به گزارش ایمنا، طی چند دهۀ اخیر، «حکمروایی خوب شهری» بهعنوان یکی از شاخههای استراتژی توسعۀ شهری در جهان مطرح شده که در این رویکرد، کمبودهای رویکرد متداول به مدیریت شهری (دستور از بالا و محافظت از ساختار قدرت موجود) نشانه گرفته و معیارهایی برای بهتر شدن حکمروایی درنظر گرفته میشود.
توسعه متوازن، انسجام در سطوح مدیریتی، حاکمیت رویکرد فرهنگی برای استمرار حیات معنوی، آرایش هنرمندانه و زیباشناسانه آرایهها و فضای شهری، کاهش آسیبها، تعدیل انحرافات اجتماعی، استقرار و استمرار نظام پایش و بهویژه شهری ساختارمند، هویت بخش، مشارکتمحور با کارکرد ویژه تولید و بازتولیدکننده فرهنگی در زیر چتر حکمروایی خوب، زمانی حاصل میشود که شهر صاحب الگوها و نظام معیارین فرهنگی و به طور خاص «شهروند معیار» باشد.
در حال حاضر رویکرد حکمروایی خوب شهری به عنوان اثر بخشترین، کمهزینهترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت در تلاش است تا نظام پیچیده و چند سطحی امروزه مدیریت شهرها را بهبود ببخشد و با اداره مردمی شهر و تقویت سازمانها و نهادهای عمومی، دولتی و خصوصی به دیدگاهها و تئوریهای توسعه پایدار و شهرهای انسانگرا نزدیک شود، رویکردی که همچنان در سیستم مدیریت شهری در ایران مغفول مانده و مورد توجه قرار نگرفته است.
برای بررسی چالشهای موجود در برقراری حکمروایی خوب شهری در شهرهای ایران با «سیداحمد حسینینیا» معاون شهرسازی و معماری شهردار اصفهان به گفت و گو نشستیم :
چالشهای حکمروایی خوب شهری در شهرهای ایران چیست؟
وضعیت مدیریت شهری در ایران نشان میدهد به دلایلی چون تمرکزگرایی، برونزا بودن برنامهها و طرحهای شهری، اقتصاد رانتی و مبتنی بر نفت؛ مدیریت شهری از مدیریت یکپارچه و سیستمی فاصله گرفته، در گرداب مدیریت بخشی و سلولی گرفتار شده، از روند شهرنشینی و مسائل حاصل از این شهرنشینی عقب مانده و در دیدگاهها و نگرشهای از بالا به پایین اسیر شده است؛ به طوری که بر ساختارها و نهادهای متمرکز و غیردموکراتیک تکیه میشود و به نهادهای عمومی و مدنی توجه نمیشود و تشکلهای غیردولتی در اداره شهر نقش محدودی دارند.
در مدیریت شهری ایران به دلیل نوپا بودن سوابق مردم سالاری محلی، ضعف ساز و کارهای مشارکت عمومی در تصمیمگیری و اجرا وجود دارد و فقدان مراکز تولید اطلاعات و مطالعات ملی در حوزه سنجش و پایش کیفیت زندگی شهری، فقدان سیاست کلان و پایدار ملی در حوزه همکاری با نهادهای فراملی، ضعف و توسعه نیافتن بخش خصوصی برای ورود به بازارهای فراملی، فقدان برنامه مبتنی بر توسعه نوآوری و اقتصاد دانشبنیان در شهرهای کشور، ضعف زیرساختهای مرتبط با مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری، از جمله چالشهای حکمروایی خوب شهری در مدیریت شهری ایران است.
به نظر شما استقرار حکمروایی خوب چقدر به اداره خردمندانه شهر کمک میکند؟
با توجه به اینکه روز به روز بر انبوه و پیچیدگی مشکلات مدیریت شهری در ایران، افزوده میشود به کارگیری اصول حکمروایی خوب شهری ضرورت انکار ناپذیر حال و چشمانداز آینده مدیریت شهرها است.
بنابراین در حال حاضر رویکردی که به عنوان اثربخشترین، کم هزینهترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت شهری معرفی میشود «حکمروایی خوب شهری» است.
