آلمان و ژاپن در تکاپوی احیای تعهد به برجام

در سفر سیاست مداران ژاپن وآلمان به ایران باید به دنبال روند تازه‌ای از تحولات پیش روی جمهوری اسلامی باشیم، این سفرها برای کشورمان چه تحولاتی را درپی خواهد داشت. سفر سیاست مداران اروپایی و آسیایی به ایران با توجه به پیشنهاد مذاکره آمریکا به ایران قابل توجه است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، رویکرد خصمانه هیئت حاکمه آمریکا نسبت به کشورمان در هفته‌های گذشته که در جنگ روانی تا آستانه القاء قریب الوقوع بودن درگیری نظامی پیش رفت، باعث شد نگاه و توجه رسانه‌ها و سیاست مداران جهان به تحولات منطقه و جمهوری اسلامی ایران بیش از پیش جلب شود. در سفر اخیر دونالد ترامپ به ژاپن و مطرح شدن پیشنهاد میانجیگری نخست وزیر این کشور در تنش موجود میان ایران و آمریکا، انتظار می رفت که تحولات بین ایران و آمریکا با روند و دید مثبتی ادامه یابد، اما آمریکا با قرار دادن محصولات پتروشیمی ایران در لیست تحریم‌های خود بار دیگر نشان داد کشوری غیر قابل اعتماد است که قصد دارد با ضربه زدن به رقیب خود و تضعیف ساختار اقتصادی کشور، ایران را به میزمذاکره برده تا شاید بتواند شرایط خود را به ایران تحمیل کند. اما بنا بر گمانه زنی‌ رسانه‌ها و تحلیل‌های سیاسی موجود، در طی سفر هایکو ماس، وزیر امورخارجه آلمان و شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن به ایران باید منتظر پیشنهادات این کشورها در راه نجات برجام و یا تعهد بیشتر دولت‌های اروپایی به اینستکس باشیم. در همین راستا خبرنگار ایمنا، گفت وگویی با پژمان میرکریمی زراسوند استاد حقوق بین‌الملل‌ و تحلیلگر مسائل سیاسی داشته و نظر وی را در رابطه با شرایط موجود کشور با توجه به دو سفر اخیر سیاست مداران آلمان و ژاپن جویا شده است که در ادامه می خوانید:

سفر وزیر خارجه آلمان و نخست وزیر ژاپن تا چه اندازه می تواند در کاهش تنش های موجود میان ایران و آمریکا موثر واقع شود؟

آلمان و ژاپن هر دو از کشورهای صنعتی و در زمره اقتصادهای برتر جهان هستند و به خوبی می دانند وقوع و تداوم جنگ اقتصادی بین ایران و آمریکا دارای عواقب ناگواری خواهد بود، از همین روی با دیدار از ایران و تشریح اوضاع ایران و جهان، وقوع جنگ اقتصادی را برای مسئولان ایرانی تشریح خواهند کرد، همچنین نظر جمهوری اسلامی را برای عقب نشینی از  مواضع این کشور جویا شده و ایران را ترغیب به مذاکره خواهند کرد، در حالی که نکات  مورد نظر دونالد ترامپ شامل عمق استراتژیک، سامانه‌های موشکی و تاسیسات هسته ای جمهوری اسلامی است، و جمهوری اسلامی ایران این موارد را «ناموس انقلاب» دانسته و بسیار بعید است که به راحتی حاضر به مذاکره شود، بنابراین  مذاکره با ترامپ به معنی کمک به وی بوده تا با موقعیت سیاسی بهتری در انتخابات آمریکا شرکت نماید.

