به گزارش خبرنگار ایمنا، "بهای دروغ چیست؟ این نیست که آن ها را با حقیقت اشتباه میگیریم، خطر واقعی این است که به اندازه کافی دروغ بشنویم، بعد از مدتی دیگر اصلا حقیقت را تشخیص ندهیم. آن زمان چهکار میتوانیم بکنیم؟ دیگر چهکار میشود کرد جز اینکه از حقیقت قطع امید کنیم و خودمان را با داستانها راضی کنیم. در این داستانها اهمیت ندارد که قهرمان کیست، تنها چیزی که میخواهیم بدانیم این است که مقصر کیست؛ در این داستان آناتولی دیاتلوف بود."
اینها جملات ابتدایی سریال چرنوبیل هستند، جملاتی که از ثانیههای آغازین نوید یک ماجراجویی هیجان انگیز را میدهد. همین جملات تاثیرگذار و ادامه مینی سریال پنج قسمتی اچبیاو (HBO) آن را در جایگاه اول لیست بهترین سریالهای تاریخ از نظر کاربران سایت معتبر IMDB قرار داده است. علاوه بر موفقیتهای سینمایی و سریالی، این سریال یک آورده دیگر را برای "پریپیات" اوکراین داشته و آن هجوم گردشگران به این منطقه است.
درماه "می" سال جاری میلادی و درحالی که هنوز تب "بازی تاج و تخت" در دنیا و شبکه اچبیاو داغ بود، تهیه کنندگان این شبکه سریال دیگری را منتشر کردند. این تصمیم درحالی که هنوز دو قسمت پایانی "بازی تاج و تخت" منتشر نشده بود تعجب بسیاری را به دنبال داشت. اما خیلی زود مشخص شد که "چرنوبیل" نه تنها زیر سایه تاج و تخت نماند، بلکه با قدرت از خرابههای تخت آهنین برخاست و به قله سریالهای تاریخ رفت.
چرنوبیل یک مهلکه بود، فاجعهای که لایههای پنهان زیادی داشت و نه تنها پهناورترین کشور جهان بلکه کل دنیا را تحت تاثیر خود قرار داد. سریال چرنوبیل پنهانکاریهای شوروی را از یک فاجعه روایت میکند، البته روایتهایی که رنگ و بوی آمریکایی دارد و شاید از برخی جهات با اغراق آمیخته شده باشد. آن چیزی که مشخص است قدرتمند بودن این سریال در ساخت، پردازش، نگارش و تمام جنبههای دیگر است.
سریال به قدری در روایت خود تاثیرگذار و موفق بوده که نه تنها میلیونها بیننده را در جلوی تلویزیونها میخکوب کرد، بلکه دهها هزار نفر را به پشت دروازههای شهر متروکه پریپیات اوکراین در نزدیکی نیروگاه هستهای چرنوبیل کشانده است. به گفته میخائیل گورباچف انفجار راکتور شماره چهار چرنوبیل دلیل فروپاشی شوروی بوده، اکنون صدها هزار نفر راهی اوکراین و بلاروس هستند تا از نزدیک تماشاگر بقایا این فاجعه باشند.
ماجرای گردشگران و سریال چرنوبیل از توئیت کریگ مازین آغاز شد، نویسنده این سریال در توییتی ابتدا به "فوقالعاده بودن تاثیر سریال جدید اچبیاو در جذب گردشگر به پریپیات"، اشاره کرد و در ادامه نوشت: "اگر از آنجا بازدید میکنید، لطفا به یاد داشته باشید که یک تراژدی بسیار غمانگیز در آن محل رخ داده است" او سپس از بازدیدکنندگان خواست که در حین بازدید به تمام افرادی که در چرنوبیل زجر کشیدند احترام بگذارد.
توئیت مازین در پاسخ به عکسهایی گوناگونی بود که در اینستاگرام و دیگر شبکههای مجازی توسط برخی از کاربران در خرابههای پریپیات و چرنوبیل انتشار یافت. برخی از این عکسها محتوا مناسبی با این محل یا ساکنان سابق آن نداشتند و همین مسئله باعث ناراحتی مازین شده بود. بازدید از بلایای انسانی یا مکانهایی که اتفاق ناگواری در آن رخ داده است، طرفداران خاص خود را دارند و این نوع از گردشگری در دسته بندی گردشگری تاریک قرار میگیرد.
