به گزارش خبرنگار ایمنا، این حقیقت که جان بولتون در اثر رفتار خصمانه و غیر سازنده در رویکرد سیاست خارجی در سمت مشاور امنیت ملی آمریکا، به عدم ملاحظه و عدم محبوبیت میان همکارانش شهرت داشت غیر قابل انکار است. از سوی دیگر تلاش بولتون برای پیش برد این نوع نگاه در عرصه بین الملل، کشورهای را که قبلا در قامت دوست در کنار آمریکا بودند، مقابل ایالات متحده قرار داد. علاوه بر این سیاست های تنش زا وجنگ طلبانه بولتون در رویارویی با ایران و همکاری بولتون با بنیامین نتایاهو، بن زاید و بن سلمان باعث شد که دولت آمریکا مواضع غیر معقولانه ای در برابر ایران داشته باشد. حال باید دید با حذف و اخراج جان بولتون شاهد رویکرد آرام تری در رفتار و سیاست های ترامپ و به طور کلی ایالات متحده آمریکا خواهیم بود و آیا رویکردی اساسی در خروجی سیاست خارجه ترامپ در قبال جمهوری اسلامی ایران رخ خواهد داد؛ این موضوع را در گفت و گویی با دکتر پژمان میر کریمی زراسوند تحلیلگر مسائل حقوق بین الملل جویا شدیم که در ادامه می خوانید:
نظر شما در مورد گروه "بی" چیست و عزل جان بولتون چه تاثیری بر این گروه دارد؟
محمدجواد ظریف به بنیامین نتانیاهو، بن سلمان، بن زاید و بولتون لقب گروه "بی" را داده بود چون این افراد، بانقشه های شوم، محرک تصمیم سازی های خطرناکی برای رویارویی دونالد ترامپ با ایران بودند. از دیدگاه آقای ظریف همه تلاش این ترکیب منحوس عربستان و امارات (ثروت)، آمریکا (قدرت) واسراییل (نفرت) سوق دادن ترامپ به سوی یک جنگ تمام عیار با جمهوری اسلامی ایران بود، دکترظریف با تشریح همه وقایع دو ساله اخیر، خروج آمریکا از برجام، بازگرداندن تحریم های یک جانبه و اعمال سیاست فشارحداکثری بر ایران را حاصل اهتمام و تلاش این گروه منحوس می داند، ولی باید خاطر نشان کنم که با اصطلاح گروه بی مخالف هستم و معتقدم اگر بخواهیم سطح مخالفت ها با جمهوری اسلامی ایران را به سطح این چهار نفر تنزل داده و یا اینکه بگوییم فقط این سه نفرباعث تصمیم سازی و نفرت پراکنی آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی ایران برای تصمیم گیری های دونالد ترامپ هستند، بی تردید دچار اشتباه فاحش سیاسی شده ایم؛ البته که این سخن دکتر ظریف به یک «طنز سیاسی» شباهت بیشتری دارد تا به یک «جریان شناسی سیاسی.»
پس باید اینطور گفته شود که بیشتر کشورهای جهان در یک صدای مشترک با ایران در تقابل هستند؟
در واقع به وضوح باید اذعان کرد که همه احزاب ایالات متحده آمریکا و اروپا و حتی تعداد قابل توجهی از کشورهای آسیایی همچون ژاپن و... با سیاست های جمهوری اسلامی ایران مخالفت های حداکثری داشته و این مخالفت را می توان در اتخاذ مواضع و سیاست آنها نسبت به سامانه های موشکی، تاسیاسات هسته ای، حتی دانش هسته ای و موضوع حقوق بشر به وضوح دید؛ گرچه اروپا در برجام مانده است، ولی جمهوری اسلامی ایران را به خاطر سامانه های موشکی، مداخله سیاسی و نظامی در سایر کشورها، عدم رعایت موازین حقوق بشر بین المللی مورد سرزنش قرار داده و خواهان تغییر رویکرد جمهوری اسلامی ایران در این موارد است؛
