مطبوعات و رسانه های آزاد و شفاف در هر جامعه ای، از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب می شوند، لذا خبرگزاری ایمنا، انعکاس بخشی از برجسته ترین عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران، صفحه نخست امروز خود را به انعکاس اظهارات روز گذشته رحمانیفضلی در صد وبیست و سومین جلسه شورای اجتماعی کشور اختصاص داده و در تیتر خود نوشته است: «حجاب را سیاسی و قطبی نکنیم» وزیر کشور سخنان خود را با این هشدار آغاز کرد که «نباید با اعتقادات جامعه به عنوان ابزار سیاسی و دو قطبی کردن جامعه برخورد شود. در صورتی که این اتفاق بیفتد، شورای اجتماعی در مقابل آن موضعگیری میکند.»
او با تأکید بر اینکه در موضوعات مربوط به حجاب، استفاده از مشارکت عمومی و استفاده از ظرفیت سازمانهای مردمنهاد که شامل چندین هزار سازمان مردمنهاد میشوند و دیگر امکانات با حمایت از آنها بسیار مهم است، افزود: معرفی نوع الگوی پوشش نیز بسیار مهم است و همچنین کارخانههای تولید چادر مشکی باید تقویت شوند تا به فعالیت خود ادامه دهند. تا زمانی که به واردات چادر مشکی نیاز داریم هزینه واردات آن کم یا تقریباً باید به صفر برسد.
رحمانی فضلی با اشاره به اینکه در کشور، تفاوتها و تشابهات در سبک زندگی، علایق و سلایق مختلف را شاهد هستیم و در این زمینه باید به گونهای عمل شود که برای کل کشور یک الگوی واحد نداشته باشیم، تصریح کرد: در جلسه قبل اولویتها مشخص شد، رسیدگی به کشف حجاب یکی از اولویتهای مهم بود و همه روی آن اجماع داشتند که باید برخورد جدی و پیشگیرانه صورت بگیرد. اولویت دوم نیز موارد سازمانیافته بود؛ به معنای اینکه شبکهها و جریاناتی وجود دارند که این موضوع را به صورت سازمانیافته مدیریت و هدایت میکنند.
او، اولویت سوم را دستگاههای اجرایی و نهادهای حاکمیتی و اولویت چهارم را اماکن عمومی به عنوان اولویتهای پیگیری عفاف و حجاب برشمرد و گفت: در این جلسه تأکید شد که باید شناخت مشترک و درک واحدی از این موضوع داشته باشیم.
رحمانی فضلی خواستار پیگیری مستمر مسأله حجاب و هماهنگی مداوم میان دستگاههای مختلف شد و تأکید کرد: ما نباید فصلی یا در شرایط خاص این موضوع را مطرح کنیم. حجاب جزو مباحث اولیه دینی اعتقادی، قانونی و اجتماعی ما است. نباید اینگونه باشد که در تابستان اگر شرایط ویژهای به خاطر گرمای هوا ایجاد میشود و چشمانداز این موضوع علنیتر و مشهودتر است، به این موضوع هجمه شود، احساس نگرانیها و دغدغهها مطرح شود و فردا در پاییز و زمستان که تجلی این موضوع کم رنگتر است، فراموش شود؛ بلکه باید این موضوع مستمر باشد و هماهنگی بین دستگاههای مختلف صورت گیرد.
جانشین رئیس شورای اجتماعی کشور، بهترین شیوه برخورد با این مسأله را برخورد اجتماعی دانست و در تبیین آن گفت: اجتماعی برخورد کردن یعنی با مشارکت عمومی مردم و جامعه باشد. حجاب جزو فرهنگ عمومی است و نمی توانیم مسأله فرهنگی و آن هم از جنس عمومی بودن را بدون مشارکت مردم و بدون استمرار و هماهنگی پیش ببریم. این موضوع باید جزو برنامههای ستاد قرار گیرد. همچنین باید روشهایی که میتواند مردم را نسبت به این موضوع مشتاق کند، پیش گرفته شود، مشوقهایی ارائه و انگیزههای لازم ایجاد شود.
رحمانی فضلی ضمن تأکید بر آگاهی سازی نسل جدید نسبت به شرعی بودن موضوع حجاب، بر استفاده از شیوههای اقناع سازی و سیاستهای انگیزشی تأکید کرد و گفت: کار در این مبحث برعهده صدا و سیما و دیگر دستگاههای فرهنگی میشود. وزیر کشور همچنین به فعالیتها و برنامههای سازمانیافته توسط شبکههای خارجی در مقوله حجاب و عفاف نیز پرداخت و گفت: در این باره دستگاههای ذیربط باید جوسازیها علیه حجاب در جامعه را رصد کنند.
