به گزارش ایمنا، در دنیای امروز از هر دو نفر جمعیت زمین یکی در شهرها زندگی میکند. بر اساس پیشبینی سازمان ملل این میزان در سال 2050 به 67 درصد خواهد رسید. در این میان شهرها نقشی کلیدی در اقتصاد جهانی ایفا میکنند و هرچه زمان میگذرد این نقش پررنگتر میشود. مؤسسه «پرایس واتر هاوس کوپرز» در مقالهای با عنوان «شهرهای داده محور؛ از مفهوم تا راهکارهای کاربردی» که آن را در ادامه میخوانید، به بررسی مفهوم دادهمحوری شهرها میپردازد و در تحلیلی مقایسهای آمادگی پنج شهر؛ مسکو، نیویورک، بارسلونا، لندن و سیدنی را در زمینه دادهمحوری و نیز پیشرفته بودن زیرساختهای فناورانه بررسی میکند. این مقاله پیشتر در چهارمین شماره «شهرگاه» منتشر شده است. شهرگاه؛ نشریهای الکترونیک و تخصصی در حوزه مدیریت شهری است.
مقاله حاضر بخشی از پژوهشی است که مؤسسه پرایس واتر هاوس کوپرز شعبه روسیه در خصوص شهر دادهمحور در سال 2016 انجام داده است. پرایس واتر هاوس کوپرز، شرکت چندملیتی خدمات حرفهای است، که مقر اصلیاش در لندن است در 154 کشور فعال است و 208 هزار نفر را در استخدام خود دارد. این شرکت در زمینه ارائه خدمات مشاوره مدیریت، مشاوره مالی و سرمایهگذاری، مشاوره حقوقی و مالیاتی، بیمه، خدمات حسابداری و حسابرسی فعالیت میکند و هماکنون پس از شرکت دیلویت بهعنوان دومین شرکت خدمات حرفهای جهان محسوب میشود.
در دنیایی که ما زندگی میکنیم، از هر دو نفر یکی در شهرها زندگی میکند. بر اساس پیشبینی سازمان ملل این میزان در سال 2050 به 67 درصد خواهد رسید. شهرها نقشی کلیدی در اقتصاد جهانی ایفا میکنند و هرچه زمان میگذرد این گرایش پررنگتر میشود. دومین گرایش دوره ما، تمرکززدایی در مدیریت است. مسئولان محلی دست بازتری برای مواجهه با چالشهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی دارند. در عوض، این یک فرایند اجرایی مؤثر و مکانیسم مدیریت شهری شفاف را طلبد میکند.
نوآوری و آخرین فناوریها به موتور محرک توسعه اجتماعی و اقتصادی بدل شدهاند. آخرین فناوریها برای جمعآوری و تحلیل دادهها بهتدریج دارند جایگزین مدل سنتی مکانیسم مدیریت شهری میشوند. در تضاد با مدلهای آماری که زمانی تحلیل میشوند که دیگر از بهروز بودن و مفید بودن فاصله گرفتهاند، کلان داده (big data) در لحظه فراوری و تحلیل میشود و به بهبود سرعت و کیفیت تصمیم سازی میانجامد.
کلانداده، در زمینه مدیریت شهری، انواع سنتی اطلاعات درباره شهر را تکمیل میکند و این گستره را وسیعتر میسازد. ازاینرو، علاوه بر آمار خام معمول همچون جمعیت، توسعه اقتصادی یا توسعه ساختوساز حالا به یاری کلانداده میتوان الگوهای رفتاری در شهر را رصد کرد یا زیست شهری را مورد تحلیل قرار داد. انقلاب دیجیتال و افزایش ضریب نفوذ اینترنت حالا به ظهور پدیده جدید شهر داده محور (Data Driven City) انجامیده است.
