به گزارش خبرنگار ایمنا، محمدرضا حاجی غلامی امروز _ دوشنبه ۲۸ مردادماه _ در نشست "بررسی تاثیرات مثبت و منفی فیلم ها بر کودکان و نوجوانان" که به میزبانی خبرگزاری ایمنا برگزار شد، اظهار کرد: از برگزاری جشنواره کودک خوشحال هستم چراکه هر سال میتوان در مورد کودک و سینمای کودک به حداقلها بپردازیم؛ نخستین نکتهای که در مورد سینمای کودک متوجه شدم این است که متولیان سینمای کودک، احساس میکند فیلمهای کودک بچگانه، ساده و دمدستی و به قصد سرگرم کردن مخاطب تولید میشود که این نوع سینما را سینمای مخاطبمحور و مشتریدار میگویند که در چند سال اخیر سینمای کودک در کشور به این سمت حرکت کرده است.
وی با بیان اینکه عمق مفاهیم نیز با توجه به ساده بودن و دمدستی بودن فیلم ها رو به نزول میرود، افزود: این موضوع باعث میشود کودک با اندیشیدن در فیلمها دچار سردرگمی شده و سوالهایی که برای او به وجود میآیند، دمدستی باشد.
فیلمهایی با فرهنگ بومی باید فاقد مولفههای تجاری باشد
حاجی غلامی با اشاره به فیلم لکنت که سال گذشته به کارگردانی او روی پرده سینمای جشنواره فیلم کودک و نوجوان نمایش داده شد و چندین جایزه اصلی جشنواره را هم به خود اختصاص داد، خاطرنشان کرد: زمانی یک فیلم با فرهنگ بومی ساخته میشود (بهترین فیلمهای کودک ما نیز از این نوع هستند) که مولفههای فیلمهای تجاری اصلا در آنها حضور نداشته باشد؛ یکی از دلایل اینکه فیلم دوم من امسال در جشنواره حضور ندارد، تجاری شدن آن است؛ حضور فیلمهایی با مفاهیم عمیق در جشنواره باعث دیده نشدن آن فیلمها میشود.
وی با اشاره به جشنواره لوکاس آلمان، گفت: نحوه انتخاب فیلم و اتفاقات پیرامون آن را در این جشنواره بررسی کردم؛ فیلمها بر اساس آشنایی بچهها با سینمای بینالملل و فراگیری آنها برای نمایش در جشنواره انتخاب میشوند.
برخی از فیلمسازان دغدغه فیلم کودک ندارند
حاجی غلامی افزود: با توجه به حمایت دولت از فیلمهای کودک و دفاع مقدس، برخی از فیلمسازان فقط به دلیل حمایت شدن این فیلمها را میسازند و دغدغه فیلم کودک ندارند و این باعث میشود اثری ساخته شود که مناسب کودکان نباشد. زمانی که یک کارگردان و تهیه کننده برای ساخت فیلم کودک دغدغه نداشته باشد و نمیداند هدفش از ساخت فیلم کودک چیست، اتفاق خوبی نمیافتد.
این کارگردان سینمای کودک با اشاره به طبقهبندی فیلمهای جشنواره لوکاس آلمان، اضافه کرد: در این جشنواره فیلمها به مثبت هشت، مثبت ۱۳ و مثبت ۱۶ سال طبقهبندی میشود؛ پس از پایان فیلم، کارشناسان حوزه کودک به سوالات بچهها در مورد فیلم پاسخ میدهند تا فیلمها اثرات منفی روی بچهها نگذارند.
وی تصریح کرد: در سینمای ایران، بچهها برنامه هایی مانند "به وقت شام" و فیلمهایی را میبینند که اصلا مناسب کودک نیست البته این موضوع شاید از سوی مدرسههای آنها نیز اتفاق میافتد.
سینمای ایران در حال رکود است
حاجی غلامی گفت: اگر یک میلیون نفر فیلم کودک ببینند، باید حدود ۱۳ میلیارد تومان در حوزه فیلم کودک فروش داشته باشیم؛ پس با این حساب حتی یک میلیون نفر هم مخاطب فیلم کودک نیستند؛ البته سینمای ایران در حال رکود است، کسی به سینما میرود که فیلم ارزشمندی روی پرده ببینند اما برخی فیلم ارزش دیدن روی پرده را ندارند.
