به گزارش خبرنگار ایمنا، رابرت کیوساکی در کتاب "پدر پولدار، پدر بی پول" خود در ادامه بیان راهکارهایی به منظور افزایش و تقویت شمّ مالی، یکی دیگر از این راهکارها را با عنوان " اول به خودتان بپردازید" معرفی میکند و مینویسد: این مسئله به معنی قدرت خویشتنداری است. اگر نمیتوانید خودتان را مهار کنید، برای پولدار شدن تلاش نکنید. شاید بهتر باشد در نیروی دریایی خدمت کنید و یا به یک گروه مذهبی بپیوندید تا شیوه کنترل بر نفس را بیاموزید. ابدا عاقلانه نیست که سرمایهگذاری کنید، پول در بیاورید و بعد آن را به باد دهید. همین بی ارادگی و فقدان خویشتنداری است که باعث میشود بسیاری از کسانی که در قرعه کشیها برنده میلیون ها دلار پول میشوند، ناگهان ورشکسته شده و دار و ندار خود را از دست بدهند. این مرحله اگر پیشاپیش برای شما ملکه نشده باشد، از همه مشکلتر است.
این نابغه ثرومند در ادامه میگوید: به جرئت میتوانم بگویم که فقدان خود انضباطی شخصی، تعیین کنندهترین عامل تمایز بین طبقات فقیر، ثروتمند و متوسط است. کسانی که صبر ندارند و نمیتوانند در مقابل فشارهای مالی مقاومت کنند، هرگز ثروتمند نخواهند شد.
کیوساکی که علاوه بر سرمایه گذاری به تدریس در کلاسهای مختلفی نظیر کلاسهای کارآفرینی نیز مشغول است به نکتهای اشاره میکند که در کلاس های خود به شاگردانش توصیه میکند. او میگوید: من در این کلاسها دائما به شاگردانم یادآور میشوم که روی محصول یا خدمت متمرکز نشوند؛ بلکه بر تقویت مهارتهای مدیریتی تکیه کنند. سه مهارت مهم و اصلی مدیریت برای شروع کار عبارتند از: مدیریت پول در گردش، مدیریت افراد و مدیریت زمان فردی.
مهارتهای مدیریتِ این سه مورد برای هر چیزی مصداق دارد و منحصر به کارآفرینان نیست. هر یک از این مهارتها در سایه "خود-انضباطی" میسر میشود. من هیج گاه شعار " اول سهم خودت را بده" را دست کم نگرفتهام. کسانی که سهم همه را اول میپردازند، اغلب هیچ چیز برای خودشان نمیماند.
او در ادامه به نکته مهمی اشاره میکند: "هر وقت در تنگنای مالی قرار گرفتید و پول نداشتید، اجازه بدهید فشار ناشی از آن، داراییهای شما را زیاد کند نه آن که به تخریب بینجامد." اگر شما به نبوغ مالی خود تکیه کنید، میتوانید از همه نعمتهای زندگی بهره مند شوید، ثروت به دست بیاورید و صورتحسابهای مالی خود را بپردازید، بی آنکه ناچار باشید زندگی خوب خود را فدا کنید؛ به این میگویند شمّ اقتصادی.
رابرت کیوساکی پس از این جمله به بیان راهکار بعدی به منظور تقویت قدرت شمّ مالی میپردازد: به واسطهها خوب پول بدهید. او در توضیح این راهکار مینویسد: این مسئله به معنی قدرت راهنمایی خوب است. این روزها من وکلا، حسابداران، کارگزاران معاملات املاک و کارگزاران سهامی دارم که دستمزد بسیار بالایی دریافت میکنند. دلیل این مسئله نیز این است که اگر ( با تاکید بر این اگر) افرادی که با آنها کار میکنید متخصص باشند، خدماتی که به شما ارائه میدهند، شما را پول دار خواهد کرد.