با توجه به اینکه ترامپ اخیرا" و روزهای گذشته صنایع و فرآورده های پتروشیمی را مورد تحریم قرار داد، احتمال پذیرش  مذاکره از سوی جمهوری اسلامی ایران بیشتر از قبل بعید است؛ آقای شینزو آبه و سایر دیپلمات های اروپایی صرفا" تلاش خواهند نمود تا دامنه تنش را کاهش دهند. سفر آقای هایکو ماس وزیر خارجه آلمان دارای ابعاد و آثار متفاوتی از سفر آقای آبه است زیرا گفته شده است هدف آقای هایکو ماس از سفر به ایران گفت‌وگو در خصوص برجام و اجرایی نمودن ساز و کار مالی اینستکس بوده، گرچه در این مورد بعید است که اتفاق خارق العاده‌ای بیافتد؛

ساز و کار مالی اینستکس چیزی شبیه نفت در برابر اقلام بشر دوستانه است و یقینا اروپا از این حد فراتر نخواهد نرفت، گرچه همین مقدار گردش مالی تحت لوای اینستکس (ساز و کار مالی پیشنهادی اروپا) نیز چنانچه عملی شود تا حد زیادی در عدم پذیرش مذاکره با آمریکا به جمهوری اسلامی ایران کمک خواهد نمود.

اما وقتی که آقای شینزو آبه با دست پر و با پیشنهاد چشمگیر به ایران سفر نماید، احتمال توفیق وی بسیار ضعیف است، زیرا هر دو طرف جمهوری اسلامی ایران و آمریکا، اقداماتشان را با توجه به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تعریف و تدارک دیده اند.

آیا می توان گفتار صلح جویانه آمریکا را عقب نشینی این کشور از مواضع اولیه اش درخروج از برجام دانست؟

باید با دقت به پاردوکس رفتارها و گفتارهای دونالد ترامپ توجه کرد، اما نمی توان این سردرگمی آمریکا را عقب نشینی ازمواضع اتخاذی ترامپ به حساب آورد. اگر کمی با دقت و تامل بیشتر اوضاع داخلی ایالات متحده آمریکا و همچنین اختلاف نظر بین آمریکا با سایر اعضای شورای امنیت و دیگر متحدین این کشور بر سر خروج از برجام را مورد تعمق و تفکر قرار دهیم، متوجه خواهیم شد که آمریکا باخروج از برجام، مشروعیت اقدامات و رفتارهایش را در نزد هم پیمانانش از دست داده است.

حزب دموکرات آمریکا و حتی رقبای جمهوری خواه دونالد ترامپ سعی دارند تا وی را فردی جنگ طلب معرفی کنند که حتی در کمپین انتخاباتی اش با دروغ وعده آغاز جنگ دیگری را داده است. در واقع رقبای سیاسی ترامپ در حال تخریب چهره او بودند و از دیگر سو سایر کشورهای طرف قرارداد در معاهده  برجام و برخی دیگر از هم پیمانان آمریکا مانند هند و ژاپن و کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) نیز در خصوص خروج آمریکا از برجام و وقوع یک جنگ احتمالی نه تنها با وی همراه نبوده، بلکه مخالفت های آشکاری نیز داشته اند.

به نظر می رسد عقب نشینی ترامپ از مواضع قبلی اش صرفا فقط یک اقدام تاکتیکی با در نظر داشتن چند هدف مهم بوده و می خواهد در پازل قدرت این را به ایران نشان بدهد، هدف اول؛ بهبود پایگاهش نزد مردم و مهیا شدن برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ که در حقیقت باید اذعان کرد پیشنهادات ترامپ برای مذاکره با جمهوری اسلامی ایران دارای مصرف داخلی در آمریکا است.

هدف دوم ترامپ از پیشنهاد مذاکره این است که با انداختن توپ به زمین جمهوری اسلامی ایران با داعیه صلح طلبی آمریکا، جمهوری اسلامی را به عنوان کشوری که عامل بی ثباتی و نا امنی در منطقه است و حاضر به مذاکره و تغییر رفتار نبوده معرفی  کند.

هدف سوم از آنجایی که آمریکا سیاست اعمال تحریم و فشار سنگین اقتصادی را همزمان با پیشنهاد مذاکره مطرح می نماید، دلایل مهمی دارد چون دونالد ترامپ به خوبی می‌داند که احتمال پذیرش مذاکره از سوی جمهوری اسلامی نا محتمل و تا حد بسیار زیادی غیر ممکن است، از همین روی این حرکت آمریکا باعث خواهد شد تا به تدریج اجماع جهانی علیه ایران به وجود بیاید.

