به گزارش خبرنگار ایمنا، نمادها و المانهای شهری جزیی از هویت یک شهر محسوب میشود، برخی از این المانها به دلیل ساختار منحصر به فرد و سابقه تاریخی جایگاه ویژهای به فضاهای شهری میدهد به طوری که یک شهر یا محله شهری به اسم آن شناخته میشود. به طور مثال دلیل شناختن محله امامزاده اسماعیل واقع در منطقه سه شهرداری اصفهان با این نام، به دلیل وجود آرامگاهی به همین اسم در این محل است یا شهر اصفهان با همه گستردگی خود همه هویتش را مدیون میدان نقش جهان و پلهای تاریخی بر روی رودخانه زاینده رود است.
بنابراین نمادها و سمبلهای شهری تنها ساختارهای مجسمهای شکل در معابر و میادین شهر نیستند بلکه گاهی فضاهای شهری نیز به عنوان نمادی از یک شهر شناخته میشود و چنان ارزشی به آن میدهد که آن شهر، منطقه یا محله شهری در سطح ملی و بین المللی مشهور و شناخته شده میشود.
جهان شهر اصفهان نمادهای منحصر به فرد و زیبایی را در خود جای داده است و شهروندان به وجود این نمادها در اصفهان افتخار میکنند، چهارباغ عباسی، میدان نقش جهان، کاخ چهلستون و پلهای تاریخی همگی نمادهایی هستند که به شهر اصفهان هویت و شخصیت میدهد.
جای گذاری، طراحی و تغییرات در نمادها و سمبلهای شهری باید به گونهای باشد که کارکرد و مفاهیم اصلی و به عبارتی هدف از ایجاد یک نماد را تغییر ندهد، در غیر این صورت یک نماد شهری نه تنها اثر مطلوب خود را در طراحی فضایی یک شهر ندارد بلکه موجب آشفتگی فضای و سیمای شهری نیز میشود.
سمبلهای شهری باید سه مفهوم تاکید، یادآوری و معرفی را در خود داشته باشد
امیر حسین شبانی، کارشناس شهرسازی در این باره میگوید: سمبل، نشانه یا به واژه لاتین Element، نمادهایی است که با هدف مشخصی در شهرها استفاده میشود، چنانچه این هدف هماهنگ و همساز با بستر شکلگیری نماد نباشد کارکرد مطلوب خود را نخواهد داشت.
وی تصریح میکند: المانها، سمبلها یا نمادهای شهری در ادبیات عامه شهر سه مفهوم تاکید، یادآوری و معرفی را در خود دارد، هرکدام از این مفاهیم سهگانه باید در فرم و محتوای نماد متبلور شود و در بستر قرارگیری آن بنشیند تا در نهایت انتظار از سمبلها و نمادهای شهری محقق شود.
این کارشناس شهرسازی میافزاید: چنانچه بدون برنامهریزی نمادها و سمبلهایی را در محیط شهری جایگذاری کنیم، نه تنها هدف از ایجاد نماد محقق نمیشود بلکه سیمای شهر نیز دچار اغتشاش بصری میشود.
وی تاکید دارد: نمادها یکی از بحثهای جدی در حوزه طراحی فضاهای شهری است اما طراحان شهرهای ما صرفا نگاهی ظاهری و کارتپستالی به نمادها دارند و چندان عمیق به موضوع سمبلهای شهری نپرداختهاند.
شبانی خاطر نشان میکند: فضاهای شهری نیز توان تبدیل به نمادهای شهری را دارد، به طور مثال میدان نقش جهان یک سمبل است زیرا این فضا واجد کیفیتهای مختلف است و مفاهیم سه گانه تاکید، یادآوری و معرفی در جنبههای مختلف میدان نقش جهان دیده میشود.
وی ادامه میدهد: یک مجسمه یا عنصری سه بعدی نیز در صورت داشتن لایههای مختلف معنایی و کارکردی میتواند یک نماد یا سمبل شهری باشد.
این کارشناس شهرسازی با اشاره به سمبلهای شهری به عنوان یکی از کارکردهای اصلی فضا، میگوید: دیدگاه طراحان و برنامهریزان شهری نسبت به عنصر نمادها در شهر، دیدگاهی تزئینی است و مدیریت شهری نیز در این ارتباط به صورت سلیقهای عمل میکند، در حالی که نمادهای شهری کارکردهای هویتی داشته و میتواند با جریان سازی کیفیتی را به فضاهای شهری تزریق کند.