روزنامه آفتاب یزد، در صفحه نخست امروز خود از دفاع تمام قد و ناشیانه روزنامه کیهان از علیرضا پناهیان خبر داده و در تیتر نوشته است: « جبهه پایداری بر سر دو راهی آیتالله مصباح یا پناهیان؟» روزنامه آفتاب یزد در ادامه این مطلب آورده است: نوشتهها و تحلیلهای روزنامه کیهان به گونهای تنظیم شده است تا ضمن آشکار نشدن دفاع تمام قد از پناهیان برخی مسائل دیگر نیز پنهان باقی بماند. کیهان به گونهای رفتار کرد که گویی فقط نمایندگان فراکسیون ولایی با شفافیت آراء در مجلس موافق بودهاند و تنها مخالفان شفافیت آراء در مجلس فراکسیون امید هستند در حالی که کافی بود گشت و گذاری در اظهار نظر نمایندگان پیرامون شفافیت آراء داشته باشد و برخی از شاخصترین چهرههای اصلاح طلب و فراکسیون امید را نیز در گزارش خود مثال میآورد تا گزارش کیهان یک سویه و یک طرفه معنا نشود! این که کیهان برای استدلالهای خود از حاجی دلیگانی، سلیمی و ابوترابی مثال میزند خوب است اما بد نبود تا از نظرات برخی مانند کواکبیان نیز جویای احوال میشد.
کیهان در اینجا به دو موضوع توجه بسیار زیادی نشان میدهد؛ نخست این که مخالفان طرح شفافیت را اصلاح طلبان و نمایندگان منتسب به فراکسیون امید نشان دهد و دوم اینکه پناهیان را به عنوان یک شهروند عادی و یک منتقد اجتماعی معرفی کند! جایی که کیهان به اصطلاح دست بریده و نگران شده و باعث شده با تمام قدرت پا در میدان بگذارد، توجه کافی روزنامه آفتاب یزد به «تئوری پردازیهای علیرضا پناهیان» آن هم در سالی است که در انتهای آن به انتخابات خواهیم رسید.
کیهان، واعظی سرشناس که وابسته به یک طیف سیاسی کاملاً مشخص است را شهروندی عادی جلوه میدهد تا کلید خوردن پروژه «عبور از مصباح» به پای علیرضا پناهیان نوشته نشود. کیهان میکوشد تا برخی حرکتهای چراغ خاموش در جبهه پایداری را همچنان گم و ناپیدا نگاه دارد. کیهان اصرار و تلاش دیگری در نوشتههای خود نیز دارد و آن اینکه او میخواهد در سال منتهی به انتخابات مجلس و نیز با نیم نگاهی به انتخابات ۱۴۰۰؛ علیرضا پناهیان را تا آنجا که میتواند از احمدینژاد و احمدینژادی بودن دور سازد.
یکی از مسائلی که به عنوان پاشنه آشیل و نقطه خطر در مورد جبهه پایداری، همواره اعصاب آنها را به هم ریخته! انتصاب شدید این جبهه سیاسی به احمدینژاد است. یکی از مسائل بسیار مهمی که افکار عمومی و جامعه تحلیلگر هرگز با آن کنار نیامده و آن را نپذیرفته؛ جدایی جبهه پایداری از محمود احمدینژاد است به خصوص چهرههای شاخص این جبهه سیاسی که در انتخابات مجلس دهم به سختی شکست خوردند و دلیل شکست آنها در انتخابات، منتسب بودن آنها به احمدینژاد است.
روزنامه آرمان ملی، در صفحه نخست امروز خود از گفت و گو با فاطمه هاشمی فرزند آیت الله هاشمی رفسنجانی خبر داده و در تیتر یک خود نوشته است: «تندروها حضور زنان در ورزشگاهها را به اینجا کشاندهاند» فاطمه هاشمی در ادامه با اشاره به جلوگیری از حضور زنان در ورزشگاهها افروده است: با توجه به موضعگیری چند تن از مراجع قم از جمله آیتا... مکارم شیرازی صلاح نمیدانم سخنانی مطرح شود که سوءتفاهم ایجاد کرده و حساسیت مراجع را در پی داشته باشد. بهنظر میرسد این موضوع را میشد با رایزنی و ایجاد زیرساختهای مناسب حل کرد، اما درمجموع میتوان گفت درباره این موضوع نوعی بدسلیقگی صورت گرفته که متاسفانه در میان عدهای وجود دارد. این عده همچنین در پی آنند تا این بدسلیقگیهای خودشان را همچنان ادامه دهند. از سوی دیگر از این مساله بدتر آن است که این عده به خواست مردم کشورمان توجه نمیکنند. به این مهم توجه نمیشود که زنان و دختران کشورمان علاقهمند هستند که در ورزشگاهها حاضر شوند، اما در عین حال فشار فیفا را پذیرفته و اجازه میدهیم زنان در ورزشگاهها حضور یابند. این مساله نشاندهنده آن است که هم بر این تصمیم عجیب اصرار داریم و هم تحت تاثیر فشار خارجی تن به پذیرش چنین مسائلی میدهیم.
