از لهجه اصفهانی در سینما سواستفاده شده است

امراله احمدجو گفت: سینما می‌تواند بازتاب فرهنگ عامه باشد و در دیالوگ‌ها و یا صحنه‌ها از آن استفاده کرد؛ از لهجه اصفهانی در سینما سواستفاده شده است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، نشست "شهر و فرهنگ عامه به روایت سینما" با حضور امراله احمدجو و نوید پورمحمدرضا در کتابخانه مرکزی اصفهان برگزار شد. احمدجو در ابتدای این نشست اظهار کرد: امروز سالروز استاد زاون قوکاسیان است و جا دارد از این هنرمند فقید نیز یادی کنیم.

این کارگردان ادامه داد: فولکلور در همه بخش‌های کلامی، نمایشی و محاوره‌ای وجود دارد. چیزی که به یک فیلم هویت می‌دهد و مثلا می‌گوییم این فیلم ایرانی است و یا آلمانی نیست، فرهنگ عامه است. دست اصفهان بسیار در مقوله فرهنگ عامه پر است، این شهر یکی از قدیمی‌ترین شهرهای ایران است و مهمترین مرکز گردشگری ایران بوده. لهجه اصفهانی نیز یکی از همین ویژگی‌های اصفهان است و در "پشت کوه‌های بلند" نیز از همین لهجه استفاده کردم ولی نه برای کسب سود و گرفتن بازخورد.

وی با اشاره لهجه اصفهانی گفت: استقبال تماشاگر یا ارتباطی که با کار برقرار می‌کنند، نمی‌تواند امتیاز باشد و حتی گاهی امتیاز منفی دارد. اگر از لهجه‌ای استفاده می‌کنیم باید شناخت درستی از دستور و فرهنگ آن داشته باشیم و از این لهجه استفاده کنیم نه سو استفاده. از لهجه اصفهانی سو استفاده شده چرا که یک طنز در عمق این گویش است و اصفهانی نیز با شوخ طبعی و حاضر جوابی در گویش سرآمد هستند. ارحام صدر سال‌ها از این لهجه استفاده کرد و ستونی برای این شهر است. تکیه ارحام بر استفاده صحیح از این لهجه بود و نتایج خوب آن را نیز دیدیم.

سینما می‌تواند بازتاب فولکلور باشد

احمدجو با بیان اینکه سینما می‌تواند بازتاب فولکلور باشد ، تاکید کرد: استفاده از مثل ها یا باورهای عامه یکی از مهمترین این بازتاب‌ها است. چه در بخش نمایشی و چه در بخش دیالوگ‌ها می‌توان از فرهنگ عامه در سینما استفاده کرد همچنین از کلام و محاوره می‌توان در سینما استفاده کرد، اما باید شناخت درست و دقیقی از گویش‌ها و لهجه‌ها داشت. مانند کاری که بسیاری از موسیقیدان‌ها با تحقیق در موسیقی محلی ایران انجام دادند، سینماگران نیز می‌توانند انجام دهند.

این کارگردان میزان مطالعه در کشور را بسیار کم دانست و گفت: سینما دارای اهمیتی مضاعف در کشور ما است چرا که دچار مطالعه گریزی شدیم. حتی در یک فیلم بسیاری از عوامل فیلمنامه را کامل نمی‌خوانند برخی از بازیگران فقط بخش‌های مربوط به خودشان را می‌خوانند؛ صدابردارانی که موظف می دانند که فیلمنامه را بخوانند و فیلم را بفهمند انگشت شمارند.

وی تصریح کرد: قهر با مطالعه باعث شده تا دنیای مجازی و سینما جای مطالعه را بگیرد؛ باید باور کنیم هیچ چیز جای مطالعه را نمی‌گیرد، آثار هنری روح را پرورش می‌دهند نه ذهن را ولی مطالعه به ذهن انسان شکل می‌دهد.

احمدجو سپس با اشاره به فرهنگ عامه در سینما تاکید کرد: فولکلور را در سینما می توان به دو صورت حاشیه یا متن بررسی کرد، البته حاشیه و متن در فیلم های قبل و بعد  از انقلاب متفاوت است.