ما در عصر اطلاعات زندگی میکنیم. اطلاعات بسیار با ارزش است. یک کارگزار خوب میتواند به شما اطلاعات درست بدهد و در عین حال برای شما فرصت آموزش دیدن را فراهم آورد. البته در مقایسه با پولی که به دلیل اطلاعاتی که کارگزارانم به من میدهند، پولی که به آنها میدهم واقعا چیزی نیست. یک کارگزار خوب هم میتواند باعث شود که در وقت صرفه جویی کنم و هم برای من پول در میآورد. یک کارگزار خوب چشم و گوش بازار است.
پیشنهاد بعدی رابرت کیوساکی به منظور تقویت شمّ اقتصادی، این است: داراییها با خود چیزهای لوکس و تجملاتی را به همراه میآورند. "قدرت تمرکز". ما به مدرسه میرویم تا تخصص پیدا کنیم و بتوانیم برای پول کار کنیم. البته بهتر است کاری کنیم که پول برای ما کار کند.
من هم مانند هر کس دیگری از تجملات زندگیم لذت میبرم. اما تفاوت بقیه با من این است که آنها قرض میکنند و وسایل لوکس میخرند و این یعنی تله " همرنگ دیگران شدن." زمانی که تصمیم میگیرم اتومبیل پورشه بخرم، سادهترین کار این است که به رئیس بانکم تلفن زده و وام بگیرم. در واقع به جای اینکه روی ستون هزینههایم متمرکز شوم، بر ستون داراییهایم تمرکز میکنم.
این روزها ما غالبا عادت کردهایم برای برآوردن نیازهایمان، به جای خلق پول، بر قرض گرفتن تمرکز کنیم. این کار در کوتاه مدت آسانتر به نظر میرسد ولی در دراز مدت، ایجاد اشکال خواهد کرد. این عادت بدی است که ما به عنوان افراد و یک ملت به آن دچار شدیم. از یاد نبریم که همیشه پشت سر آسانی، سختی است و پشت هر سختی، آسانی.
پول، قدرت عظیمی دارد اما متاسفانه اغلب مردم از این قدرت علیه خود استفاده میکنند. اگر سواد مالی فرد پایین باشد، پول بر او تسلط پیدا خواهد کرد و از او باهوشتر خواهد بود و فرد ناچار میشود یک عمر برای آن کار کند.
رابرت کیوساکی، راهکار شماره ۹ را با عنوان "نیاز به قهرمانها" معرفی میکند که به معنی "قدرت اسطوره" است. او در توضیح این راهکار میگوید: ما با داشتن قهرمانها به منبع عظیمی از استعدادهای پر طراوت دست پیدا میکردیم. ولی قهرمانها تنها به ما الهام نمیدهند؛ آنها کاری میکنند که هر کاری آسان به نظر برسد.
پس از آن، این نابغه ثروتمند به معرفی آخرین پیشنهاد خود برای تقویت هوش مالی میپردازد. او این راهکار را با عنوان "آموزش بدهید تا دریافت کنید" معرفی میکند. او در توضیح این پیشنهاد خود مینویسد: این یعنی قدرت بخشیدن. پدر پولدار من همراه با آموزش، بخشش هم میکرد. او سرسختانه بر بخشش ۱۰ درصد از درآمدش تاکید داشت: «اگر چیزی را میخواهی، اول باید ببخشی.» هر وقت احساس میکنید که " کم آورده اید" و یا سخت نیازمند شدهاید، آن چیزی را که مورد نیازتان است به قیراط ببخشید تا به خروار دریافت کنید. این مطلب در مورد پول، لبخند، عشق و دوستی نیز مصداق دارد.
*خلاصه های قبلی از این کتاب:
پول برای ثروتمندان کار میکند نه آنها برای پول!
عشق به پول، ریشه شرارتها است یا پول نداشتن؟!
شمّ اقتصادی لازمه رسیدن به استقلال مالی است
افزایش تصاعدی پول در عصر اطلاعات رخ میدهد
بازاریابی و فروش، مهمترین مهارت برای موفقیت است
نظر شما