سرگذشت این هفته بازار را زنده یاد حسین منزوی بهتر می تواند بازگو کند آنجا که می گوید: «دور باطل زده ام قصه من همه سرگشتگی و حیرانی است؛ بعد سرکشتگی و حیرانی بازهم حیرت و سرگردانی است.»
سه روز منفی و دو روز مثبت خود گویای تقابل ریسکپذیران و ریسکگریزان است تا در نهایت شاخص کل بورس اوراق بهادار در پایان معاملات روز چهارشنبه پنجهزار و ۷۶۴ واحد نسبت به هفته گذشته در همین روز عقب نشینی داشته باشد و در عمل به جایگاه دو هفته قبل خود بازگردد. با این رویداد نماگر بازار نتوانست جایگاه خود در ارقام بالای ۳۰۰ هزار واحد را تثبیت نماید. در دوماه گذشته این اولین مرتبه ای است که بازار شاهد عملکرد نزولی شاخص در بازه یک هفته ای بوده است.
تقارن چند عامل تحریک کننده فروش را می توان عامل این نزول دانست. پایان سال مالی تعدادی از شرکتهای کارگزاری در ۳۱ شهریورماه و فشار این شرکتها بر مشتریان برای تسویه اعتبارات دریافتی یکی از این عوامل است.
روز چهارشنبه آخرین روزی بوده است که مشتریان می توانستند با فروش سهام اقدام به تسویه این اعتبارات نمایند تا با احتساب دو روز انتظار دریافت در پایان شهریورماه بدهی نداشته باشند. هر سال در ماه های شهریور و اسفند بازار با مسئله تسویه اعتبارات مواجه است و هنوز مشخص نیست دلیل اصرار کارگزاران برای نشان ندادن حجم اعتبارات اعطایی در صورتهای مالی چیست و چرا باید مشتریان را در زمانی که از قضا قیمتها برای خرید بسیار مناسب و برای فروش بسیار غیر منصفانه است، برای فروش دارایی تحت فشار قراردهند؟!؟!
عامل دیگر افزایش ریسک معاملات، تحولات منطقه و حمله به تأسیسات پالایش نفت عربستان در بامداد شنبه گذشته بوده است. برخی اظهارنظرهای نقل شده از قول مقامات نظامی آمریکا در شامگاه سه شنبه در خصوص شناسایی نقطه ای در جنوب ایران به عنوان مبدأ حملات نگرانیها را از شعله ور شدن آتش جنگ افزایش داد. اگر چه مواضعی که کشورهای مختلف از جمله خود عربستان تا لحظه نگارش این یادداشت اتخاذ کرده اند این گمانه زنی را تأیید نمیکند اما با در نظر گرفتن تعطیلات پایان هفته که در ماههای اخیر به کرات شاهد حوادث و اخبار شوکه کننده بوده است بسیاری از سرمایه گذاران ترجیح دادند داراییشان را به صورت سهام نگهداری نکنند.
اظهارنظرهای جسته و گریخته بعضی تحلیلگران در خصوص احتمال ریزش بازار نیز با توجه به مثبت بودن عملکرد سبدهای سرمایه گذاری به نوبه خود باعث شد تعداد زیادی از سهامداران در مواجهه با جو منفی حاکم بر معاملات تصمیم به فروش سهام بگیرند تا در صورتی که شرایط با ثبات تری برقرار شد مجددا وارد بازار شوند.
