رضا زواری خوشنویس و پژوهشگر خط در گفتگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: انسان از زمان های گذشته برای ثبت وقایع و انتقال پیام از خط استفاده می کرده است، برای مثال انسان های اولیه روی غارها نمادهایی را می کشیدند، اما منظور آنها کشیدن نقاشی به منزله هنر به شکل امروزی آن نبوده، بلکه ثبت وقایع بوده است.
وی افزود: اما هدف خوشنویسی و نقاشی متفاوت است به جنبه های زیبایی شناسی مربوط می شود، که راهی است برای اینکه انسان خود را بسنجد و ببیند چه درکی از واقعیت دارد.
این خطاط ادامه داد: برای مثال ابن مقله شیرازی که بنیانگذار خطوطی چون نسخ، ثلث، توقیع، رقاع، ریحان و محقق است به خط نگاهی زیبایی شناسانه داشت و توانست روابط هندسی و نسبت های زیبایی را بین حروف و کلمات خلق کند.
زواری با اشاره به اینکه اصول زیبایی شناسی اصولی است که در طبیعت وجود دارد و هنرمندان آن را ایجاد نکرده اند، گفت: دانشمندان پیشتر نسبت هایی را کشف کرده اند و هنرمندان فقط از آن ها استفاده می کنند برای مثال میرعلی تبریزی که خط نستعلیق را اختراع کرده است از همین نسبت ها استفاده کرده و دیگر هنرمندان صرفا آن را زیباتر ساخته اند.
وی با اشاره به ابزاری که در خوشنویسی دارای اهمیت هستند، اضافه کرد: کاغذ نیز از موارد بسیار مهم در خوشنویسی است که از گذشته تا کنون تغییرات بسیاری داشته است همچنین مرکب سازی، قلم و نحوه تراش آن نیز از دیگر ابزارهای مهم در خوشنویسی است که همگی خود نوعی هنر محسوب می شود.
این خطاط ادامه داد: سه خط کاملا ایرانی داریم و سایر خطوط عربی هستند که بین ایرانیان و کشورهای عربی مشترکند، خطوط ایرانی تعلیق، نستعلیق و نستعلیق شکسته وخطوط عربی ثلث، نسخ، رقاع، رقعه، ریحان و کوفی هستند.
زواری افزود: متاسفانه خط تعلیق که مادر خط نستعلیق است به دلیل قدیمی بودن و اینکه در حال حاضر اساتید بسیار اندکی برای تدریس آن وجود دارد، به فراموشی سپرده شده است و خطوطی که در حال حاضر در ایران بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد نستعلیق و شکسته نستعلیق است.
وی با اشاره به اینکه خط استانداردی که در کتب مدرسه ما آموزش داده می شود نستعلیق است، گفت: نستعلیق را عروس خط های جهان نامیده اند چراکه روابط زیبایی شناسی بسیار خوبی در آن رعایت شده است.
این خطاط تصریح کرد: امروزه اطلاعات ما نسبت به آنچه در دوره های گذشته تحت عنوان نستعلیق شناخته می شد بسیار کم است و کارشناسان روی این مساله به اندازه کافی کار نکرده اند که برای مثال خط نستعلیق دوره صفوی و یا حتی پیشتر از آن چه ویژگی هایی داشته که هنوز زنده است و قلم، مرکب و کاغذ آن چگونه بوده است.
زواری با اشاره به اینکه نگاه پیشینیان نگاهی ابژکتیو بوده است، اضافه کرد: آنها بیشتر سعی در کشف رفتار قلم داشتند و این مسئله که ببینیم ابژه چه رفتاری از خود نشان می دهد بسیار مهم است، چرا که منظور از نوآوری کشف روابط درونی یک ابژه که تا کنون کشف نشده اند، است به عنوان مثال اگر کشف جدیدی از رفتار قلم، کاغذ یا مرکب شود می توان گفت نوعی نوآوری صورت گرفته است.
این خطاط با اشاره به رواج یافتن نقاشی خط گفت: هر خط روابط و نسبت های مختص به خود را دارد حال اگر شما این نسبت ها را رعایت کردید و بعد کارکرد نقاشی به آن دادید از دید من اشکالی به وجود نمی آید اما اگر شما تحت عنوان نقاشی خط فرم و شکل نستعلیق را تغییر دهید دیگر نام آن را نمی توان خط گذاشت بلکه شما یک فرم ایجاد کرده اید و اینکه این فرم تا چه میزان مطابق با اصول زیبایی شناسی باشد را کارشناسان نقاشی و فرم باید تعیین کنند.
زواری ادامه داد: از دید من بسیاری از کارهایی که تحت عنوان نقاشی خط صورت می پذیرد درحوزه خط نیست حال هر اسمی بخواهید می توانید برای آن بگذارید مگر اینکه تمامی اصولی که در یک خط باید رعایت شود در آن رعایت شده باشد.
وی با بیان اینکه نباید از سخن من مخالفت با نواوری برداشت شود، گفت: نباید نوآوری را با به هم ریختن اصول اشتباه گرفت، نوآوری در خط یعنی من با حفظ اصول و روابط گذشته امری تازه یا روابط جدیدی را بیافرینم.
وی اضافه کرد: هر اتفاقی که در هنر می افتد، ثبت و به آیندگان ما منتقل می شود هر چند ممکن است همان تجربه و درکی که هنرمند داشته است منتقل نشود اما همه زیبایی هنر به همین نکته برمی گردد ک هر فرد درکی متفاوت از دیگران نسبت به یک اثر هنری دارد.
این پژوهشگر خط در خصوص میزان درک و دانش خطاطان ایرانی گفت: درک و دانش خطاطان ما بسیار کم است و خوشنویسی در ایران یک امر تحقیقاتی نیست و هرکدام از اساتید صرفا همان شیوه هایی را که خود اجرا می کنند به شاگردان می آموزند و در واقع تلاشی برای انتقال اصول و شیوه های قدیمی که به عنوان سرچشمه های خوشنویسی محسوب می شوند، صورت نمی گیرد و این امری منفی است.
زواری اظهار کرد: برای مثال سلطان علی مشهدی، میر علی تبریزی، میر علی هروی و میر عماد از بزرگان خط ما هستند که شاید کمتر کسی آن را بشناسد، اما در موزه شرق شناسی واشنگتن از آثار آنان نمایشگاه دائمی وجود دارد چراکه به اهمیت آنان پی برده اند ولی در ایران اساتید ما شاید فقط با اسامی این افراد آشنایی داشته باشند.
وی ادامه داد: ما باید خوشنویسی را از سرچشمه بیاموزیم، همچنین بزرگان این عرصه، روابط حاکم بر هر نوع خط وچگونگی ایجاد آن روابط را بشناسیم تا بتوانیم درک درستی از این هنر داشته و همچنین یک نوآوری ریشه ای در این زمینه داشته باشیم چراکه اگر شما یک درخت را در نظر بگیرید این درخت ممکن است شاخه ای نو بدهد ولی علت آن ریشه درخت است زیرا اگر ریشه را قطع کنید درخت خشک می شود.
این خطاط با تاکید بر نقش آموزش اصول نظری به هنرآموزان خوشنویسی گفت: جای خالی رشته ای دانشگاهی که هدفش بررسی و شناخت خطاطان برجسته گذشته، شیوه کاغذسازی آنان، نحوه ی ساخت مرکب و...باشد بسیار احساس می شود.
نظر شما