حسین پوراحمدی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: استیضاح در آمریکا در حد «طلب توضیح» است و چیزی مانند استیضاحی که در نظامهای پارلمانی برقرار است، وجود ندارد. استیضاح در نظامهای پارلمانی به این صورت است که نمایندگان مجلس، وزیر یا رئیس دولتی را استیضاح میکنند و سپس در رابطه با اعتمادشان به شخص رأی میدهند و اگر فرد رای نیاورد باید از سمت خود کنار برود.
وی افزود: استیضاح در آمریکا به یک اصطلاح تبدیل شده است به این معنا که کمیتههایی در کنگره آمریکا وجود دارد که از مقامات مانند وزرا، رئیسجمهور و افراد حکومتی دعوت میکنند تا به سوالاتی در رابطه با انگیزه ها و اهدافی که از نظر آنها مورد قبول واقع نشده، پاسخگو باشند و درباره آن مسائل توضیح دهند.
استاد روابط بینالملل دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: در قانون اساسی آمریکا، رئیسجمهور عالیترین مقام کشور محسوب شده و میتواند مصوبات مجلس نمایندگان و سنا را وتو کند. همچنین نیمی از نمایندگان سنا را او تعیین میکند. در حقیقت در قانون اساسی آمریکا رئیسجمهور برترین فرد است و حتی میتوان گفت در مرتبهای بالاتر از قانون قرار دارد.
پوراحمدی در رابطه با سابقه تاریخی استیضاح در آمریکا خاطرنشان کرد: مهمترین استیضاح به زمان نیکسون و ماجرای واترگیت برمیگردد. بعد از انتخاب نیکسون کشف کردند که اتاق انتخاباتی نیکسون اطلاعات مخفیانهای را از رقیب خود دزدیده بود. این اطلاعات در سخنرانیهای نیکسون تأثیرگذار بوده و آرایی که مردم آمریکا به نیکسون داده بودند، تحت تأثیر همین سخنرانیها بوده است. این ماجرا رسواییهایی را به بار آورد و در اثر این رسواییهای به وجود آمده، نیکسون خود از سمتش استعفا کرد.
وی یادآور شد: به لحاظ سیاسی، پرسش و پاسخ سابقه خوبی برای فرد استیضاح شونده محسوب نمیشود. زمانی که رئیسجمهور اشتباهی مرتکب شود، سابقهای منفی و یک رسوایی اجتماعی برای او ثبت می شود و ممکن است در دور بعد موفق به کسب آرای کافی نشود؛ مانند کلینتون و رسوایی مونیکا لویینسکی که کلینتون را به خاطر این ماجرا از کار برکنار نکردند، اما برایش سابقهای منفی محسوب شد.
استاد روابط بینالملل دانشگاه شهید بهشتی در خصوص انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ متذکر شد: عوامل مهمتری نسبت به استیضاح ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰ تأثیرگذار است. این تأثیرات مهم میتواند متأثر از نرخ بیکاری، رشد اقتصادی و احساس قدرت و غرور ملی باشد. بسیاری در آمریکا معتقدند که طبقه متوسط، طبقه کارگر و کشاورز از سیاستهای حمایت گرایانه ترامپ راضی هستند.
پوراحمدی اظهار کرد: ترامپ ورود کالاهای خارجی به داخل آمریکا را با افزایش تعرفه محدود کرده و باعث مصرف بیشتر کالاهای آمریکایی و در نتیجه رشد اشتغال شده است، به همین دلیل کارشناسان احتمال میدهند در انتخابات ۲۰۲۰ ترامپ پیروز میدان باشد.
وی ادامه داد: بنابراین سوال و جواب ترامپ در کنگره آمریکا تاثیر زیادی روی میزان آرای او در انتخابات ۲۰۲۰ نخواهد گذاشت و باید منتظر بمانیم تا شاهد دستاوردهای ترامپ در حوزه سیاست خارجی، اشتغال، بیمه و رشد اقتصادی باشیم و از برآیند اینها به یک تحلیل واقعگرایانه نسبت به انتخاب یا عدم انتخاب ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰ برسیم.
این استاد روابط بین الملل در رابطه با رقابت درونحزبی احزاب دموکرات و جمهوریخواه تأکید کرد: هنوز برای پیشبینی و تحلیل بسیار زود است. در بسیاری از موارد تحلیلها میتواند تا یک ماه مانده به انتخابات آمریکا تغییر کند. بسیاری از تحلیلهای موجود، تحلیلهای غیر مستند و غیرعلمی است زیرا قابل اتکا به فرمولهای تحلیلی و نظری نیست. در واقع یک سری حدسیات و گرایشهای ژورنالیستی بهعنوان تحلیل ارائه میشود. در حقیقت چیزی که دوست دارند اتفاق بیفتد را بهجای تحلیل ارائه میکنند
پوراحمدی گفت: ماجرایی که در خصوص تماس ترامپ با رئیسجمهور اوکراین پیشآمده قطعاً سابقه خوبی برای ترامپ محسوب نمیشود. عدم موفقیت سیاست خارجی در زمینه ایران، کره، چین، روسیه، اروپا و آمریکای لاتین قطعاً دستاوردهای منفی برای وی محسوب میشود. بااینحال برای تحلیل دقیقتر باید به سراغ آمار اشتغال، بیمه، رشد سرمایهگذاری خارجی و رشد بورس رفت.
وی ادامه داد: بعد از انتخاب ترامپ، آمریکا شاهد لشکرکشیهای موافقان و مخالفان ترامپ بوده است. البته صداوسیما و اخبار جمهوری اسلامی ایران هیچوقت لشکرکشیهای طرفداران ترامپ را منعکس نکرد.
استاد روابط بینالملل دانشگاه شهید بهشتی متذکر شد: با توجه به این مسئله ممکن است دوگانه انگاری شفافی در جامعه آمریکا بین ترامپ و مخالفانش اتفاق بیفتد و میزان مشارکت و حضور مردم در انتخابات ۲۰۲۰ افزایش یابد اما آیا افزایش رأیدهندگان در انتخابات آتی برای ترامپ پیامدی منفی خواهد داشت یا مثبت؟ این سوالی است که باید با گذشت زمان به پاسخ آن دست یافت.
نظر شما