با همه این احوال و بهرغم فشار فروش حاکم بر بازار حجم و ارزش معاملات در سطح قابل قبولی باقی ماند. مجموع ارزش معاملات دو بازار بورس و فرابورس در روز چهارشنبه از رقم ۲۶ هزار میلیارد ریال فراتر رفت، تقاضای خرید کافی برای بیشتر سهام مورد معامله در قیمتهای منفی وجود داشت و صف فروش نگران کننده ای در بازار شکل نگرفت. مجموع این عوامل نوید دهنده این است که در صورتی که مخاطرات بیرونی بر بازار تحمیل نشود انتظار استمرار شرایط مثبت چند ماه گذشته در بازار انتظار نابجایی نیست. اگر چه لازم است سرمایه گذاران در معاملات خود حداکثر دقت و تحلیل را به کار بندند تا اسیر سهام در قیمتهای حبابی که متأسفانه بازیگران بی اخلاق در بازار ایجاد می کنند، نگردند. به عنوان نمونه آنچنان که هفته پیش نوشتیم سهام شرکت گلتاش به صورت غیر معقولی رشد نموده بود و در نتیجه از روز دوشنبه این هفته وارد روند نزولی شد تا آنجا که در پایان معاملات روز چهارشنبه سنگین ترین صف فروش در بازار به ارزش بیش از ۳۵۰ میلیارد ریال و به حجم بیش از ۱۶ میلیون سهم (معادل ۱.۶ درصد از سهام شرکت) مربوط به سهام گلتاش بود.
در داستان گلتاش ارائه شش اطلاعیه شفاف سازی و کنفرانس اطلاع رسانی در بازه زمانی دو هفته ای توسط شرکت قابل تأمل است و نکته دیگر آنکه عطش بازار برای خرید سهام این شرکت نهایتا زمانی فروکش کرد که شرکت در آخرین شفاف سازی هایی که صورت داد اقدام به ارائه پیشبینی سود و زیان نمود و این باردیگر جای خالی پیش بینی های سود و زیان در بازار را نمایان کرد. تصمیم گیری های سلیقه ای توسط مدیران بازار و نبود سنجش عواقب قبل از اجرا و دنبال نکردن عواقب بعد از اجرا نتیجه ای به غیر از تسلسل خطا و ناپختگی در عملکرد بازار ندارد.
رویداد دیگر این هفته بازگشایی نمادهای بازار پایه بر اساس دستورالعمل جدید بود که در همان روزهای اولیه و با قفل شدن سرمایه ها در صف های فروش و نبود پاسخگویی تقاضای خریداران در صف های خرید، باعث بلند شدن فریاد اعتراض در گوشه گوشه بازار شد به نحوی که تحلیلگران این اختراع بی پایه و اساس مدیران فرابورس در جهت ثابت نگهداشتن دامنه نوسان قیمت در طول یک هفته را با ذات نوسان در بورس در تناقض دانستند. همچنین یکبار دیگر سازمان بورس با سرمایه گذاران مزاح کرد و بیانیه به عنوان اقرار به ریسک معاملات بازار پایه به صورت آنلاین و مکتوب به امضای معامله گران رساند تا خود را از عواقب هرگونه پذیرش ریسک توسط سرمایه گذاران مبرا سازد.
سئوال اینجاست که مسئولان سازمان چه زمانی نسبت به تصمیمات نابجای گرفته شده که به هزینه سرمایه گذاران اجرا کرده اند پاسخگو بوده اند که حال نگران پاسخگویی در صورت مواجهه سرمایه گذاران با زیان هستند؟ آیا فریاد سرمایه گذارانی که در پایان تیرماه در شرکتی نظیر پلی اکریل سرمایه گذاری کرده اند و اکنون بیش از ۴۰ درصد سرمایه خود را در طول دو ماه از دست داده اند به گوش کسی می رسد که امروز از سایر سهامداران اقرارنامه های مختلف می گیرید که مسئولیت تصمیماتشان با خودشان است؟ «درون آئینه رو به رو چه می بینید؟»
امسال را باید سال تجدید ارزیابی در بازار نامگذاری کرد. شرکتها یکی پس از دیگری با اعلام برنامه تجدید ارزیابی داراییها باعث تهییج سرمایه گذاران به خرید سهام خود می شوند. گذشته از نظرات مثبت و منفی کارشناسان در خصوص تأثیرات تجدید ارزیابی بر سودآوری شرکتها، از منظر بازار سرمایه مابه التفاوت ناشی از اختلاف بهای تمام شده داراییها و تجدید ارزیابی در صورتی که در قیمت سهام دیده نشده باشد به ارزش آن اضافه میشود و این موضوع تابهحال باعث بازدهی شگفت آور سهام شرکتهای موضوع تجدید ارزیابی شده است.