شبانی میافزاید: نگاه مدیران و طراحان شهر نسبت به المانهای شهری باید نگاهی عمیق باشد و چرایی، چگونگی و جایگذاری این نمادها به طور دقیق و براساس ویژگیهای مکانی بررسی شود تا نمادهایی با کارکرد و مفهوم متناسب در شهرها مورد استفاده قرار بگیرد.
لزوم بهکارگیری رنگ در المانهای شهری اصفهان
وی میگوید: شهر اصفهان از دیرباز با رنگ قرابت و نزدیکی زیادی داشته و این رنگها به نوعی تبدیل به یک شاخص برای شهر اصفهان شده است، اما سیما و منظر شهری اصفهان در طول زمان مورد بی توجهی قرار گرفته و به تدریج ارزشهای خود را از دست داده است.
این کارشناس شهرسازی تاکید میکند: شهرهای ما نیازمند تفکری استراتژیک در حوزه نمادها و سمبلهای شهری هستند.
همایون نورایی کارشناس شهرسازی نیز در این باره میگوید: مشخصه رنگ در طراحی المانهای شهری در نظر گرفته نمیشود و سمبلهای شهری غالبا بی رنگ، فلزی و بی روح است در حالی که رنگ المان غنای عمیقی از نظر بصری و مفهومی به نمادهای شهری میدهد.
هرکدام از المانهای شهری پیام متفاوتی را برای شهروندان و رهگذران دارد
وی میافزاید: المان یا سمبلهای شهری به دو دسته زیبا شناختی و عملکردی تقسیم میشود، المانهای زیبا شناختی محیط شهری را از حالت خشک و شکننده خارج و روح زندگی را در فضاهای شهری جاری میکند.
این کارشناس شهرسازی تصریح میکند: در طراحی سمبلهای زیبا شناختی باید به مشخصههایی مثل نورپردازی و نوع طراحی اشکال هندسی نماد توجه شود، چنانچه مشخصه نورپردازی برای یک سمبل شهری در نظر گرفته نشود، این نماد در شب عملا بلا استفاده است.
نورایی با بیان اینکه المانهای عملکردی حاوی پیامی متفاوت برای شهروندان است، خاطرنشان میکند: المانهای شهری به دو دسته ساده و پیچیده تقسیم میشود، المانهای ساده مفهومی واضح و پیامی روشن برای شهروندان دارد و استنتاج افراد مختلف از آن مشترک است در حالی که المانهای پیچیده در عصر پساساختارگرایی یا ساختارزدایی، از نظر ساختاری و کالبد متفاوت است.
وی ادامه میدهد: مدیریت شهری درصدد است تا با نصب المانهای ساده فرهنگ مشخصی را در بین شهروندان ترویج دهد، اما افراد مختلف بر اساس مقتضیات ذهنی خود، برداشتهای متفاوتی از المانهای پیچیده دارند، این المانهای پیچیده نباید در معابر درجه یک و شریانهای اصلی شهر قرار بگیرد زیرا تمرکز مخاطب را به خود جلب کرده و موجب بروز تصادف میشود.
این کارشناس شهرسازی با بیان اینکه سمبلهای شهری به لحاظ کوچکی و بزرگی به المانهای نقطهای و پهنهای تقسیم میشود، عنوان میکند: مجسمههایی که در سطح شهر نصب میشود نقطهای و کوچک مقیاس است، اما ساختمانهایی مثل برج میلاد در شهر تهران جزء سمبلهای بزرگ مقیاس و پهنهای محسوب میشود، هرچقدر ساختار و مفهوم المانها با فرهنگ، اجتماع و اقتصاد شهر عجینتر باشد تاثیر سمبل و المان به کار رفته بیشتر است.
نورایی خاطر نشان میکند: مکانگزینی المانها باید به گونهای باشد تا در تیررس شهروندان قرارگرفته و شرایط را برای خوانایی بهتر شهر فراهم کند.
وی با تاکید بر اهمیت مکان گزینی درست المانهای شهری، میگوید: المانهای ساده باید در شریانهای درجه یک نصب شود، اما قرارگیری سمبلهای پیچیده در سطح محله یا ناحیه شهری تمرکز شهروندان را برای درک بهتر مفهوم نماد جلب میکند در حالی که نصب المانهای ساختاری یا پیچیده به دلیل کاهش تمرکز مخاطب، در معابر اصلی توصیه نمیشود.
نظر شما