محمدعلی محمدی فعال سیاسی و رزمنده دوران دفاع مقدس در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، پیرامون شهید دکتر مصطفی چمران، چهره موثر دوران انقلاب و جنگ اظهار کرد: چمران از معدود افرادی بود که در هر عرصهای وارد می شد، تاثیر فراوانی از خود بر جای می گذاشت، همچنین در عرصه علمی بسیار قدرتمند عمل میکرد و همواره جزو دانشجویان ممتاز به حساب می آمد. یکی از عوامل مهم در ورود چمران به عرصه سیاست، آشنایی او با مهندس مهدی بازرگان به واسطه شاگردی در دانشگاه بود، که نهایتا به فعالیت در سازمان نهضت آزادی منجر شد. شهید چمران به واسطه ممتاز بودن در دانشگاه، با دریافت بورس تحصیلی به آمریکا رفت، اما خروج چمران از ایران باعث دور شدن او از سیاست داخلی نشد و در آمریکا با همراهی علی شریعتی و ابراهیم یزدی و صادق قطب زاده، سازمان نهضت آزادی در خارج از ایران و انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا را تاسیس کردند که به دلیل این فعالیتها، بورس تحصیلی شاگرد ممتازی وی، از سوی رژیم شاه قطع شد. او به سازماندهی دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا پرداخت و اقداماتی از جمله تجمع در مقابل کاخ سفید و سازمان ملل و سفارت ایران در آمریکا، در انتقاد از وضعیت سیاسی ایران را انجام داد. سرانجام چمران بعد از اتمام تحصیل در یک آزمایشگاه پژوهشی در آمریکا مشغول به کار می شود و ازدواج می کند.
وی افزود: چمران بعد از واقعه ۱۵ خرداد و زمانی که اعراب از اسرائیل شکست می خورند، احساس میکند که زمان مبارزه است، به همین دلیل با ابراهیم یزدی به مصر سفر می کند و در آنجا در دوره های آموزشی چریکی شرکت می کند و به عنوان بهترین شاگرد این دوره شناخته شد که به همین دلیل توانست بعدها در ایران دورههای آموزشی چریکی برای مبارزانی مانند شهید محمدمنتظری، هادی غفاری، احمد خمینی و نیروهای لبنانی و فلسطینی برگزار کند.
محمدی ادامه داد: سرانجام زمانی که جریان ناسیونالیسم عربی در مصر اوج می گیرد، چمران با جمال عبدالناصر و سیاستمداران مصری به اختلاف بر میخورد و به دعوت امام موسی صدر، به لبنان سفر می کند و در لبنان نیز خدمات ارزشمندی را از خود بر جای می گذارد، از جمله این اقدامات، تاسیس مدرسه صنعتی جبل عامل بود که از طرق آن بتواند جوانان و نوجوانان لبنانی را به سلاح علم تجهیز کند. یکی دیگر از خدمات چمران در لبنان تاسیس سازمان "امل" به عنوان شاخه نظامی "حرکةالمحرومین" امام موسی صدر بود، یعنی چمران به دو نوع مبارزه علیه ظلم اعتقاد داشت، نوع اول فراگیری علم و نوع دوم مبارزه مسلحانه.
این فعال سیاسی تاکید کرد: چمران نسبت به لبنان و طوایفی که در لبنان مستقر بودند، مانند مسیحیان و چندین گروه مسلمان اهل تسنن و تشیع و شبه نظامیان فلسطینی، شناخت عمیقی پیدا میکند و این شناخت و راهکارهای چمران، بسیار در تشکیل حزب الله لبنان که در حال حاضر با اقتدار مقابل اسرائیل ایستادگی می کند، نقش به سزایی داشت.
وی افزود: سرانجام چمران در ۳۰ بهمن ۵۷ چندین روز بعد از پیروزی انقلاب وارد ایران می شود و بنا به توصیه امام خمینی در ایران میماند و چون سابقه آموزش نیروهای نظامی را در کارنامه خود داشت به آموزش اولین گروه از پاسداران که بعدها بدنه اصلی سپاه را تشکیل می دهند، میپردازد و به دلیل آشنایی قبلی مهندس بازرگان از چمران، او را به عنوان معاون نخست وزیر و نماینده دولت موقت جهت کنترل نا آرامیها همراه با تیمسار فلاحی (فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش)، به کردستان اعزام می کند. از اقدامات چمران در کردستان می توان به بازپسگیری منطقه قلعه حصار از شورشیان و برقراری آرامش نسبی در مریوان اشاره و مهمترین اقدام او در غرب ایران این است که وارد پاوه می شود که در آن زمان به دست نیروهای کرد تجزیه طلب محاصره شده بود و ورود چمران به پاوه باعث تقویت روحیه نیروهای نظامی پاسدار و ارتشی و محلی در پاوه شد و به توصیه چمران، تیمسار فلاحی به کرمانشاه می رود و به توصیف وضعیت پاوه برای ستاد مرکزی میپردازد که این تدبیر چمران و اقدام فلاحی باعث اطلاع امام خمینی(ره) از وضعیت پاوه گردید که امام پیام معروف خود را صادر میکنند که باعث متواری شدن تجزیه طلبان گردید و محاصره پاوه شکسته شد.
