به گزارش ایمنا به نقل از قوه قضائیه، محمدعلی نجفی شهردار پیشین تهران که در پی اعتراف به قتل همسر دوم خود برای انجام بازپرسی به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شده است، گفت: مهریه همسرم ١٣٦٢ سکه بود و هر چقدر اصرار میکردم که از یکدیگر جدا شویم، قبول نمیکرد.
وی افزود: تماسهای مرا شنود میکردند و در اختیار همسرم قرار میدادند که در این خصوص شکایت کردم، اما این موضوع انگیزه قتل نبوده است.
شهردار پیشین تهران گفت: بعد از این حادثه به سر خاک پدر و پدربزرگم رفتم که خود را بکشم؛ اما زمانی که با خود فکر کردم به این نتیجه رسیدم که قانون راه بهتری است و تصمیم گرفتم که خود را معرفی کنم.
متهم گفت: از وقتی که به عقد من درآمد از اردیبهشت پارسال تا دیروز مسائل ناموسی نبود، اما تهدید ناموسی زیاد میکرد و یکی از اصلیترین مسائل دعوای ما همین موضوع بوده است. هر وقت صحبت از طلاق میکردیم شروع به شکستن وسایل خانه میکرد و با کارد حمله میکرد.
نجفی افزود: این اواخر گفتم من حاضرم هر چه دارم بدهم تا مهریهات را پرداخت کنم اما میگفت میخواهم کاری کنم که از زندگی بیزار شوی.
شهردار پیشین تهران گفت: من به قصد کشتن نرفتم و میخواستم بترسانمش.
به گزارش ایمنا به نقل از صدا و سیما، نجفی در دادسرا همچنین گفت: در دوران زندگی حدود یک سالهام با میترا استاد بجز لحظات کوتاهی همیشه با هم درگیر بودیم و اجازه نمیداد او را طلاق دهم و همیشه من را تهدید میکرد و حتی برای خروج از منزل هم همیشه محدودیت داشتم.
نجفی گفت: در یک سال اخیر خودم یک بار و همسر دومم سه بار قصد خودکشی داشتیم.
وی با ابراز پشیمانی از این اقدام به همه مردانی که قصد داشتن همسر دوم را دارند توصیه کرد حتماً با همسر اولشان هماهنگ باشند.
نجفی درباره مجوز استفاده از سلاح گفت: از سال ۶۰ مجوز استفاده از سلاح را داشتم، اما از سال ۹۴ این مجوز تمدید شده بود و نمیدانم که تا دیروز اجازه استفاده از سلاح را داشتم یا نه.
محمدعلی نجفی در جمع خبرنگاران نیز گفت: در نامهای که گذاشته بودم خیلی مختصر سابقه آشناییم را با آن خانم و مشکلاتی که در طول یکسال گذشته با وی داشتم برای خانواده ام نوشته بودم که مطلع باشند که این حادثه چرا اتفاق افتاد.
شهردار پیشین تهران گفت: قصد قتل نداشتم و روز قبل از دعوا با هم بودیم. از ساعت ١١ شب رفتم اتاق خواب که بخوابم وی مرتب بالا سر من میآمد و حرفهای ناپسندی میزد و میخواست مرا عصبانی کند که به درگیری فیزیکی بینجامد و نسبت به خودم و پدر و مادر مرحومم فحاشی میکرد و برخی مطالب دیگر که بحث خانوادگی مطرح بود.
وی ادامه داد: اسلحه را از سال ٦٠ که ترورهای خیابانی در ایران بود به دلیل اینکه وزیر فرهنگ و آموزش عالی بودم توسط نهادهای رسمی در اختیار من گذاشته شده، به صورت مرتب و در واقع کارت سلاح من تمدید میشد. فکر میکنم تا سال ٩٦ این کارت تمدید شد.
نجفی افزود: ١٥ سال است که این اسلحه را نه حمل و نه استفاده کرده بودم. کارت آن بعد از اینکه مهلتش در سال ٩٤ یا ٩٦ تمام شده بود مجدداً تمدید نکرده بودم که دیروز متوجه شدم زمان تمدید آن تمام شده است.
شهردار پیشین تهران در رابطه با نحوه آشنایی وی با همسر دومش ادامه داد: در اردیبهشت ٩٦ دفتر من آمد و در آنجا هنوز شهردار نبودم. او میخواست کاندیدای شورای شهر در اسلامشهر شود، تقاضایش این بود که او را به دوستانی که در اسلامشهر دارم معرفی کنم که کمکشان کنند و از آنجا آشنایی ما شروع شد.
وی ادامه داد: در همان جلسه بود که چند نفر دیگر هم بودند و وی روی صندلی من نشسته بود.
نجفی اضافه کرد: در خصوص شنودها مطلبی است که برای من مسجل نشده، ولی در همان حدی که گفتم بوده و ممکن است کار یک نهاد نباشد و کار یک شخص در نهاد باشد که با وی ارتباط داشته و این کار را کرده و من نمیدانم.
شهردار پیشین تهران ادامه داد: ساعت ٩ صبح پسرش برای امتحان از خانه بیرون رفت و وی مجدداً شروع به فحاشی و داد و بیداد کرد. ساعت ۳۰: ۹ میخواست برود حمام که تلفن همراه مرا با خود برد و گفت برای اینکه به کسی زنگ نزنی با خودم میبرم.
وی ادامه داد: گفت من به حمام و بعد از آن بیرون میروم. گفتم کجا میخواهی بروی. گفت خودم میدانم. دیگر بخاطر عصبانیت ناشی از بحثهای روز قبل و صبح آن روز، به سمت اسلحه که در کمد بود رفتم و چون ما جا به جا شده بودیم هنوز آن را در جای امنی نگذاشته بودم ولی همیشه در لابه لای لباسها در چمدان پنهان میکردم. وی نیز در جریان بود که اسلحه را جلو گذاشته بودم تا بعداً جا به جا کنم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا در قتل همسرتان کسی شما را تحریک کرده بود؟ گفت: خیر، به هیچ عنوان کسی در این قضیه دخیل نبود و من هم وقتی که وارد حمام شدم برای قتل نرفتم و اسلحه بردم که وی را بترسانم تا به یک راه حل راضی شود و بخاطر اینکه یکسال ما باهم کلنجار میرفتیم و وی هیچ راه حلی از جمله طلاق را قبول نمیکرد.
نجفی ادامه داد: من اسلحه بردم و گفتم که حاضری به این ماجرا خاتمه بدی یا خیر که وی وقتی اسلحه را دید ترسید. هنوز وارد وان نشده بود و جلوی وان ایستاده بود. دستش را روی گردن من انداخت به حالت التماس که من نمیدانم از آن به بعد چهار تیر شلیک شد.
وی در خصوص خودکشی در هتل لاله گفت: علت خودکشی به خاطر اختلاف با وی بود و میخواستم جایی باشم که کسی دسترسی نداشته باشد. من او را کتک نزدم و وی مرا چند بار مرا زد و مجروح کرد و البته درگیری فیزیکی داشتیم.
نظر شما