به گزارش خبرنگار ایمنا، رابرت کیوساکی در کتاب "پدر پولدار، پدر بی پول" خود مینویسد: دنیا پر از آدمهای باهوش، تحصیلکرده و با استعداد است. بدبختی اینجاست که استعداد زیاد برای موفقیت کافی نیست.
پدر پولدار من میگفت: درباره همه چیز کمی بدان، برای پیشرفت و رهایی از موقعیتهای خطرناک، هدایت افراد، کار بسیار مهمی است؛ رهبری دومین چیزی است که باید یاد بگیرید.
به گفته رابرت کیوساکی یک عبارت کلیشه ای قدیمی میگوید: «شغل در واقع اسم دیگر آب در هاون کوبیدن است.» این کاری است که میلیونها نفر در دنیا انجام میدهند و به این دلیل که مدارس اصولا سواد مالی را به عنوان یک دانش قبول ندارند، اغلب افراد هر روز کار میکنند تا هزینههای همان روز را بپردازند.
او معتقد است نظریه مدیریتی هولناک دیگری نیز در دنیا وجود دارد که میگوید: «کارگران به سختی کار میکنند که اخراج نشوند و کارفرماها نیز به همان مقدار به آنها حقوق پرداخت میکنند که کارشان را رها نکنند.» نتیجه این که اغلب کارگرها، هیچ وقت پیشرفت نمیکنند و همان کاری را انجام میدهند که به آنها آموزش داده شده است که در واقع عبارت است از " به دست آوردن یک شغل مطمئن". اغلب کارگران به دلیل منافع و پاداش کوتاه مدت، روی کار متمرکز میشوند و معمولا در دراز مدت، دچار وضعیت فاجعه باری میشوند.
من به جوانها توصیه میکنم به جای اینکه برای پول درآوردن، دنبال کار باشند، بیشتر به دلیل یاد گرفتن مسائل و کارهای مختلف به دنبال کار باشند؛ یادگیری و آموزش در دراز مدت، مهمتر از پول است.
تغییر کردن، کار بسیار مشکلی است، مگر این که کسی خودش بخواهد تغییر کند. زندگی بسیار شبیه کلاس ورزش رفتن است. سخت ترین بخش آن تصمیم برای رفتن به آنجا است؛ هنگامی که توانستید از این مرحله عبور کنید، ادامه کار آسان میشود.
رابرت کیوساکی در ادامه به خاطره یکی از کلاسهای خود اشاره میکند که در آن طی نظرسنجی از شاگردانش میپرسد چند نفر از آنها میتوانند بهتر از مک دونالد همبرگر بپزند؟ نکته جالب اینجاست که به گفته او، تقریبا تمامی شاگردانش معتقد هستند میتوانند بهتر از مک دونالد همبرگر درست کنند اما زمانی که کیوساکی از آنها میپرسد چرا با وجود اینکه آنها بهتر از مک دونالد میتوانند همبرگر بپزند، مک دونالد بیشتر از آنها پول در میآورد، دیگر کسی نظری ندارد!
رابرت کیوساکی در این لحظه خود، به این سوال پاسخ میدهد و میگوید: مک دونالد در کار خود عالی است. دلیل این که اغلب آدم های باهوش فقیر هستند این است که آنها بیشتر، فکر خود را متوجه پختن همبرگر میکنند و از کسب و کار چیزی نمیدانند.
علت اینکه چنین افرادی درآمد زیادی ندارند در دانستههای آنها نیست بلکه به چیزهایی که آنها نمیدانند، مربوط میشود. شاید مک دونالد بهترین تهیه کننده همبرگر نباشد اما در فروش، عرضه و تحویل همبرگر معمولی با رعایت اصول اولیه، بهترین است. پدر بی پول من هیچ وقت متوجه نشد که هرچه بیشتر متخصص شوی، بیشتر اسیر تخصص خود خواهی شد.
وی در ادامه به بیان اصلی ترین مهارتهای مورد نیاز برای موفقیت میپردازد و مینویسد: این مهارتها را مهارت مدیریت نقدینگی، مهارت مدیریت سیستمها ( شامل خودتان و زمانی که با خانواده خود میگذرانید) و مهارت مدیریت افراد میشود. با این وجود مهمترین مهارتهای تخصصی، مهارت فروش و بازاریابی است. این مهارت یعنی توانایی فروش کالا به دیگران، ارتباط با دیگران، اعم از فروشنده، کارمند، رئیس، همسر یا فرزند. این اساسی ترین مهارت برای رسیدن به موفقیت است. در واقع مهارتهای ارتباطی از قبیل نوشتن، صحبت کردن و مذاکره با دیگران است که برای یک زندگی موفقیت آمیز، حیاتی هستند.
رابرت کیوساکی در پایان این فصل از کتاب پدر پولدار، پدر بی پول خود مینویسد: هر دو پدر من آدمهای بخشنده ای بودند. تدریس یکی از روشهای آنها برای بخشیدن بود. آنها هرچه بیشتر میبخشیدند، بیشتر دریافت میکردند اما بین بخشش آنها یک تفاوت وجود داشت؛ پدر ثروتمندم پول زیادی را به کلیسا، بنیادهای خیریه و بنیادی که خودش تاسیس کرده بود میبخشید. او میدانست که برای به دست آوردن پول، ابتدا باید آن را بخشید.
او سپس اینگونه ادامه میدهد: بخشیدن پول یکی از رمزهای اغلب خانوادههای بزرگ ثروتمند است. به همین دلیل است که "بنیاد راکفلر" و "بنیاد فورد" به وجود آمدهاند؛ این سازمانها طراحی شدهاند تا ثروتشان را بگیرند و آن را افزایش دهند و در عین حال برای تمام عمر، آن را ببخشند.
باید روی قانون" ببخش تا به دست آوری" تمرکز کنید، نه اینکه " دریافت کن و بعد ببخش" را شعار خود قرار دهید.
خلاصه های قبلی از همین کتاب:
نظر شما