محمدی یاد آور شد: خدمات چمران در طول این سالها تنها به فعالیت های سیاسی و نظامی خلاصه می شد و سرانجام وی به عنوان نماینده مردم تهران در اولین دوره مجلس شورای اسلامی انتخاب شد، بنابراین برای چمران تفاوتی نداشت که علیه ظلم در کرسی مجلس مبارزه کند یا در تپههای پاوه و مریوان یا در مدرسه جبل عامل به آموزش نظامی شیعیان بپردازد.
این رزمنده دفاع مقدس افزود: با شروع جنگ تحمیلی چمران با توجه به شناختی که از ارتش و سپاه ایران داشت و با تحلیل دقیقی که از ارتش منسجم عراق انجام داد، دریافت که مانع جدی در مقابل پیشروی ارتش عراق در ایران وجود ندارد، از همین رو بنا به تشخیص خود، ستاد جنگ های نامنظم را تاسیس می کند. ستاد جنگ های نامنظم بنا به تعریف های نظامی، به برنامه ریزی و انجام عملیات های پارتیزانی و چریکی علیه دشمن، که باعث اختلال و کندی در پیشروی نیروهای دشمن می گردد اطلاق می شود، اما ستاد جنگهای نامنظم چمران با ستادهای جنگ های نامنظم در جنگ جهانی دوم تفاوتی که داشت این بود که چمران برای این ستاد واحد مهندسی تعریف کرده بود که این واحد مهندسی با برنامه ریزی های دقیق خود، کانالی به طول ۲۰ کیلومتر حفر میکند و آب کارون را درون این کانال پمپاژ کردند که باعث عدم پیش روی تانک های عراقی در اهواز شد. این خلاقیت چمران باعث پیشگری از سقوط اهواز شد و از همین رو این اقدام منجر به این شد که حملات ارتش عراق روی منطقه سوسنگرد متمرکز شود، متعاقب این موضوع و در دفاع از سوسنگرد، چمران دچار آسیب دیدگی شده و به بیمارستان منتقل می شود ولی مجددا به منطقه باز می گردد. از نظر تمامی فرماندهان ارتش و سپاه، ستاد جنگ های نامنظم در روزهای آغازین جنگ تحمیلی نقش تعیین کننده ای را ایفا کرده است.
محمدی تاکید کرد: چمران در ستاد جنگ های نامنظم تبعیضی بین افراد قائل نبود و آدم ها را سیاه و سفید نگاه نمی کرد، ارتشی یا پاسدار بودن افراد را مبنا قرار نمی داد و هرکسی را که توانمند در مبحث دفاع از کشور میدید، جذب می کرد. از ویژگی های چمران میتوان به دلبستگی بیش از حد او به اسلام اشاره کرد، همچنین او با قدرت علم به عنوان بازویی قوی در پیشبرد اهداف اسلامی و انسانی واقف بود و همچنین به فعالیت های تشکیلاتی و برنامه ریزی شده اعتقاد داشت. هیئتی عمل نمیکرد. وی به شدت روی مسئله تجزیه ایران حساس بود، این روحیه وطن پرستی او نیز ناشی از پایبندی به اسلام بود، همانطوری که پیامبر وطن پرستی را نشانه ای از ایمان معرفی کند.
وی یادآور شد: چمران به خوبی وظایف خود را در شورای عالی ملی، وزارت دفاع و نمایندگی مجلس انجام می داد و اینگونه نبود که مسئولیت چمران به میز و صندلی و امتیازات جایگاهش اختصاص یابد، ضمن اینکه چمران از روحیات عارفانه نیز برخوردار بود.
این فعال سیاسی در خصوص نحوه به شهادت رسیدن چمران گفت: زمانی که چمران برای تودیع و معارفه فرمانده محور دهلاویه به منطقه جنگی دهلاویه رفته بود، در خط مقدم نبرد، بر اثر اصابت ترکش خمپاره ۶۰ دشمن از ناحیه پشت سر زخمی شده و در راه انتقال به اهواز شهید می شود. او در آخرین نوشته های خود قبل از شهادتش می گوید: «ای حیات! با تو وداع می کنم، با همه مظاهر و جبروتت. ای پاهای من! می دانم که فداکارید، و به فرمان من مشتاقانه به سوی شهادت صاعقه وار به حرکت در می آیید؛ اما من آرزویی بزرگتر دارم. به قدرت آهنینم محکم باشید. این پیکر کوچک؛ ولی سنگین از آرزوها و نقشه ها و امیدها و مسئولیت ها را به سرعت مطلوب به هر نقطه دلخواه برسانید. دراین لحظات آخر عمر، آبروی مرا حفظ کنید. شما سال های دراز به من خدمتها کردهاید. از شما درخواست می کنم که این آخرین لحظه را به بهترین وجه، ادا کنید. ای دست های من! قوی و دقیق باشید. ای چشمان من! تیزبین باشید. ای قلب من! این لحظات آخرین را تحمل کن. به شما قول می دهم که پس از چند لحظه همه شما در استراحتی عمیق و ابدی آرامش خود را برای همیشه بیابید. من چند لحظه بعد به شما آرامش می دهم؛ آرامشی ابدی. چه، این لحظات حساس وداع با زندگی و عالم، لحظات لقای پروردگار و لحظات رقص من در برابر مرگ، باید زیبا باشد.»
نظر شما