ترامپ با تلفیق جنگ اقتصادی فرسایشی برای به زانو در آوردن جمهوری اسلامی از سویی و مسئول دانستن جمهوری اسلامی ایران در عملیات‌های بندر فجیره، تاسیسات نفتی عربستان، شلیک کاتیوشا به حوالی سفارت آمریکا در عراق و همچنین تعیین تکلیف لوایح باقیمانده از FATF که رد و یا تایید آن تقریبا با اندکی اختلاف زمانی دارای یک خروجی و نتیجه است تا زمینه را برای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد و قرار دادن جمهوری اسلامی ایران در ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد مهیا کند.

چگونه رد یا تایید لوایح FATF را دارای یک خروجی می دانید؟

با توجه به قرار گرفتن نام سپاه پاسداران و برخی گروه‌های محور مقاومت، در لیست گروه های حامی تروریسم آمریکا، چنانچه جمهوری اسلامی ایران به این گروه ها و سپاه پاسداران مبالغی را بپردازد  «تامین مالی تروریسم» تلقی شده و با توجه به وجود همزمان تحریم های موجود، چنانچه جمهوری اسلامی ایران همانند دوران احمدی نژاد و به منظور دور زدن تحریم ها اقدام به معاملات پنهانی و ثبت نشده و مخفیانه نماید، متهم به پولشویی می شود که در این حال پرونده ایران به شورای امنیت خواهد رفت؛ چنانچه ایران لوایح مذکور را نپذیرد بدون هیچ مقدمه و موخره‌ای به طریق اولی، کشور متهم به پولشویی و تامین مالی تروریسم خواهد شد و در مدت زمان سریع تری پرونده جمهوری اسلامی ایران را به شورای امنیت ارجاع خواهند داد.

با این اوصاف آیا شما همچنان معتقدید وقوع جنگ محتمل نیست؟

همچنان معتقدم وقوع جنگ به این زودی ها محتمل نیست، زیرا ترامپ یک تاجر است او به صورت حرفه ای راز تجارت و اقتصاد را می داند، از همین روی همه تلاشش را به کار خواهد بست تا در یک نبرد اقتصادی طرف مقابلش را از منظر اقتصادی ورشکسته کند و این کار ناشی از تشدید روز افزون فشار اقتصادی بر جمهوری اسلامی ایران برای آوردن این کشوربه پای میز مذاکره است.

باید خاطر نشان کرد که درادامه تحریم‌های جمهوری اسلامی ایران باید منتظر تشدید تحریم ها، از جمله تحریم صادرات اقلامی همچون پسته و دیگر محصولات داخلی باشیم و یقین دارم که آمریکا با اعمال فشار اقتصادی قصد دارد تا جمهوری اسلامی ایران را پای میز مذاکره ببرد؛ یا اگر وقوع جنگ از سوی ایران وگروه‌های تابعه اش آغاز شود، آن یک جنگ تمام عیار نخواهد بود ولی قصد آمریکا از این فشارهای اقتصادی، انهدام زیرساخت های اقتصادی ایران و بردن این کشور به پای میز مذاکره است.

ولی نباید فراموش کرد که ورود جمهوری اسلامی ایران به دور جدید مذاکرات با ایالات متحده آمریکا، دستاوردی بسیار بزرگ برای دونالد ترامپ تلقی خواهد شد که با وقوع جنگ به چنین دستاوردی نخواهد رسید، پس ترامپ با تکیه بر مهارت های اقتصادی و با استفاده از اقتدار اقتصادی آمریکا، با توجه به تنها ماندن جمهوری اسلامی ایران و همراهی همه کشورها با آمریکا در اعمال تحریم های یک جانبه، همه تلاشش را به کار خواهد بست تا جمهوری اسلامی را پای میز مذاکره بیاورد.