بازدید از نواحی که با رخدادهای تلخ و ناگوار آمیخته شده گردشگری تاریک، سیاه یا تلخ خوانده میشود. این مدل از گردشگری اکنون به یکی از پرطرفدارترین مدلها تبدیل شده و برخی وقایع مانند هلوکاست نقش بزرگی در گردشگری تاریک ایفا میکنند. این نوع از گردشگری بخش قابل توجهی از بدنه صنعت گردشگری را در قرن جدید تشکیل میدهد و روز به روز درحال افزایش سهم خود در بازارهای مختلف گردشگری است.
گردشگری تاریک طرفداران زیادی در سراسر دنیا دارد و مقاصد مهمی هم در جهان شامل این مدل ترسناک گردشگری میشوند. چرنوبیل همواره یکی از خوفناکترین منطقههای جهان برای بازدید بود، اما پیش از این محلهای دیگری همچون اردوگاه آشویتس، آلکاتراز، هیروشیما و پمپئی در این زمینه مطرحتر بودند. با پیشی گرفتن نیروگاه چرنوبیل و شهر پریپیات از این مقاصد میتوان به خوبی تاثیر یک اثر تلویزیونی را بر گردشگری مشاهده کرد.
شهر پریپیات که نامش برگرفته از رودی است که از کنار شهر میگذرد، در سال ۱۹۷۰ به عنوان یک بهشت کمونیستی در شوروری پایهگذاری شد. شهری کارگر محور که نیروگاه بزرگ و مهم در کنار خود داشت و محل بزرگی برای اسکان کارگران و خانوادههای آنها بود. پریپیات در مرز اوکراین و بلاروس یکی از منحصر به فردترین جاذبههای گردشگری است، این شهر از فاجعه چرنوبیل در قرنطینه بوده و دست نخورده باقی مانده است.
پریپیات در زمان فاجعه روزهای سختی را پشت سر گذاشت، ابتدا با پنهان کاری شوروی مواجه و تصمیم به قرنطینه مردم شهر گرفته شد، تصمیمی که جان صدها هزاران نفر را به مخاطره میانداخت. سپس مسئولان شوروی دستور به تخلیه شهر دادند و هزاران کارگر، آتشنشان، نظامی، معدنکار، متخصصان و دانشمدان به شهر و نیروگاه آمدند تا در مقابل فاجعه بیاستند و هرچه زودتر راه حلی بیابند.
پس از انفجار راکتور شماره چهار چرنوبیل در ساعت ۱ و ۲۰ دقیقه و ۴۰ ثانیه شبِ ۲۶ آوریل ۱۹۸۶ تا به امروز پریپیات و چرنوبیل شهر متروکه و ممنوعه است. منطقهای که همچنان تشعشعات هستهای در آن وجود دارد، در خانههای آنجا هنوز وسایل مردمانی که نمیدانستند چه اتفاقی افتاده و مجبور به تخلیه شهر شدند در جای خود باقی مانده، هنوز تیرهای دروازه زمین فوتبالی که سرنوشت کودکان آن مشخص نیست، آنجاست.
ورود گردشگران به این بخش غمانگیز از دنیا در سال ۲۰۱۱ مجاز شد، تا پیش از این سال تنها برخی ستارگان و افراد سرشناس اجازه ورود پیدا میکردند. البته برخی هنرمندان جسور گرافیتی هم به هر شکل ممکن به درون منطقه ممنوعه رفته و آثار خود بر خرابههای آن برجا گذاشتهاند. حضور برخی مستندسازان مانند سازندگان سریال "تختگاز" بیبیسی نیز چرنوبیل را پیش از سریال اچبیاو بر سر زبانها انداخت.
در سال ۲۰۱۳ حدود هشت هزار گردشگر از منطقه ممنوعه چرنوبیل بازدید کردند، اما این رقم در سال ۲۰۱۶ به ۶۵ هزار نفر رسید و پیش بینی میشود که در سال جاری میلادی این عدد به بیش از ۱۰۰ هزار نفر برسد. البته اوکراین و مقامات محلی زیاد از این قضیه خرسند نیستند، آنها معقدند که نباید نگاهی صرفا درآمدزا بر سفر به این منطقه باشد چراکه چرنوبیل یک محل خاص بوده و اینجا تنها جایی است که طبیعت بر انسان غلبه کرد.