سوالی که اینجا مطرح میشود این است که چرا از ابتدا خودمان این کار را انجام نمیدهیم تا با فشار رسانههای بیگانه، سازمانهای بیگانه و با بهانه دادن به دست آنها کار مورد نظر را انجام دهیم تا آنها هم مدعی شوند ایران تحت فشار خارجی به خواست زنان ایرانی تن داد؟ در کنار همه اینها افرادی میگویند مکانهای ورزشی جای مناسبی برای خانمها نیست. چنین سخنانی میتواند توهین به آقایانی تعبیر شود که در ورزشگاهها حضور مییابند. به این دلیل که به آسانی آنها را بیاخلاق مینامیم. باید بدانیم که این مشکل از ابتدای انقلاب در موارد زیادی تاکنون وجود داشته است. به یاد دارم روزی با خانم مرحوم شهلا حبیبی که مسئول حوزه زنان سازمان تبلیغات بودند نمایشگاهی تحت عنوان تشخص و منزلت زن برگزار کردیم. این نمایشگاه این امکان را به تمامی زنان ایرانی که در حوزههای مختلف هنری، فرهنگی، علمی و... شاخص بوده و دارای آثاری بودند آنها را در قالب گردهمایی معرفی کردیم. یکی از مسائلی که به نمایش گذاشته شد لباس زنان ایرانی بود. بهگونهای که این لباسها را که سابقهای تاریخی داشته بر تن مجسمههایی کرده و به نمایش گذاشتیم. آیتا... جنتی که در آن زمان ریاست سازمان تبلیغات را بر عهده داشتند روز قبل از افتتاحیه بازدیدی از این نمایشگاه داشته و مطرح کردند این مجسمهها چیست؟ این مجسمهها را جمع کنید. هر چند من ضمن احترام به سخنان ایشان تن ندادم و صراحتا استدلال کردم که این سخن شما غیرمنطقی است، اما امروز مانکنهایی پشت ویترینهای مغازهها دیده میشود که حتی حجاب هم ندارند. حال باید این پرسش مطرح شود که اگر آن روز آن مجسمهها مشکل داشت اما امروز مانکنهای آنچنانی پشت ویترینهای مغازهها چگونه حلال شدهاند؟ اینگونه نظرها از سوی برخی دیده شده و کار را امروز به اینجا کشاندهاند.
روزنامه ابتکار، در صفحه نخست امروز خود به بررسی فعالیتهای جریان تندرو در فضای سیاسی کشور پرداخت و در تیتر خود نوشته است: « تندروها در بیراهه عوامفریبی» روزنامه ابتکار در ادامه این مطلب آورده است: هرچه بیشتر رو به جلو میرویم، مباحث پیرامون انتخابات مجلس یازدهم در اسفندماه سال جاری بیش از پیش جلوه مینماید و مهمتر از آن چگونگی اقناع مردم برای حضور حداکثری و نحوه حضور جریانات سیاسی در انتخابات است. چرا که کاهش اعتماد و امید جامعه مسئلهای نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذر کرد. عدم تمایل مردم ایران به ورود به جنگ با قدرتهای جهانی و تمایل به آرامش و سیاست خارجی تنشزدا باعث شده است که حتی اصولگرایان تلاش کنند در مقاطعی نظرات خود را پنهان کنند تا بتوانند آرای مردم را به خود جلب کنند. اما در این میان یک طیف تندرو در فضای سیاسی کشور خلاف جهت این هدف حرکت میکند چرا که با نگاهی به فعالیتها و سخنرانیهای افراد منتسب به این طیف متوجه میشویم که تلاش آنها نه تنها در جهت اقناع مردم برای مشارکت حداکثری در انتخابات نیست بلکه به گونهای حرکت میکنند که حتی مردم را ناامید کرده و به سمت مشارکت محدود سوق میدهند.