شهرهای مدرن با در نظر داشت رشد سریع جمعیت، گسترده شدن کالبدی شهری و توسعه زیرساختهای پیچیده از آخرین فناوریها در جهت توسعه پایدار و استانداردهای بالای زندگی بهره میبرند. در میان وظایف فوری شهرها میتوان به مواردی چون؛ اطمینان یافتن از سهل و روان بودن ترافیک در شهر، نائل شدن به رشد ظرفیت زیرساختهای شهری (همچون آب برق و...)، حفظ امنیت در مواجهه با تنشهای فزاینده اجتماعی و کاهش تأثیرات منفی بر محیطزیست هم اشاره کرد. همچنین بهبود کیفیت خدمات فراهمشده برای شهروندان، ایجاد دسترسی یکسان به آموزش، بهداشت و دیگر خدمات اجتماعی برای همه دستهبندیهای جمعیتی و درگیر کردن اهالی در مدیریت شهری از دیگر وظایف آنهاست.
در این مطالعه عملکرد 28 شهر را در کشورهای مختلف در روند عملیاتی کردن مفاهیم شهر داده محور موردبررسی قرار داده و چهار شهر پیشگام در فناوریهای داده محور را شناسایی کرده و آنها را در خصوص مقیاس و ذات مسائلشان با شهر مسکو قیاس کردهایم. مطالعه بر مبنای دو شیوه تکمیلکننده یکدیگر صورت گرفته است: تحلیل معنایی فراداده (metadata) درباره شهرها و فناوریها و ارزیابی کارشناسی راهکارهای داده محور که در پنج شهر پیشرو مورداستفاده قرار میگیرند.
فراداده، دادهنما یا مِتادیتا به آن دسته از دادهها گفته میشود که جزئیات یک داده دیگر را تشریح میکند. به عبارت دیگر فرادادهها، دادههایی هستند درباره دادههای دیگر. برخی این واژه را اَبَرداده یا فوقداده هم ترجمه کردهاند. مثلا در کتابداری، برگههای دادهنما معمولاً شامل اطلاعاتی همچون نام نویسنده کتاب، تاریخ چاپ، تعداد صفحات، شمارگان، زبان کتاب، نام مترجم، کلیدواژهها و غیره هستند. هدف از دادهنمایی، دستیابی آسانتر و بهتر به دادههای موجود است.
مفاهیم شهر داده محور
در لحظه کنونی، هیچ تکواحد مفهومی از یک شهر داده محور وجود ندارد و نیز هیچ شهری که کارشناسان بتوانند بهگونهای متفقالقول بهعنوان یک استاندارد پایه برای شهری داده محور از آن یاد کنند هم، موجود نیست. عمدتاً این وضعیت مدام تغییراتی در چشمانداز فناورانه، دگردیسی شهرها و رشد تصاعدی حجم و نوع دادههایی که میتوان در چارچوب این مفهوم مورداستفاده قرار داد، ایجاد میکند.
در چارچوب این پژوهش، این شناخت را به کار میبریم که در باور ما عناصر اصلی در مدیریت شهر دادهمحور عبارتاند از «داده، تکنولوژی فراوری دادهها و نیز نهادهای دولتی که این دادههای فراوریشده را مورد بهرهبرداری قرار میدهند.» در زمان انجام راهکارهای داده محور، اینکه تأثیرات مورد انتظار، ارزیابی و سنجیده شوند، نیازمند یکسری ابتکارات بهینه در تطابق با روند اجرا و پیادهسازی آنهاست.
یک شهر داده محور باید این ویژگی را داشته باشد که نهادهای مدیریت شهریاش بتوانند برای تولید «جریانهای دادهای» (Data Flows)، فراوری و تحلیل آنها از فناوری بهره ببرند تا راهکارهایی را اتخاذ کنند که استانداردهای زندگی را با نگاه به توسعه اجتماعی اقتصادی و بوم زیستی محیط شهری ارتقا دهد. بهعبارتدیگر مدیریت شهر داده محور باید یک هدایتکننده اصلی برای تغییر شکل خدمات و نوآوری شهر باشد که بهگونهای جدی مبانی مدیریت محیط شهری را تغییر دهد.