حکمروایی خوب شهری را میتوان شیوه و فرایند اداره امور شهری با مشارکت و تعامل سازنده سه بخش دولتی، خصوصی و جامعه مدنی به منظور نیل به شهر سالم، با کیفیت و قابلیت زندگی بالا و توسعه پایدار شهری تعریف کرد. مؤلفههایی همچون شفافیت، پاسخگویی، مشارکتطلبی، قانونمداری، کارآمدی، اجماع گرایی، عدالت، بینش راهبردی و تمرکز زدایی میتواند به عنوان برون رفت از مشکلات فعلی و ترسیم مطلوب چشمانداز آینده نقش محوری در برنامههای مدیریت شهری ایفا کند.
با این وجود با توجه به نهادینه و ساختاریشدن بسیاری از مشکلات مدیریت شهری در ایران، در ابتدای امر تحقق پذیری این اصول دشوار است، اما با تبیین صحیح، نهادینهسازی و نگاه راهبردی به موضوع «حکمروایی خوب شهری»، کمک میکند تا مدیریت پایدار شهری به سرعت و با امیدواری بیشتری در شهرهای ایران شکل گیرد.
یکی از موضوعات کلیدی که میتواند به تحقق حکمروایی خوب شهری و اداره خردمندانه شهر اصفهان کمک کند و در برنامهریزیهای بلند مدت شهر اصفهان تاثیر گذار باشد «تهیه برنامه جامع شهر اصفهان با رویکرد نوین» است که دستاورد کلیدی این برنامه، تحقق بیش از پیش اراده شهروندان و مردمسالاری در مدیریت شهری است که هم از طریق اصلاحات ساختاری به منظور افزایش نقش مدیریت محلی در تصمیمگیریها و هم به واسطه بکارگیری مشارکت سهمداران (ذینفعان)، یعنی همه افراد و گروههایی که مثبت یا منفی و مستقیم یا غیر مستقیم از برنامه تاثیر میپذیرند یا بر آن تاثیر میگذارند در فرایند تدوین برنامه حاصل میشود.
در شهرهای مدرنی که شاخصهای اصول حکمروایی خوب در آنها لحاظ شده، چه الگوها و اصولی رعایت شده که در شهرهای ایران مغفول مانده و باید بازنگری شود تا به استانداردهای توسعه پایدار در شهرها نزدیک شد؟
شهرها به عنوان بزرگترین اجتماع مدنی دنیا، امروزه به عنوان کانون تمدنهای بشری از جایگاه با اهمیتی برخوردار هستند. این جایگاه در کنار رویارویی با انبوه مشکلات جمعیتی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، کالبدی و فضایی، مدیریت شهرها را بیش از هر زمان دیگری پیچیده و دشوار کرده است، از این رو مراکز علمی و تحقیقاتی و سازمانهای بینالمللی توسعه در طی چند دهه اخیر، با تشدید مسائل حوزه مدیریت شهری و در پی تحقق پایداری در مدیریت شهری به چارهجویی پرداخته و در نهایت در زمان حاضر رویکرد «حکمروایی خوب شهری» به عنوان اثربخشترین، کمهزینه ترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت پذیرفته شده است.
امروزه در دنیا پذیرفته شده است که توسعه پایدار شهرها در صورتی تحقق مییابد که اهداف مردم سالاری، برابری در خدمات رسانی و حفظ محیط زیست با شکلگیری مدیریت واحد شهری و با رعایت اصول علوم روز شهرسازی، ترافیک شهری و تقسیم عادلانه منابع و درآمد شهری توأمان دنبال شود.
باتوجه به اینکه شهرها به عنوان نیروی محرک رشد اقتصادی و کانون کار و فعالیت و موقعیتهای اجتماعی همه کشورهای جهان محسوب میشود، در وضعیت موجود شهرنشینی چندسطحی، مدیریت شهری باید دارای مؤلفههایی همچون شفافیت، پاسخگویی، مشارکتطلبی، قانونمداری، کارآمدی و اجماعگرایی باشد تا از تمام شرایط فزاینده شهرنشینی بهره گیرد.
نظر شما