به نظر شما آیا ترامپ می تواند اقتصاد ایران را ورشکسته نماید؟

خیر؛ معتقدم اقتصاد مردمی ایران از آنچنان ظرفیتی برخوردار است که می تواند درون زایی اقتصادی داشته باشد تا شکل جدیدی از اقتصاد مردمی را بازتعریف کند، فقط این اقدام دو نیازمند دو پیش شرط است: اول آنکه حاکمیت فشار بار مالی بر مردم و اقتصاد مردمی را بکاهد و به جای تجویز نمودن ریاضت اقتصادی به مردم، این نسخه را با تشدید مضاعف برای نهادها و ادارات و در یک کلمه تمام اقتصاد دولتی و حکومتی تجویز نماید؛ و شرط دوم آن که اداره اقتصاد کشور را کاملا" غیر دولتی و غیر حکومتی نماید و اجازه بدهد اقتصاد مردم، عملکرد مثبت خودش را داشته باشد. البته این را باید گفت که تداوم و تشدید تحریم ها شرایط را بسیار سخت خواهد نمود ولی منجر به ورشکستگی اقتصادی نخواهد شد.

در جنگ اقتصادی موجود، عوامل و موئلفه های موثر بر بحران اقتصادی موجود در کشور، عدم وجود استراتژی مناسب اقتصادی از یک سو و سوء مدیریت مسئولان در کنار انتقال بار مالی سنگین نهادها و ادارات و ارگانها به بودجه کشور باعث شده است تا اقتصاد مردم نیز نتواند کارکرد واقعی خود را داشته باشد، بنابراین اصلاح بنیادین ساختار اقتصادی کشور نیز ضروری و اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.

گفت‌وگو از: آناهید بیدکانی بختیاروند-خبرنگارسیاسی ایمنا

کد خبر 378660

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 3
  • بختیاری IR ۱۷:۰۹ - ۱۳۹۸/۰۳/۲۰
    0 0
    فرمایشات جناب دکترمیرکریمی مورد تایید است.
  • طاهری IR ۱۷:۱۱ - ۱۳۹۸/۰۳/۲۰
    1 0
    احسنت از استدلال های منطقی و معقولتان
  • وحید طاهری IR ۱۷:۲۸ - ۱۳۹۸/۰۳/۲۰
    0 1
    عالی بود
  • Khoram aghabiehi AE ۲۲:۲۵ - ۱۳۹۸/۰۳/۲۰
    0 0
    درود بر شما دکتر میر کریمی به نظر می رسد جنگ اقتصادی خیلی کارساز تر و کم هزینه تر از جنگ می باشد چه جنگی می توانست در مدت کوتاه پیاز را کیلویی ۱۵ هزار تومان بکند
  • بهرام یگانه RO ۱۹:۵۰ - ۱۳۹۸/۰۳/۲۱
    0 0
    با نظرات آقای دکتر زراسوند موافقت دارم و البته مقدمه خانم خبرنگار هم قابل تامل بود همینطوری که آقای دکتر زراسوند گفتن ژاپن و آلمان برای حمایت از ایران یا میانجی گری نیامده اند چون سهم ایران در اقتصاد ژاپن و آلمان در مقایسه با سهم آمریکا و‌کشورهای عرب بسیار کم است و هیچ علتی وجود نداره که ژاپن و آلمان بخواهند از ایران حمایت کنند
  • شهلا زارعان RO ۱۹:۵۷ - ۱۳۹۸/۰۳/۲۱
    0 0
    خیلی عالی بود آموختم و متشکرم
  • پژمان داودی IR ۲۲:۳۲ - ۱۳۹۸/۰۳/۲۱
    0 0
    درود برجاب دکتر و پاسخ ها وتفکرات اقتصادی سیاسی ایشان...بیانات ایشون به واقعیت خیلی نزدیک است وقابل تفکر...منتها ای کاش درپایان نقاط امیدی برای مردم درآینده مشخص می شد واین فشارهای اقتصادی سیاسی چه برسر اقشار مختلف مردم خواهد آورد وآیا وضع بهتر می شود یابدتر...سپاس از دکتر عزیز