درمورد امنیت سفر به چرنوبیل نیز بحث زیاد است، سفر به این منطقه خطری برای گردشگران ندارد. برای گشت حتما نیاز به راهنما مخصوص منطقه است و تمام راهنماها سنجشگر رادیواکتیو همراه خود دارند. تششعات رادیواکتیو آسیب زنندهای در فضا وجود ندارد، اما همچنان برخی از سازهها و بناها و حتی گیاهان هستند که میزان قابل توجهی رادیواکتیو دارد؛ در کل ماندن طولانی مدت در منطقه ممنوعه و نزدیکی راکتور خطرناک است.
تابوت چرنوبیل نام محفظه آهنی است که از سال ۲۰۱۶ روی راکتور شماره چهار قرار گرفت تا برای همیشه آن را در خود دفن کند. این سازه با طول ۱۶۲ متر، ارتفاع ۱۰۸ متر و وزنی برابر با ۳۶ هزار تن بزرگترین سازه متحرک دست ساز بشر بر روی زمین محسوب می شود. این سازه تمام راکتور شماره چهار را در برگرفته و اروپا و جهان را از تفالههای هستهای در امان نگه میدارد.
در منطقه ممنوعه، دیگر داسی نیست تا گندمهای واقعیت را درو کند، اما چکشها همچنان بر طبل بیعدالتی میزنند؛ "چرنوبیل" داستان چرنوبیل است، اما همانگونه که اول سریال تاکید میشود نباید از حقیقت قطع امید کرد و خود را با داستانها راضی کرد. چرنوبیل هنوز زنده است و بقایای آن را باید در منطقه ممنوعه و بیمارستان پریپیات که هنوز لباسهای آتشنشانان شب حادثه در زیرزمین آن وجود دارد، جستجو کرد؛ بقایایی که داستان مردم را روایت میکند، نه سیاستمداران و تهیهکنندگان.
کافه "آرت دکو" چرنوبیل دیگر قرار عاشقانهای به خود ندید، چرخ و فلک زرد و معروف چرنوبیل هیچگاه کودکی را سوار نکرد چون یک روز پس از انفجار تکمیل شد، خانههای متروکه چرنوبیل هیچگاه آرامشگاهی برای کارگران نبودند، شهری که روزی ۵۰ هزار ساکن داشت اکنون دیگر زیر علفها فرورفته است؛ پریپیات تنها بازمانده بهشت کمونیستی شوروی است که هنوز به همان شکل باقی مانده؛ متروکه.
برای عاشقانِ تاریخ، هیجان، ترس، کمونیست، تراژدی، سینما، علم و برای عاشقان حقیقت چرنوبیل مقصدی منحصر به فرد است. این نقطه از دنیا پایان بخش بزرگترین کشور دنیا و بزرگترین جنگ دنیا بود، راکتور شماره چهار جایی بود که با انفجار خود هیزم فروپاشی را روشن کرد و با حرارت خود به جنگ سرد خاتمه داد. راکتور شماره چهار زیر هزاران تن آهن و پریپیات زیر انبوهی از علفها هرز دفن شدهاند و داس و چکشها زنگ زده در تمام منطقه خودنمایی میکنند.
چرنوبیل دیگر بهشت کارگری و کمونیستی نیست، چرنوبیل ظلم به کارگر و به ملت است، ظلمی که با دروغ آغاز شد و با دروغ به پایان رسید. این منطقه در آینده نزدیک دیگر منطقه ممنوعه نام ندارد، بلکه مهر یک مقصد مهم گردشگری بر روی آن خواهد خورد. چرنوبیل و پریپیات هنوز هم زوایا پنهان زیادی دارند، زوایایی که نه روایتهای بلوک شرقی و نه سریالهای هالیوودی آن را عنوان میکند.
تنها راه یافتن و فهمیدن این زوایا درک حس مردمی است که ۲۶ آوریل در پریپیات بودند، مردمی که بر روی پل قطار ایستادند و فاجعه تماشا کردند و همهگی جانباختن، تمام ۳۰۰ هزار نفری که مجبور به ترک خانههای خود شدند، تنها راه درک آنها قدم زدن در باقی ماندههای پریپیات و چرنوبیل است.
نظر شما