این مطالعه دو هدف اصلی دارد. نخست مطالعه کردن تجارب بینالمللی در مدیریت مبتنی برداده و تعیین جهت شکلگیری مفاهیم DDC یا شهر دادهمحور. دومین هدف ما مطالعه موفقترین نمونههای اجرای مفاهیم DDC بوده است. برای دستیابی به هدف نخست ما اطلاعات درباره 28 ابرشهر جهان را جمعآوری و تحلیل کردیم. ما یک سامانه فرآوری آماری کلمه راه انداختیم که شامل تکنولوژیهای مبتنی بر داده بود و نشان میداد هر یک از این 28 شهر، چند بار در منابع مختلف ازجمله رسانهها و به تعبیری اژلیکیشنها، پژوهشهای دانشگاهی و اعلامیههای رسمی مطبوعاتی بهعنوان مرجع موردبحث قرارگرفتهاند.
اگر بخواهیم این سه منبع را بهطور واضحتری توضیح دهیم باید گفت منظور از رسانه هر نوع رسانه از اپلیکیشنهای موبایل گرفته تا دوربینهای مداربسته در محیط شهری است که دادههای شهروندان را جمعآوری و تحلیل کرده و در راستای یک خدمت به کار میبندد، مثل اپلیکیشن تاکسیهای اینترنتی اوبر. همچنین منظور از پژوهشهای دانشگاهی آن دسته پژوهشهایی است که در خصوص فناوریهای دادهمحور در شهرهای موردنظر انجام میگیرد ازجمله پژوهش در خصوص کاهش مصرف انرژی در خانهها.
همچنین منظور از اعلامیه رسمی مطبوعاتی انعکاس کارهای صورت گرفته یا نیازهای موردعلاقه نهادهای مدیریت شهری در خصوص فناوریهای داده محور است که از سوی نهادهای مدیریت شهری در اختیار مطبوعات برای اطلاعرسانی قرارگرفته است. این منابع آنچنان که گفته شد عبارتاند از رسانه، پژوهشها و اعلامیههای مطبوعاتی. سپس ما یک تحلیل معنایی و محتوایی انجام دادیم که پیوندهایی بین بسترها و فناوریهای شناخته شده که بیشتر مورد استناد بودند را آشکار کند:
نخست آنکه ما یک مدلسازی موضوعی متون را اجرایی میکنیم که انواع منابع بدون در نظر داشت اسناد به شهرها را موردتوجه قرار میداد. بهعنوان یک نتیجه، محبوبترین موضوعات پژوهشها، رسانه و اعلامیههای رسمی مطبوعاتی شناسایی میشوند. گام بعدی شناسایی تکنولوژیهای کلیدی بهوسیله شهرها بود. برای این منظور، مدلهای موضوعی برای شهرها که بهوسیله شمار مرجعها در هر سه منبع متنی (برپایه نتایج تحلیلهای آماری) پیشتاز بودند، ساخته میشود. سپس تحلیلی تاریخی انجام میدهیم تا ببینیم چگونه و با چه میزان از تداوم، این یا آن تکنولوژی طی چهار سال گذشته توسعهیافته است.
برای حل مسئله دوم، ما شهرهای پیشرو در دنیا را بهوسیله درجه روند پیادهسازی مفاهیم DDC مقایسه میکنیم. تحلیل معنایی (فراداده) درباره شهرها و فناوریها و ارزیابی کارشناسی راهکارهای داده محوری که در پنج شهر پیشرو مورداستفاده قرار میگیرند. در ادامه چهار شهر قابلمقایسه با مسکو را شناسایی کردهایم و تجارب مدیریت مبتنی بر داده موجود آنها را تحلیل میکنیم. ما درجه آمادگی یک سیستم شهری برای روند اجرایی راهحلهای تکنولوژی مدرن و سطح کنونی پیادهسازی راهحلهای فناوری موردتقاضا برای مدیریت شهر را قیاس میکنیم.
درجه آمادگی شهر بیانگر قابلیت دسترسی و سطح توسعه زیرساختها و توانمندی برای تولید، انتقال و تحلیل دادهها است. درجه پیادهسازی نشان میدهد چه میزان راهحلهای مبتنی برداده موردتقاضا، برای برنامهریزی و مدیریت عملیاتی شهری شکلگرفتهاند.
