۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۱:۳۷
سعدی را در قرن هفتم حبس نکنیم

«سعدی شاعر قرن هفتم است و مهمترین آثار او بوستان و گلستان است» چه فرقی می‌کند سعدی شاعر کدام قرن است؟ چه فرقی می‌کند قرن هفتم به دنیا آمده و زیسته است یا هشت یا ده؟ مگر سعدی اندیشمندی است که بشود او را در حصار زمان محدود کرد؟ اما آنچه در خاطر جوانان ما از سعدی مانده است، همین دو جمله است.

به گزارش ایمنا، نسل جدید دیگر با حافظ و سعدی و فردوسی و.... زندگی نمی‌کند و از این بزرگان تنها اینکه شاعر کدام قرنند یا یکی دو اثر به نام آن ها را به خاطر دارد. از نگاه او سعدی و حافظ و مولانا و... شاعر شعرهای سختی هستند که مجبور است در دوران تحصیل معنی شعرهایشان را حفظ کند و یاد بگیرد کدام کلمه با کدام کلمه قرابت معنایی دارد و نوع استعاره‌ها و تشبیه را تشخیص دهد.

کمتر جوانی است که لذت تصویر سازی یک شعر سعدی یا حافظ را درک کرده باشد و بتواند درباره جهان بینی و نگاه این شاعران به دنیا صحبت کندیا با آنها انسی داشته باشد.

جوان منتقد امروز چیزی از نقد اجتماعی و سیاسی سعدی نمی‌داند؛ و نمی‌داند که سعدی در داستان‌هایش در گلستان و اشعارش در بوستان به نقد گفتارها و کردارهای می‌پردازد که او هم در عصر حاضر از آنها گلایه مند است، تیغ تیز نقد سعدی حاکم و عام مردم نمی‌شناسد و قهرمانی که او بدنبالش است تا کلامش را با دیگران به اشتراک بگذارد، سعدی است، نیازی نیست تا گلایه‌هایش را در قالب نام پرفسور فلان و دکتر بهمان وکوروش و داریوش عرضه کند که سعدی برای بیشتر دردها و گلایه‌هایش جمله‌ای نغز یا نظمی قابل فهم عموم دارد.

جوان امروز نمی‌داند که سعدی شاعر عشق و زندگی است «سلسله موی دوست حلقه دام بلاست/ هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست» و می‌تواند مونس خلوتش باشد.

سعدی جایگاهی ویژه‌ در فرهنگ عمومی داشته است به گونه‌ای که گلستانش در کنار قرآن در مکتب‌خانه‌ها تدریس می‌شد و بیش از ۷۰ اثر به سیاق گلستان نوشته شده است. شعر سعدی نه تنها بر فارسی زبان که بر دیگر ملل نیز تأثیر گذاشته است.

ارنست رنان زبان شناس، مورخ و نویسنده فرانسوی درباره سعدی می‌گوید: «سعدی واقعاً یکی از نویسندگان ماست. ذوق سلیم و تزلزل ناپذیر او، لطف و جذبه‌ای که به روایاتش روح و جان می‌بخشد، لحن طنز آمیز و پر عطوفت او که با آن معایب و مفاسد بشری را گوشزد می‌کند این همه اوصاف که در نویسندگان شرقی به ندرت جمع می‌آید او را در نظر ما عزیز می‌دارد.»

ابن بطوطه در سفرنامه خود که در قرن هشتم به نگارش درآورده است به شعری (تا دل به مهرت داده‌ام در بحر فکر افتاده‌‏ام/چون در نماز استاده‌‏ام گویی به محراب اندری) از سعدی اشاره می‌کند که خنیاگران چینی در قایق آن را ناقص می‌خوانند.

لازار کارنو (۱۷۵۳ تا ۱۸۲۳ م) به سعدی عشق می‌ورزید آنچنان که نام فرزند و نوه‌اش را سعدی گذاشت.

