آنها همچنین تمهیداتی مانند ارائه بنها خرید کتاب در نمایشگاه که در سال جاری پیش بینی شده را بی فایده میدانند و معتقدند که "تمام این اتفاقات به ضرر کتاب فروشان است و هیچ سودی نخواهد داشت. البته برخی نیز کاری مانند ارائه بن را منطقیتر از دیگر اعمال میدانند که آزادی انتخاب از کتاب فروشی یا نمایشگاه را برای خریدار به ارمغان میآورد.
با این حال اوضاع کتاب خوب نیست و این تکههایی از کاغذ که حاوی ارزشمندترین ارزشها هستند، از دردی بی درمان رنج میبرند. "اوضاع کتاب فروشان هیچ زمانی در این ۳۳ سال به اندازه عصر حاضر وخیم نبوده"، این صحبت محمد پهلوانیزاده است که بیش از سه دهه در گوشهای از آمادگاه جا خوش کرده و حالا با سابقهترین کتاب فروشی این محل است.
"شرکت نخواهیم کرد و مخالف این نمایشگاهها هستیم" این جمله آغازین او است و در ادامه نیز اظهار میکند: "در نمایشگاه کتاب ناشران تهرانی با کتابهایی که روی دستشان مانده و فروش نرفته را با تخفیفات آنچنانی و گرفتن سوبسید از وزارت ارشاد عرضه میکنند و مخاطبان نیز به دلیل جو حاکم متوجه این قضیه نیستند."
صاحب کتاب فروشی باستان سپس به کسانی اشاره میکند که "قصد کردند تیشه را به ریشه کتاب بزنند" و تاکید میکند: "این نمایشگاه از دو هفته قبل تا ماهها بعد بر وضعیت کتاب فروشان تاثیر میگذارد. وضع بسیار خراب است و نمایشگاه نیز نیمه جانی که باقی مانده را خواهد گرفت. سعی بر این است که ریشه کتاب و کتاب فروشی کنده شود، با این برنامه ریزی ها نیز در این راه موفق خواهند شد و به آنها تبریک میگویم!"
باسابقهترین کتاب فروشی محل حالا از کنار کشیدن میگوید "به دلیل وضع موجود قصد کنار کشیدن از این کار را دارم، امیدوارم کسانی که نشستند و قصد از بین بردن کتاب و کتاب فروشی را دارند موفق شوند! کتاب فروشان قدیمی رفتند و از آن نسل کمتر از انگشتان یک دست در اصفهان باقی ماندهاند و ما نیز قصد داریم تا هرچه زودتر از این کار خارج شویم."
مشکلات زیاد شده و با ادامه این روند باید انتظار خارج شدن افراد زیادی را از گود کتاب ببینیم، گودی که مدت زیادی است مسئولان و خریداران آن را ترک کردهاند و کتاب فروشان نیز چارهای جز ترجیح فرار بر قرار ندارند. جمله پایانی پهلوانی نژاد به خبرنگار ایمنا نیز پرده از حقیقت بازار بر میدارد "در حال حاضر کمتر از ۱۰ درصد از فروش ما به کتابهای غیر درسی اختصاص دارد و باید فاتحه این کار را خواند."
شمارش معکوس برای کتاب فروشان به تیک تاکهای پایانی رسیده و از صحبتهای آنان میتوان این قضیه را متوجه شد، صحبتهایی که اگرچه در سال گذشته رگههایی از امید داشت، اما دیگر از امید خبری نیست و برای آنها بمب ساعتی بازار کتاب سیمی برای خنثایی ندارد. نمایشگاه نیز اگرچه مجال خوبی برای کتاب دوستان و ۱۵۰ ناشری است که در آن حضور خواهند داشت، اما برای یاران و فروشندگان یار مهربان به مانند سمی است که در نیمه پر لیوان تزریق میگردد.
نظر شما