باید بگوییم که مواضع بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیایی با مواضع و دیدگاه های دونالد ترامپ تفاوتی ندارد ولی درحقیقت همه این کشورها خواست های مشترکی از جمهوری اسلامی ایران دارند که البته شیوه وابراز و راهکارهای پیشنهادی آنها متفاوت است، بنابراین سطح تقابلات بین المللی سایر کشورها با جمهوری اسلامی ایران را فقط نمی توان به این چهار نفر و یا گروه بی نسبت داد؛ مهمترین خواسته های کشورهای گروه بی و سایر کشورهایی که در مقابل جمهوری اسلامی ایران دارای موضع هستند در سه مورد خلاصه می شود: عدم مداخله جمهوری اسلامی در سایر کشورها، توقف فعالیت های علمی و عملی انرژی هسته ای و خواسته ی سوم، توقف تولید موشک های بالستیک میان برد و بلند برد، گرچه هدف دیکتاتورهای بین المللی و هم پیمانان آنان در دهه های گذشته و اکنون نسبت به رویکرد حقوق بشر در ایران و سایرکشورها استفاده ابزاری برای رسیدن به منافعشان بوده، اما به وضوح شاهد دغدغه و گفتمان حقوق بشری آنها برای سرکوب در کشورهای دیگر هستیم؛ مهمترین نقطه تقابل سایر کشورها با جمهوری اسلامی ایران همین موارد مهمی است که بدان پرداخته شده واین موارد هم خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران است، عزل و نصب جان بولتون هیچ تاثیری بر روند این تقابل ها ومخالفت ها ندارد بلکه ترامپ همزمان با عزل جان بولتون اقدام به وضع تحریم های جدید برضد محور مقاومت که شامل سپاه قدس، حزب الله لبنان و دیگر گروه های وابسته به جمهوری اسلامی در منطقه می شوند، کرد. این رویکرد ترامپ نسبت به تحریم های جدید علیه محورمقاومت به وضوح نشانگر یک نکته بسیارمهم است که رویکرد سیاست خارجی آمریکا نه تنها شخص محور نبوده بلکه با عزل و نصب و جابجایی چهره ها، سیاست این کشورها در قبال جمهوری اسلامی نه تنها تغییری نمی کند بلکه حتی اگر در اسرائیل و عربستان اشخاصی نیز عزل یا نصب شوند، رویکرد و هدف این دولتها در موارد سه گانه ذکرشده تغییری نخواهدکرد.
ترامپ با عزل جان بولتون می خواهد چه چیزی را به جامعه جهانی بگوید؟ ارزیابی شما از این تغییر موضع ترامپ چیست؟
دونالد ترامپ یک انسان خود شیفته، خودخواه و پوپولیست است که هرگز حاضر نمی شود موفقیت های احتمالی خود را با کسی شریک شود و البته این متاثر از ذات حسابگر اوست و به نظر می آید که دونالد ترامپ درحال رایزنی با اما نوئل مکرون برای کاهش تحریم ها ضد ایران به صورت موقت و جزئی به منظور انجام دیدار با حسن روحانی است؛ در صورت انجام شدن این دیدارها و شروع مذاکرات احتمالی یعنی عقب نشستن جمهوری اسلامی از مواضعش، این برای دونالد ترامپ یک پیروزی و دستاورد بسیار مهم محسوب شده و اگر علیرغم انعطاف احتمالی ترامپ به مذاکره جمهوری اسلامی ایران حاضر به مذاکره نشود بازهم برای دونالد ترامپ یک دستاورد وموفقیت است که توانسته در به وجود آمدن اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران اقداماتی را انجام دهد؛ از آنجایی که جامعه جهانی و همه فعالان سیاسی درعرصه حقوق سیاسی و روابط بین الملل، جان بولتون را به عنوان معمار و طراح و سیاست گذاری های ایالات متحده آمریکا علیه جمهوری اسلامی می دانند، ترامپ با عزل جان بولتون می خواهد نشان دهد که عواید سیاسی و اعتبار این قمار هر دو سر برد به حساب کسی جز شخص ترامپ واریز نشود.
بعد ازعزل جان بولتون همچنان دونالد ترامپ چماق تشدید تحریم ها را با پیشنهاد هویج مکرون در دست گرفته تا به همگان نشان دهد که این سیاست آمریکا بیانگر عمق استراتژی این کشور در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران است.