در این هفته نیز شرکتها در مورد فرآیند تجدید ارزیابی خود اطلاعات مختلفی را منتشر کردند. از جمله بانک پارسیان اعلام نمود "گزارش افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی دارایی ها به اندازه ۵۸۵ درصد را پس از تصویب هیئت مدیره، جهت اظهار نظر به بازرس ارائه نموده است." سهام این بانک درسال جاری با بازدهی ۲۲۴ درصدی مواجه بوده که عمدتا ناشی از انتظار برای همین تجدید ارزیابی است.
شرکت قدیمی و خوشنام پارس مینو نیز در گزارش تفسیری سه ماهه مدیریت اعلام نموده است افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها را در دستور کار دارد. انتشار این خبر موجب شد بهرغم فشار فروش سنگین حاکم بر بازار در روز چهارشنبه سهام غپینو در سقف قیمتی با صف خرید مواجه باشد. این موضوع در حالیست که بازدهی سهام این شرکت از ابتدای امسال ۳۳۵ درصد بوده و سهام این شرکت با سرمایه ثبتی ۱۲۶۰ میلیارد ریال در حال حاضر با ارزش بازار بیش از ۱۷ هزار میلیارد ریال معامله میشود.
خبر قابل تأمل دیگری که در روز چهارشنبه در میان رسانههای بورسی دست به دست شد مربوط به بیانیه شرکت خودروسازی مورزا در آفریقای جنوبی پیرامون برنامه همکاری با شرکت سایپا جهت مونتاژ برخی از مدلهای این خودروساز نظیر کوئیک در کشور آفریقای جنوبی و فروش آن در ۱۴ کشور جامعه اقتصادی جنوب آفریقا بود. در این بیانیه از تعداد خودرویی که هر سال مونتاژ میشود و جزئیات قراردادهای احتمالی صحبتی به میان نیامده و بازار نیز واکنش چندانی به این خبر نشان نداد. سهم سایپا تا پایان وقت بهرغم جمع شدن صف فروش در محدوده های پائین دامنه نوسان معامله می شد. اگر چه بعید است تیراژ تولید چنین برنامه ای به اندازه ای باشد که بتواند این خودروساز را از بحران زیان دهی خارج نماید اما موفقیت خودروساز ایرانی برای حضور و آغاز رقابت در صنعتی ترین کشور قاره آفریقا می تواند نوید بخش روزهای بهتر برای این شرکت و صنعت خودروسازی در کشور باشد. پیشتر نیز خودروسازان ایرانی اقدام به برپایی تأسیسات مونتاژ خودرو در کشورهای مختلف از آذربایجان تا بلاروس، ونزوئلا، سنگال، الجزایر و سوریه نموده اند که بیشتر تحت فشار مقامات سیاسی بوده و عایدی آن برای سهامداران بازده پائین دارایی و زیان انباشته سنگین بوده است، اما به نظر می رسد حضور در بازار آفریقای جنوبی که با همکاری سرمایه گذارانی از امارات صورت می گیرد با بررسی و تقاضای طرف مقابل بوده و میتواند نتایج متفاوتی به بار آورد.
قابل توجه است که این نوشته حاوی هیچ توصیه ای برای هر گونه تصمیم سرمایه گذاری شامل خرید و فروش نبوده و صرفا بیان رویدادهای مرتبط با بازار سرمایه و نظر شخصی نگارنده است بنابراین مسئولیت هر گونه تصمیم بر عهده سرمایه گذاران خواهد بود.
** کارشناس ارشد مدیریت مالی، تحلیلگر بازار سرمایه و بورس
نظر شما