تحلیل مقایسهای شهرها و فناوریها
مسکو بهگونهای وسیع آخرین راهکارهای فناوری مبتنی بر دادهها را در بیشتر حوزههای مدیریت شهری به کار گرفته است و سیستمهای مرتبط با شهرداری آمادگی بالایی برای بهرهگیری از این فناوریها دارند. مسئولان مسکو بهطورجدی در حال مباحث در خصوص بهرهگیری از داده در یک بسته شهری هستند. شرکتهای خصوصی و جوامع دانشگاهی در این خصوص هنوز چندان درگیر نشدهاند. مسکو بر روی کار با جمعیت، خدمات آنلاین، حملونقل و تأمین امنیت متمرکز میشود.
نیویورک هم یک پیشرو در موضوعات توسعه فناوری مورداستفاده در مدیریت شهری است و آمادگی شهری در نیویورک برای این موضوع یک معیار است. نیویورک همچنین یک پیشگام مطلق در خصوص پوشش رسانهای است و در میان سه شهری که بیشترین اشارات در مجلات دانشگاهی به آن معطوف است. نیویورک در میان تمامی شهرهای آمریکا سریعترین رشد بهرهگیری از دادهها در مدیریت شهری را به سبب قابلیت رویدادگرا بودن خود داراست. بسیاری روزها در نیویورک رویدادهایی برپاست که به معرفی تکنولوژیها، همایش و نوآوریها اختصاص دارد.
تحلیل مقایسهای شهرها
این تحلیلی مقایسهای است از پنج شهر پیشرو درزمینه استفاده از فناوریهای دادهمحور. این پنجضلعیها در سه رأس بالایی، میزان ارجاعاتی که به هر یک از این شهرها در سه منبع و معیار در نظر گرفتهشده در این تحقیق دادهشده است را نشان میدهد. در رأس، اعلانات رسمی مطبوعاتی مسئولان نشاندهنده اشتیاق مسئولان شهری به این فناوریها در امور شهر است، سمت راست مدیا بیانگر تعداد اپلیکیشنهای طراحیشده و درواقع اشتیاق بخش خصوصی در این شهرها را بهکارگیری تکنولوژیهای مبتنی بر داده است.
در رأس سمت چپ بالا، پژوهشهای علمی از اشتیاق جامعه دانشگاهی در سوق دادن این شهرها به سمت فناوریهای دادهمحور سخن میگوید و دستآخر در دو رأس پایینی، دو شاخص که از سوی مؤلفان این پژوهش محاسبهشده است، آمادگی هر یک از این شهرها در خصوص دادهمحوری و نیز پیشرفته بودن زیرساختهای تکنولوژیک این شهرها حکایت دارد.
در لندن سیستمهای شهرداری آمادگی فراوانی برای بهکارگیری فناوریها دارد. لندن در زمینه اپلیکیشن و پژوهشهای دانشگاهی بهخوبی حضور دارد اما در اعلامیههای رسمی مطبوعاتی چندان فعال نیست. لندن با یک مدل توسعه تمرکززدا جایگاهی متفاوت دارد. دستور کارها صنایع خلاق در الگوهای جانمایی، توزیع فعالیتها در شهر و خدمات مرتبط با مکان جغرافیایی را نشان میدهد.
بارسلونا با سطح بالای توسعه فناوریاش عملکردی بسیار خوب دارد و برای روند پیادهسازی بیشتر آمادگی بالایی دارد. در تعداد زیادی مقالات پژوهشی دانشگاهی در خصوص فناوریهای داده محور، بر روی جوانب مختلف شهر بارسلونا کارشده، هرچند تعداد اعلامیههای رسمی مطبوعاتی دولتشهری در خصوص پیشرفتهای فناورانه و نشر آنها در مطبوعات کاملاً ناچیز است. بارسلونا بهگونهای وسیع، راهکارهای مبتنی بر داده را اجرا میکند.
سیدنی در حال به ظهور رساندن یک سطح بالای پیادهسازی فناوری است. شهر در هر سه مورد، منبع اطلاعاتی تحلیلشده بهطور کاملاً همگن نشان داده است. در حوزه مقالات پژوهشی فناوریهای دادهمحور، نسبت به دو منبع دیگر (رسانه یا اپلیکیشنها و نیز اعلامیههای رسمی مطبوعاتی)، کمی بیشتر مورداشاره قرارگرفته است. فناوریهای مبتنی بر داده در سیدنی مورداستفاده قرار میگیرند تا با مردم، همکاری کنند و جریان حملونقل را بهینه سازند.