اما چرا سعدی با این اوصاف در میان نسل جوان جایگاهی که باید داشته باشد را ندارد؟ بخشی از آن مربوط به در دوران تجدد گرایی در ایران است که هجمه به این شاعر و متفکر آغاز شد و کسانی چون میرزا فتحعلی آخوندزاده، میرزا آقاخان کرمانی، احمد شاملو، نصرت رحمانی، اسماعیل خویی و.... دوران سعدی را تمام شده دانستند و این سر آغازی بود بر افول سعدی در بین مردم که تجدد را در کنار گذاشتن امثال سعدی می‌دانستند؛ در حالی برای ساخت بنایی جدید لزومی بر خراب کردن بنا رفیع گذشته نیست و سعدی، حافظ، فردوسی مولانا و... مانعی بر مدرن شدن ایران نیستند.

مشکل آنجاست که این اندیشمندان را در محدوده قرن‌هایشان زندانی کرده‌ایم و فراموش کرده‌ایم که رمز ماندگاری این شاعران فرا زمانی و مکانی بودن آنهاست و انسان با ویژگی‌هایش و رذایل و فضایلش از دوران باستان تا کنون فرقی نکرده است و تنها زندگی او با تکنولوژی آسوده‌تر شده و برخی رذایل و فضایلش از قرنی به قرن دیگر کمرنگ‌تر و یا پررنگ‌تر شده است و نمی‌توان اندیشمندانی را که به ماهیت وجودی انسان و دغدغه‌هایش پرداخته‌اند، کنار گذاشت زیرا صدای آنها صدای است که در دهکده جهانی شنیده و درک می‌شود و کنار گذاشتن آنها اتلاف سرمایه در دنیای مدرن است. البته این نکته را نیز باید گفت که این به معنای قهرمان سازی، عدم نقد اندیشه و مسلک و پیروی بی چون و چرای این بزرگان نیست.

به نظر می‌رسد مشکل دوم در عدم استقبال جوان از آثار بزرگان ادبیات از جمله سعدی، سیستم آموزشی است که ادبیات را به درس ملال آوری تبدیل کرده است که به جای نشاط، باعث خستگی می‌شود. ادبیات یک علم است اما علمی که اگر جای دل در آن خالی شود؛ حلاوتش را از دست می‌دهد. ادبیات را می‌شود حفظ کرد اما قبلش باید فهمید، درک و حس کرد.

 آموزش ادبیات، انداختن نوجوان در ورطه شعری سرشار از آرایه‌های ادبی و لغات سخت و مفاهیم پیچیده نیست، هنر آموزش ادبیات علاقه مند کردن و بهره بردن از ادبیات است که می‌تواند برای زندگی آرامش بخش و مفید باشد. اما متاسفانه در تدوین کتاب های درسی این نگاه مورد نظر نبوده است و کتاب ها بیشتر کنکوری تدوین شده است.

نیاز است کتاب های ادبیات بر پایه کاربردی کردن ادبیات برای زندگی ایجاد انس و الفت با نوجوانان تدوین شود و شاعران در محدوده قرنهایشان و نام آثارشان اسیر نشوند تا وقتی یک جوان ایرانی می‌خواهد از سعدی بگوید این جمله را تکرار نکند «سعدی شاعر قرن هفتم است و مهمترین آثار او بوستان و گلستان است.»

امروز یکم اردیبهشت روز بزرگداشت سعدی است. شاعری که فقط شاعر قرن هفتم نبود بلکه شاعر دیروز و امروز است. شاعری که می‌توانیم با او به دهکده جهانی برویم. شاعری که صدایش را بسیاری در دنیا شنیده‌اند و شیفته‌اش شده‌اند و ما این شیفتگی را فراموش کرده‌ایم؛ باید یکبار دیگر خوب گوش کنیم، صدای سعدی نوایی خوش دارد «سعدیا خوشتر از حدیث تو نیست/ تحفه روزگار اهل شناخت»؛ «آفرین بر زبان شیرینت/کائن همه شور در جهان انداخت»

یادداشت از: لیلا شکوه‌فر

کد خبر 373577

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.