به گزارش خبرنگار ایمنا، آبراموویچ را با بی ترحمی در اخراج مربیانش میشناسیم اما دعوت لمپارد جنبه رمانتیک شخصیتش و بزرگترین قمارش طی نزدیک به هفده سال رهبری باشگاه را رو کرده است؛ او در این مدت، پنج ایتالیایی، یک هلندی، یک اسپانیایی، دو پرتغالی، یک برزیلی و یک اسرائیلی را برگزید و اکنون برای نخستین بار به یک مربی انگلیسی برای هدایت تیم فوتبال چلسی روی آورده است.
مربی چهل و یک ساله کم تجربهای که فقط یک فصل روی نیمکت "داربی" نشسته و کسی نمیداند توانایی رهبری چلسی را دارد؟
تیم فوتبال داربی به فرماندهی لمپارد حدود چهل درصد دیدارهایش را با پیروزی به پایان رساند و در رتبه ششم قرار گرفت و بهرغم بودجه بیشتر در مقایسه با نوریچِ نود و سه امتیازی، شصت و نه امتیاز کسب کرد. با این وصف تماشایی بازی کرد، راهی دیدارهای پلی آف شد و به یک قدمی لیگ برتر رسید.
ولی فرانک محبوب طرفداران است، بهترین گلزن تاریخ چلسی با سیزده سال حضور در بریج و کسب یازده مدال برای آنها، پسر دوست داشتنی است که به خانهاش بازگشته و پتر چک هم نقش مشاور فنی او را بر عهده گرفته است.
همه اینها یعنی احساسات گرایی و غم غربت، روزهای خوش کسانی که همیشه سختگیر بودهاند را نشانه رفته است. همانهایی که "ساری" با تجربه را که لیگ اروپا را برای شان به ارمغان آورد نپذیرفتند، اکنون آغوششان را برای فرانک گشودهاند. آنها میگویند اگر "سولشایر" مربی یونایتد شده، چرا لمپارد مربی چلسی نشود؟
چلسی فصل بعد میتواند با توجه به محدودیت باشگاه در خرید بازیکنان جدید، فصل نویی را با چهرههای بومی شکل دهد؛ آن چه که طی دوران حکومت آبراموویچ به فراموشی سپرده شده بود.
فیل مک نالتی کارشناس BBC انتخاب لمپارد را برخلاف مربیان صاحب نام پیشین تیری در تاریکی خوانده است؛ اگر چنین باشد یادمان نرود قمار چلسی، قمار لمپارد هم هست. ناکامی فرانک دوست داشتنی میتواند در آغاز مربیگری او مهلک باشد. چنان که "دی ماتئو" و "ویلاش بواش" پس از اخراج از چلسی هرگز خود را پیدا نکردند و نتوانستند به عنوان مربی به جایگاه ویژهای برسند.
نظر شما