این کارگردان با بیان اینکه تعزیه سرآمد و در راس آیین های نمایشی است و مخاطبان فقط بیننده نیستند بلکه شرکت کننده هستند، افزود: تعزیه تاریخ کربلا را ذکر نمی کند بلکه سعی دارد روح اون ماجرا را به نمایش بگذارد. تعزیه بسیار پر رنگ آب و با احساس است. این آیین های نمایشی را می‌توان با فوتبال مقایسه کرد، تماشاچیان فوتبال را نیز که نام یار دوازدهم را بر روی آن ها گذاشته اند در این پروسه درگیر هستند، اما فوتبال بیش از پیش به عنوان یک برنامه تلویزیون شناخته می‌شود که تماشاچیان نیز بخشی از آن هستند.

وی اظهار کرد: بسیاری از فرهنگ‌ها که القاب عوام و عامیانه را به دوش می‌کشند، عامیانه نیستند و به نظر می رسد فرهیختگانی دست به دست هم دادند و برگزار کردند. یکی از این آیین‌ها عروسی‌های قدیمی است که هر جزئی از آن معنادار است،حمام یک لوکیشن بسیار مهم و پر معنا در پروسه عروسی بود و هرجایی که عروس بود ساز و سرنا وجود داشت.

احمدجو افزود: آشنایی با دیدن و پرس و جو حاصل می‌شود، زمانی که قرار است بخشی از یک فیلم در شب چهارشنبه سوری اتفاق افتد نویسنده باید شناخت درسی از این شب داشته باشد. قصه بازتاب زندگی است و نه خود زندگی، فولکلور نیز می‌تواند در سینما بازخورد داشته باشد. زمانی که در فیلم "قیصر" وقتی که قیصر عزادار است و وارد قهوه خانه می شود، قهوه چی رادیو را خاموش می کند؛ این از باورهای عامه سرچشمه می‌گیرد و تفاوت بین فیلم ایرانی و غیرایرانی است.

سینما از هویت شهر تغذیه می‌کند

همچنین نوید پورمحمدرضا نیز در این نشست گفت: زمانی که بازنمایی شهر در سینما می‌گردیم به سراغ مستند می رویم. فضای سینما هم بسته به فضای واقعی و کم و بیش منطبق بر فضای حقیقی است. فیلم ها از عناصر هویتی و شاخص یک شهر استفاده و به نوعی این فیلم ها از این هویت پیش ساخته تغذیه می‌کنند. به واسطه سینما گاهی این اِلِمان‌ها ترویج یافته و برای افراد بیشتری فراتر از یک محله معنی پیدا می کند.

این پژوهشگر سینما ادامه داد: وقتی که فیلمی را تماشا می‌کنیم و دوربین جلفا را نشان می‌دهد، فرض می‌کنیم که در آنجا هستیم و این ابزاری است که سینما در برابر دیگر هنرها دارد. سینما نخستین فرهنگ جهانی شدن است، با ظهور سینما سیاره زمین کوچکتر شد چرا که این امکان را به تماشاگران می‌داد تا یک حس واحد را تجربه کنند. شهرها می‌توانستند عناصر و نشانه‌های خود را با استفاده از سینما به مخاطبان نشان دهند.

وی با اشاره به داستان کتاب "گاوخونی" جعفر مدرس خاطر نشان کرد: اصولا فیلم ها را تصویر موثقی از یک شهر و لوکیشن می‌دانیم اما این ذهیت درستی نیست. بی اعتنایی و تخطی از جغرافیایی واقعی دلایل مختلفی دارد و بسته به لحن و ژانر داستان‌ها است. یک.نمونه اعلا این داستان "گاوخونی" است که یک تصویر خیالی و جنون انگیز از اصفهان را به نمایش می گذارد. در این کتاب نویسنده می‌خواهد نشان دهد که حتی رودی که اسمش زاینده است نیز پایان و گاوخونی نیز دارد. گاوخونی واقعی زدایی می کند و جغرافیای واقعی شهر را دگرگون می کند.

کد خبر 374229

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.