به گزارش خبرنگار ایمنا، از نشست های تخصصی برگزار شده در این دوره می توان به نشست تعامل ادبیات و سینما، جایگاه عنصر قهرمان در سینمای کودک و مخاطب شناسی در سینمای کودک اشاره کرد. از میان فیلم های ایرانی حاضر در جشنواره که مورد توجه بسیار هم قرار گرفتند می توان به آهوی پیشونی سفید ساخته سید جواد هاشمی، سلام بر فرشتگان ساخته فرزاد اژدری، مصائب چارلی به کارگردانی علیرضا سعادت نیا، باد و مه به کارگردانی محمدعلی طالبی و رویای سینما ساخته علی شاه حاتمی اشاره کرد که تنور فیلم های ایرانی جشنواره را گرم نگه داشته و تنوع مضمونی خوبی به آن بخشیدند.
افسانه های فولکلور منبعی غنی برای سینما به خصوص سینمای کودک و نوجوان به حساب می آیند که سرشار از قصه های جذاب و متکی بر تخیل هستند. نکته عجیب این است که سینماگران این حوزه به ندرت سراغ این افسانه ها رفته و قصه های نوشته شده توسط خود را به آنها ترجیح می دهند که البته هزینه بالای تولید آثار متکی بر افسانه ها نیز در این امر دخیل بوده است. هاشمی در نخستین تجربه کارگردانیاش غافلگیرکننده ظاهر شده و قصه خود متکی بر افسانه های فولکلور را شیرین و جذاب روایت کرده است. هرچند که در نریشن ابتدای فیلم که می توانست کوتاه تر هم باشد، روی جدال خیر و شر تاکید کرده و پیشاپیش دست خود را برای مخاطب کم سن و سال فیلمش رو میکند.
قهرمان داستان آهوی پیشونی سفید که از دست سختگیری های پدرش (بابا سالار) به تنگ آمده و سرانجام با وسوسه های عجوزه که ابزار لازم برای فریب دادن را دارد، روانه شهر آرزوها شده و در آنجا با ماجراهای عجیبی روبرو می شود.
آهوی پیشونی سفید از سه فاکتور مهم دیگر هم برای موفقیت سود جسته است: نخست بازیگر که از موفق ترینشان میتوان به ترلان پروانه، امین زندگانی و امین حیایی اشاره کرد. دیگری استفاده مناسب از عنصری به نام موسیقی و در آخر طراحی گریمی که به شخصیتها جان بخشیده و قصه آن را باورپذیرتر کرده است. فیلم در جشنواره بیست و پنجم به واسطه همین نقاط قوت مورد توجه قرار گرفته و جوایزی را هم به خود اختصاص داد.
سلام بر فرشتگان هم جزو آثار متکی بر فانتزی و تخیل جشنواره بیست و پنجم است که یک خط قصه خوب اما نه چندان پرمایه در اختیار دارد. قصه فیلم حول محور دختربچهای به نام شادی میگذرد که برای زنده نگهداشتن مادربزرگ پیر و بیمار خود دست به کارهای عجیبی می زند.
اژدری در این فیلم تلاش کرده تا با بهره گیری از تخیل و به کارگیری جلوه های ویژه رایانهای، قصه خود را روایت کرده و مخاطبان کم سن و سال خود را راضی از سینما بیرون بفرستد. کاری که تا حدود زیادی موفق به انجامش شده و از این بابت تلاش اژدری تحسین برانگیز بوده است.
ساختن فیلم در ستایش از سینما و ذات آن، اتفاق تازهای نبوده و نمونههایی با کیفیت های مختلف در سراسر جهان دارد که سینمای ایران هم از آن مستثنی نبوده است. در حقیقت در این دسته از آثار، نویسنده فیلمنامه و کارگردان پرده از علاقه و شیفتگی خویش به هنر هفتم برداشته و حدیث نفس خود در این باب را به تصویر کشیدهاند.
علیرضا سعادت نیا در نخستین فیلم بلند سینمایی خود(مصائب چارلی) از همین موضوع بهره گرفته و قصه خود را برپایه شخصیتی بنا نهاده که علاقه وافری به کمدین بزرگ جهان چارلی چاپلین دارد. کاک آزاد که در روستایی کردنشین زندگی می کند، به خاطر علاقهاش به چاپلین آپاراتی خریده و به نمایش فیلمهای او در روستاها می پردازد و در این مسیر اتفاق های مختلفی برایش پیش می آید.
مصائب چارلی از آن دسته فیلم هایی است که یک ایده مرکزی جذاب داشته اما این ایده در مرحله نگارش فیلمنامه قوت لازم برای تولید یک اثر سینمایی را پیدا نکرده است. با این حال فیلم لحظات خوبی در خود دارد که بیش از هر چیز آن را مدیون حضور مهدی هاشمی در نقش اصلی فیلم است. بازیگری که با نقش به خوبی پیوند خورده و در عین حال بده بستان های خوبی هم بازیگر نوجوان روبروی خود (فه هال اسماعیل) دارد که دیپلم افتخار بهترین بازیگر کودک و نوجوان را از آن خود کرده است.
نظر شما