به گزارش خبرنگار ایمنا، به مغازه هایشان که قدم بگذارید در زیر زمین چهارباغ تنها کتاب میبینید و تنهایی آن ها در این زیرزمین فقط با کتاب ها وقتشان را پر می کنند و مشتری ندارند یکی از کتابفروش های زیر زمین مجتمع چهارباغ در حالی که در مغازه خود کتاب هایش را مرتب می کند به ایمنا می گوید: این مسئله که این منطقه برای کتابفروش ها قدمت زیادی دارد، باعث شد تا صاحبین اصلی مغازهها، حاضر به جا به جایی نباشند و این گمان به وجود آمد که محدود کردن دسترسی به خیابان چهارباغ، رکودی را به وجود نمیآورد چون این محل شناخته شده است.
بیشتر آن ها مقصر اصلی را محدود شدن خیابان می دانند اما شاید اگر همتی باشد بتوان از پتانسیل های این گذر برای ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی استفاده کرد این روزها باید کتاب ها بیرون بیایند و به مردم رخ نشان دهند؛ یکی از کتابفروش های مجتمع نیز معتقد است که تعداد فروشگاههای کتاب آنقدر زیاد شده است که دیگر کسی به یاد مجتمع چهارباغ و آمادگاه نیست، فروشگاههایی که اسمشان با کتاب همراه است اما رسمشان فروش هرچیزی به جز کتاب است، آنقدر زیاد شده است که اگر شخصی به قصد خرید کتاب هم به این فروشگاهها برود، چنان محو دیگر ابزار و ادواتی چون لوازم التحریر های لوکس، میشود که خرید کتاب را فراموش میکند. ما در این زیر زمین چیزی جز کتاب برای فروش نداریم و همین مسئله هم باعث شده کسل کننده به نظر برسیم. اگر افراد کتابی را در بقیه کتابفروشی ها پیدا نکنند به سراغ ما میآیند.
باید مخاطب عام به وجود بیاید
یکی از طرحهایی که توسط شهرداری در شهرهای خارج از کشور ایجاد شد و در ایران هم به صورت خودجوش برای جذب مخاطب انجام شد ولی نهایتاً شکست خورد، طرح اجاره کتاب بود که شهروندان کتابهای خود را در کتابخانههایی میگذاشتند که توسط شهرداری در اماکن عمومی ساخته شده بود. این کتابها دست به دست میچرخیدند و حتی شهر به شهر میرفتند. هرکس کتابی که دوست داشت یا نیازی به آن نداشت را در یک مکان عمومی مثل نیمکت پارک میگذاشت و هربار که کسی آن را میخواند، یادداشتی را در یکی از صفحات کتاب مینوشت برای خواننده بعدی.
درباره چنین طرح هایی با کتابفروش ها صحبت می کنیم یکی از آن ها به ایمنا می گوید: ما خریداران خاص خودمان را داریم اما تعدادشان آنقدر کم است که نمیشود گفت خریدهایشان باعث میشود ما فروش مطلوبی داشته باشیم. اینکه مشکلات اقتصادی زیادی گریبانگیر زندگی مردم است غیرقابل انکار است اما میتوان طرحهایی را اجرا کرد که اگر کسی تمایل به خواندن کتاب دارد اما توان آن را ندارد، دسترسی به کتاب پیدا کند.کتابخانه مرکزی ظرفیت بالایی برای اجرای چنین طرحهایی دارد؛ کتاب کالای دست وپاگیری نیست؛ میتوان آن را به راحتی به دست شهروندان سپرد اما این امر مستلزم ایجاد اعتماد است.
او ادامه می دهد: کتابخانهای مثل کتابخانه مرکزی، منبع بسیار خوبی برای تکثیر کتابهایی از قدیمی گرفته تا جدید است. اگر نمیخواهند اصل یک کتاب را از کتابخانه خارج کنند، میتوانند در قالب همان طرح اجاره کتاب، بخشهایی از کتب ارزشمند را تکثیر کنند و در اختیار شهروندان قرار بدهند. روشهای ساده و بسیار زیادی برای ایجاد مخاطب کتاب در سطح عام وجود دارد که نیاز به هزینههای هنگفتی هم ندارد.
نظر شما