این طیف تندرو در صدد دو قطبیسازی و دوگانهسازی مخربی در کشور است، دو قطبیای که رقیب خود را صهیونیست و حامی آن قلمداد میکنند، به گونهای که حتی از ضد انقلاب خواندن رقیب خود نیز ابایی ندارند. درواقع از سخنرانیهای این جریان تندرو در روزهای اخیرا بهخصوص از تریبونی که روزگاری قرار بود پیام وحدت به جامعه مخابره کند، این پیام کاملا روشن است. جریانهای افراطی و تندرو تمام تلاششان بر این است تا خود را محور حق قرار دهند و دیگران را محکوم کنند. این جریانات دوقطبیسازی واقعی را با ایجاد تشنج، اختلاف، مسئله و بحران انجام میدهند. تندروهای افراطی جریاناتی هستند که بههیچوجه منافع ملی، اصل نظام و جمهوری اسلامی برای آنان مطرح نیست و تنها مسائل باندی، گروهی و شخصیشان مدنظر است.
هرچه جریانها و فعالان سیاسی تلاش میکنند مردم را مجاب کنند که در انتخابات مشارکت بالایی داشته باشند، جریان تندرو برعکس تمام تلاش خود را میکند که این امر اتفاق نیفتد و با سخنرانیهای خود از طریق تریبونهای مختلفی که ناعادلانه در اختیار دارند سعی میکنند در شرایطی که جامعه نیازمند همدلی و مشارکت در سطوح مختلف است، ایجاد انشقاق و دو دستگی کنند. اینکه کسانی در مراسمی که باید ندای وحدت سر داده شود اختلافافکنی میکنند و به جای نقد موضوعات اصلی دقیقاً بحثی را مورد توجه قرار دهند که خواست و مطالبه ملی است و در مقابل اراده جامعه مقاومت به خرج میدهند، سوءاستفاده و بحرانزایی محسوب میشود.
این طیف تندرو هرچه به انتخابات نزدیک میشویم حملات خود را به جناح رقیب و بهخصوص دولت شدت میبخشد و به نوعی در صدد دیده شدن هستند. آنها برای رسیدن به هدف خود حتی از حزبی که به آن تعلق دارند عبور کردهاند چرا که طی ماههای اخیر ما میبینیم که بزرگان جریان اصولگرایی در راستای گفتوگوی ملی مدعی هستند که میخواهند با اصلاحطلبان درمورد برخی مسائل ائتلاف کنند و فضای کشور را مهیای مشارکت حداکثری در آستانه انتخابات کنند. اما این طیف تندرو با فعالیتهای خود نشان داده است که درست خلاف جهت جریان اصولگرایی حرکت میکند و بیشتر فضا را به سمت تشنج و دو دستگی سوق میدهد و گویا منافع آنها در عدم مشارکت و یا حتی مشارکت محدود مردم در انتخابات است.
روزنامه دنیای اقتصاد، در صفحه نخست امروز خود به بررسی تاثیر حملات پهپادی نیروهای یمنی به تاسیسات غول نفتی عربستان بر بازار جهانی نفت پرداخت و در تیتر یک خود نوشته است: «نفت پس از انفجار آرامکو» روزنامه دنیای اقتصاد در توضیح این عنوان آورده است: حملات پهپادی نیروهای یمنی به تاسیسات غول نفتی عربستان، آرامکو، به خروج ۷/ ۵ میلیون بشکهای تولید روزانه عربستان منجر شده است؛ یعنی چیزی بیش از نیمی از تولیدات نفتی سعودیها و ۶ درصد عرضه کل نفت دنیا. این اتفاق مجددا برآوردها از آینده نفت را در صدر اخبار جهان قرار داد. در کنار اثر این رویداد بر عرضه نفت؛ نگرانی از ریسکهای ژئوپلیتیک نیز به بازار جهانی بازگشت. این دو مساله بازار پیشبینیها را داغتر از همیشه کرد. عموم گروههای تحلیلی اثر انفجار در آرامکو را افزایشی دانسته که دامنه رشد آن به میزان خسارتها و مدت زمان لازم برای بازیابی و تعمیر تاسیسات آسیبدیده وابسته است. در حداقل برآوردها افزایش سه دلاری بهای طلای سیاه در کوتاهمدت پیشبینی شده است، اما در صورت جدی اعلام شدن خسارات وارده، برخی تحلیلگران نفت ۱۰۰ دلاری را نیز دور از انتظار نمیدانند. با این حال، عربستان اعلام کرده با استفاده از نفت ذخیره شده در انبارهای خود نیاز مشتریان را تامین خواهد کرد. آمریکا نیز برای رهاسازی ذخایر استراتژیک نفتی خود اعلام آمادگی کرده البته هر دو راهکار با موانعی مواجه است. افزایش تولید نفت دیگر اعضای اوپک و کاهش تحریمها علیه ایران از دیگر جایگزینهای احتمالی نفت سعودیها عنوان میشود.
نظر شما