مسئولان شانگهای (993)، پاریس (662)، بمبئی (644)، سنگاپور (427) و مسکو (385) بیشترین تعداد اعلامیههای رسمی را در خصوص فعالیتهای مرتبط با فناوریهای داده محور نشر دادهاند. بعلاوه شانگهای پیشرو در منبع دیگر، یعنی پژوهشهای علمی دادهمحور است.
در خصوص رسانه و به تعبیری دیگر تولید اپلیکیشنهای شهری داده محور، پیشروها شهرهای آمریکاییاند و نیویورک چهار برابر بیشتر از سانفرانسیسکو (1626 بار در برابر 391 بار) که دومین شهر بعدازآن، اپلیکیشن و رسانه مرتبط با داده شهری تولید کرده است. همچنین در این خصوص بیشتر ارقام پیرامون حد پایین قرار دارد و متغیر وسطی عدد 20 را نشان میدهد. یعنی در دیگر شهرهای موردمطالعه از این 28 شهر، حد وسط تعداد اپلیکیشنهای شهری در موضوع تکنولوژی 20 اپلیکیشن بوده است.
هرچند جالبترین نتایج تحقیق ما زمانی جلبتوجه کرد که در خصوص منبع سوم یعنی مقالات علمی را بررسی کردیم. باوجودآنکه زبان این انتشارات همانند موارد قبلی، زبان انگلیسی بود، در میان 3 رتبه نخست تنها یک شهر آمریکایی وجود دارد. پیشگامان در این منبع پژوهشهای دانشگاهی، عبارتاند از شانگهای (927) هنگکنگ (771) و سپس نیویورک (768). دوبی (27) سائوپائولو (47)، ژوهانسبورگ (48) و مسکو (67) در انتهای لیست قرار دارند.
دادههای بهدستآمده روی نقشه قرار گرفت. از نسبت انتشارات در منابع مختلف، بسیاری از شهرها در خوشههای منطقهای گروهبندی شدند، برای مثال، شهرهای ایالاتمتحده نه فقط به خاطر شمار عظیم رسانه (اپلیکیشنهای مختلف) که به سبب فراگیری منابع علمی و نیز به جهت اطلاعیه رسمی مطبوعاتی نیز برجستهاند. در شهرهای اروپایی، مقالات پژوهشی بر اعلامیههای رسمی و اشاعه اپلیکیشنها میچربد.
فقط در مسکو و پاریس اطلاعیههای رسمی بر سایر منابع برتری دارد. مسکو با ویژگیهای عددیاش به بمبئی، سنگاپور و شهرهای آمریکای جنوبی چون ریودوژانیرو، سائوپائولو و بوئینسآیرس نزدیکتر است.
وابسته به میزان تعدد مرجعها در تفاوت انواع منابع، ما شهرها را به 5 گروه تقسیم کردهایم. رسانه (اپلیکیشنها) و مقالات علمی که به نیویورک و لندن پرداختهاند این دو شهر را در شمول هر دو این منابع در گروه دوم قرار میدهند. سیدنی در گروه سوم است درحالیکه بارسلونا به سبب متفاوت بودن نوع منبعی که به آن اشاره دارد در گروهبندی متفاوتی قرارگرفته است.
برای هر منبع وقتی لیست شهرها به ترتیب فراوانیِ مورداشاره تنظیم میشود، صدرنشینها و پیرامونیهایش در لیست، خیلی بهتر و بیشتر از سایر شهرهای حد وسط و نیمه پایین هستند و شکافی عمیق در این میان وجود دارد. ازاینرو در یک ارزیابی هدفمند اینکه شهر در چه گروه عضویتی قرارگرفته، باید مورد ملاحظه قرار گیرد.
مثلاً در خصوص مسکو باید این را مورد ملاحظه قرار داد که تعداد اعلامیههای رسمی که شرکتهای فناورانه شهر منتشر ساختهاند شش برابر سانفرانسیسکو و بارسلونا است. ولی آیا این بدان معناست که تحولات فناورانه داده محور که در مسکو صورت گرفته بیشتر است؟
نظر شما