با توجه به این تحلیل، جمهوری اسلامی ایران برای بر هم زدن نقشه های شوم آمریکا و هم پیماناش چه باید بکند و چه راهکاری را ارائه می دهید؟
جمهوری اسلامی ایران باید هر چه سریعتر زیر میز این بازی زده و از این بازی خارج شود چون قطعات دیگر پازل در حال تکمیل شدن است، درحال حاضر شما به اظهارات دبیرکل موقت آژانس بین المللی انرژی اتمی و موضع متفاوت اخیرش توجه کنید که مسیر وقایع بین المللی به کدام سو در حرکت است، اگر آژانس بین المللی انرژی اتمی عدم پایبندی جمهوری اسلامی ایران را به برجام و ادعاهای مختلف پیرامون تلاشش برای ساخت سلاح اتمی را تایید کند آن زمان وضعیت به کلی تغییر خواهد کرد، بنابراین بهترین راهکار برای جمهوری اسلامی ایران خروج همزمان از برجام و NPT است چرا که هر چقدر در این انتخاب تعلل کند و یا بتدریج آن را انجام دهد موقعیت خطیر کنونی بسیار وخیمتر خواهد شد. جمهوری اسلامی ایران بایستی ابتکار عمل را خود در دست گرفته و منتظر میدان داری اروپایی ها نباشد چون اروپایی ها همبازی آمریکا بوده و خواسته های مشترکی از جمهوری اسلامی دارند که در سال گذشته آنگلا مرکل این مسئله را به وضوح در دیدار با بنیامین نتانیاهو بیان کرد که خواسته هایشان مشترک ولی راهکارشان متفاوت است.
چرا کشورهای اروپایی از ایران خواسته های سه گانه مشترکی دارند؟
خواسته های غرب از ایران هر کدام دلایل متفاوتی دارد، آمریکا و اروپاییها معتقدند که ایران نباید در سایر کشورها مداخله کند، یعنی عمق استراتژیک جمهوری اسلامی را هدف گرفته اند، در واقع جمهوری اسلامی به سادگی نمی تواند از این عمق استراتژیک دست بردارد چون موضوع صدور انقلاب در ذیل قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مطرح است و باتوجه به نوع اتفاتقات مختلف در منطقه و حتی جهان، امنیت جمهوری اسلامی ایران با حمایت از این گروه ها که حالا طور به مستقیم با عمق استراتژیک جمهوری اسلامی گره خورده است و همچنین در مورد مسئله اتمی کشورهای منطقه و حتی جهان معتقدند که اگر جمهوری اسلامی دارای عمق استراتژیک منطقه ای و فرامنطقه ای شده و به سلاح اتمی دست پیدا کند، حتما خطراتی برای سایرکشورها به وجود خواهد آورد.
به همین علت قدرت های منطقه ای و جهانی در تلاشند تا جلوی هر گونه فعالیت هسته ای جمهوری اسلامی را بگیرند؛ جمهوری اسلامی ایران که اکنون دارای عمق استراتژیک قابل توجهی شده وتوانسته به شکل خیلی کم و خفیف به تسلیحات مجهز و برای استفاده از آن نیازمند سامانه های موشکی میان برد و بلند برد است، بنابراین با توسعه سامانه های موشکی جمهوری اسلامی نیز شدیدا" مخالف هستند در حالی که ملت ایرا ن همچنان برخورداری از دانش صلح آمیز هسته ای و سامانه های دفاع موشکی را حق مسلم خود دانسته ولی آمریکا و اروپایی ها بر صلح آمیز نبودن و دفاعی نبودن این دانش ازسوی ایران اصرار دارند.
برنامه های هسته ای ایران کاملا" شفاف است و مدام اجازه بازرسی های مختلف به آژانس و سایر نهادهای نظارتی بین المللی داده می شود، پس چرا غربی ها اصرار دارند که ایران صلح جهانی رابه مخاطره می اندازد؟
علیرغم فقدان تاسیسات هستهای، جنگ های متعددی مثل جنگ ویرانگر عراق و حمله آمریکا به افغانستان به بهانه های موهوم و دروغین که فقط به استناد یک ادعای کذب بود، با ویرانی و تلفات انسانی معلوم شد که ماجرای برجهای دوقلو و حادثه یازدهم سپتامبر کار لابی صهیونیست با همکاری بن لادن رفیق و سریک با خاندان بوش است. در واقع باید برای حفظ امنیت ملی و جلوگیری از هرگونه جنگ ویرانگر، از اقدامات و گفتارهای خطرناک اجتناب شود و ساده لوحانه سطح تقابل کشورهای مختلف و جامعه جهانی با جمهوری اسلامی ایران را به چهار نفر تحت عنوان گروه "بی" تنزل نداده و این سه نفر را تصمیم ساز و تصمیم گیرنده مشکلات بین المللی ایران ندانند و باور کنند رفتن و آمدن جان بولتون وامثال او هیچ تاثیری در کنش و واکنش متقابل جمهوری اسلامی و کشورهای منطقه و جهان ندارد، زیرا اختلافات موجود بین ایران و سایر کشورها بسیار بنیادین و اساسی تر از آن است که گروه "بی" برای آن تصمیم سازی و یا تصمیم گیری کنند.
گفتوگو از: آناهیدبیدکانی بختیاروند- خبرنگار سیاسی ایمنا
نظر شما