وی در مورد شناخت دقیق کودکان برای ساخت فیلم کودک، اظهار کرد: اعتقادی ندارم که یک کارگردان حتما باید کودک را دقیق بشناسد یا حتی کودک درون او بسیار فعال باشد؛ اگر قرار باشد در مورد یک معتاد یا یک زندانی، فیلمسازی کنم، نباید آنها را دقیق بشناسیم و این یک معضل است که مدیران ما فکر میکنند اگر فیلمی برای کودک ساخته میشود، باید حتما حرکات خاصی در آن انجام شود.
فیلمسازان ایرانی طبقهبندی فیلمها را رعایت نمیکنند
حاجیغلامی ادامه داد: طبقهبندی تام و جری، مثبت پنج و مثبت هفت است که همه کودکان ما آن را تماشا میکنند؛ یکی از ایرادهای ما است که شکل طبقهبندی را به صورت صحیح رعایت نکردهایم و در نتیجه خانواده ایرانی هم اعتماد خود را به سینمای کودک از دست میدهد. قطعا خانوادهای که کلاسهای آموزشی مختلفی را برای فرزند خود درنظر میگیرد زمانی برای رفتن به سینما نمی گذارد.
حاجیغلامی با اشاره به معرفی برخی شهرها به عنوان شهرهای میراثی از سوی سازمان ملل که یزد نیز جزء این شهرها است، افزود: هر ساله از کودکان و نوجوانان خواسته میشود فیلمی از یک روز در شهرهای میراثی را بسازند؛ طبق تحقیقی که انجام دادهام، این کار برای بررسی نگاه و دیدگاه نسل جدید به گذشتگان است و شهرهای میراثی هم برای خاطرهسازی انتخاب میشود؛ این یکی از اهداف برگزاری یک جشنواره است.
این کارگردان افزود: هالیوود یک صنعت است که اصلا به آن شکل نمیتوانیم کار کنیم و نوعی مثل صنعت خودروسازی است؛ یکی از عوامل مهم فیلم کودک، دغدغه و دیگری حمایت، وقت گذاشتن و نویسندگی است. بهترین نویسندههای ما به فیلمهای اجتماعی روی میآورند؛ فیلمهایی که در سالهای گذشته از ما میشناختند، بچههای آسمان و ... بود و اما اکنون سینمای ما به فیلمهای اجتماعی شناخته میشود.
حاجیغلامی ادامه داد: بچههای ما به کدام موزهها میروند؟ سینماگرانی که برای کودکان فیلم میسازند، در چه دورهای بزرگ شدهاند؟ اگر کانون پرورش فکری را ببینید، کسانی که از آنجا رشد کردهاند، موفق بودهاند؛ امثال کیارستمی از کانونهای پرورش فکری رشد کرد.
امیدوار به استعدادهای درون ایران هستم
وی گفت: تنها امیدی که به سینمای فعلی ایران دارم، استعداد درون ایران است که گاها جرقههایی از سوی هنرمندان ایرانی زده میشود و با سختی و مشقت کارها را به ثمر مینشانند. کاری که کشورهایی مثل آلمان انجام میدهند، نمایش چند فیلم با فرهنگ خود و آشنا کردن کودکان با فرهنگهای دیگر است، اما ما به سمت مصرفکنندگی خواهیم رفت و اگر کاملا مصرفکننده شویم، انتقادها هم دیگر مطرح نخواهند شد.
این کارگردان اظهار کرد: امیدوارم از وضعیت فعلی که شیبی به سمت تجاری شدن دارد، خارج شویم ولی این یک امیدواری است که اتفاقات خوبی برای فیلم کودک بیفتد و امیدوارم نسل بعد از ما در این راه گامهای بهتری بردارند. بچه ها ما دوست دارند فیلم ایرانی ببینند و اگر قصههای شیرینی گفته شود و داستانهای درستی مطرح شود، آنها به سمت فیلمهای ایرانی باز میگردند.
نظر شما