به گزارش خبرنگار ایمنا، زایندهرود باعث شکلگیری و توسعه اصفهان در طول تاریخ بوده، گسترش اصفهان همواره به زاینده رود وابسته بوده و در تمام طول تاریخ این شهر زنده رود عامل اصلی گسترش شهر بوده است.
زایندهرود، زندگی بخش بزرگترین رود فلات مرکزی ایران بوده که از کوههای زاگرس در چهارحال و بختیاری سرچشمه میگیرد و با طی کردن مسافتی ۲۰۰ کیلومتری تا باتلاق گاوخونی در شرق استان اصفهان پیش می رود. اما داستان نصف جهان و زاینده رود داستانی متفاوت است، بازیگران این درام عاشقانه شهروندان اصفهان، پلهای تاریخی و تمام آن سدها و تصمیماتی است که باعث خشک شدن زندهرود اصفهانیها شد.
امتداد زاینده رود در اصفهان در نوع خود بینظیر است و این شهر به خوبی از این ظرفیت استفاده کرده. پارکها و جاذبههای طبیعی و فرهنگی مختلفی در حاشیه زاینده رود وجود دارد، پارکها و فضای سبز از ناژوان تا پل شهرستان در حاشیه زاینده رود کشیده شده. در کنار تمام این ها پل های تاریخی نصف جهان که نیمی از میراث فرهنگی اصفهان هستند نیز در دنیا نمونههای کم نظیری دارد.
سیوسه پل
ایده ساخت این پل در سال ۹۷۸ خورشیدی و در زمان سلطنت شاه عباس مطرح شد و در نهایت در سال ۹۸۱ خورشیدی زیر نظر الله وردی خان تکمیل شد. این پل در بخشی از زاینده رود که بیشترین عرض را در شهر اصفهان دارد ساخته شده و ۳۳ دهنه عرض و ۲۹۵ متر طول دارد. معمار سیوسهپل، استاد حسین بنا اصفهانی بود که پسر او شاهکارهایی مثل مسجد شیخ لطفالله را ساخته است.
الله وردی خان که این پل به نام او نیز شناخته میشود سردار معروف عباسی بود که اصالتی گرجی داشت. درباره معماری سیوسه پل روایات مختلفی وجود دارد، بر اساس یکی از آنها چون الله وردی خان گرجی بود و الفبا گرجی ۳۳ حرف داشت، پل را با ۳۳ دهنه ساختند. بر اساس روایت دیگری عدد ۳۳ مربوط به آناهیتا الهه آب است به همین دلیل پل ۳۳ دهنه دارد.اما به نظر نمیآید این روایات، تفسیر درستی از معماری این پل بدهد، چرا که در ابتدا پل ۴۰ دهنه داشته است.
در ساخت پل از مصالح مرسومی چون آجر، سنگ، ساروج و گچ استفاده شده، اما ترکیب این مصالح و نحوه ساخت به گونهای بوده که رطوبت استحکام آن را افزایش میداده است. بنابراین گذر آب از زیر پل نه تنها آنرا سست نمیکند بلکه باعث پایداری و استحکام مصالح پل میباشد. در چند سالی که زنده رود نصف جهان دیگر جان ندارد، آسیبهایی به بدنه پل وارد آمد ضمن اینکه خشک شدن زاینده رود شادابی و سرزندگی همیشگی سیوسه پل را نیز گرفت.
پلان اصلی اصفهان در زمان صفویه چهارباغ عباسی بود، سیوسه پل در واقع نقطه پیوند چهارباغ عباسی به چهارباغ بالا، هزار جریب و جلفا در جنب زاینده رود بود. در گذشته جشنهایی مانند "آبپاشان" و "خاجشویان" توسط ارامنه اصفهان در این پل برگزار میشده است که در کتابهای مختلف به آنها اشاره شده. ۱۵. در عصر صفوی، نوروز ۷ شبانهروز در کنار سیوسهپل جشن گرفته میشد. در این ایام سیوسهپل را چراغانی میکردند و بعضیاوقات شاهعباس دستور گلریزان این پل را میداد.
"پیتر دلاواره" درباره سی و سه پل میگوید: روی این رودخانه پلی وجود دارد که تماما از آجر ساختهشده و عرض آن از تمام پلهای رم بیشتر است و طول آن حداقل سه الی چهار برابر آن پلها است. معماری این پل به طرز عجیبی انجامگرفته و دو طرف آن طاقنماهایی وجود دارد که مردم از زیر و بالای آن عبور میکنند. آنچه بیشتر نظر ایشان را جلب میکند، راهروهای پل است که تقریبا همسطح قرار گرفته و زمزمهی آب در طبقهی زیرین پل بهخصوص در تابستانهای گرم بسیار خوشآیند است.
پل خواجو
در شرق اصفهان پل خواجو بر روی بستر زاینده رود با طول ۱۳۳ متر در سال ۱۰۲۹ خورشیدی به دستور شاه عباس بر روی خرابههای پل حسن بیگ ساخته شد. این پل در واقع خیابان خواجو در شمال زاینده رود به تخت فولاد در جنوب رود پیوند میداد، به همین دلیل این پل را "پل بابارکن الدین" نیز مینامیدند. تخت فولاد در اصفهان همواره از اهمیت زیادی برخوردار بوده و ساخت این پل در زمان صفوی باعث شد تا رفت و آمد به این گورستان راحت تر امکان پذیرد.
پل خواجو اوج هنر صنعت پل سازی ایرانیان است، پل آجری با مصالحی چون ساروج و کچ روی هم سوار شده است. خواجو نسبت به دیگر پلهای تاریخی اصفهان مثل سیوسه پل، معماری کاملا متفاوتی دارد. این پل که دهانههای به هم پیوستهاش امکان عبور و مرور از زیر آن را نیز فراهم میکند، ۱۶ دهانه خروجی آب دارد؛ که هرکدام از این دهانهها قابلیت بسته شدن را نیز دارد. بنابراین خواجو فقط یک پل نبوده بلکه یک سد تنظیمی برای اصفهان در شرق شهر نقطه زاینده رود در این شهر نیز میباشد.
تزئینات و معماری داخلی خواجو نیز متفاوت است، کاشیکاریها و کچبرییهای بینظیری در این پل وجود دارد که آن را منحصر به فرد میکند. همچنین ساختمانی که شاهنشین خوانده میشود در مرکز پل وجود دارد که محلی برای استقرار شاه و خانواده سلطنتی بوده است. بزرگان و امیران نیز در این مکان به تماشا مسابقات قایقرانی آن دوره مشغول میشدند.
خواجو یکی از پایگاههای اصلی گردشگری در اصفهان است، پلی که در هر ساعت و در هر روز مردم در کنازرش سرزنده و شاد به تفریح مشغولند. خواجو را به عنوان پل موسیقی نیز میشناسند، زیر پل به دلیل اکو صدای مناسبی که دارد همواره محلی برای تجمع و آواز خواندن بوده است. این سرزندگی خواجو ریشه تاریخی دارد به طوری که صائب تبریزی درباره خواجو میسراید "اصفهان یک دل روشن ز چراغان شده است / پل ز آراستگی تخت سلیمان شده است" این نشان میدهد خواجو از دیرباز تفریحگاه نصف جهانیان بوده است.
پل شهرستان
قدیمیترین پل اصفهان که شاید الهام بخش ساخت تمام پلهای تاریخی دیگر نصف جهان بوده، پل شهرستان است. پلی که در زمان ساسانی در محله جی ساخته شد و به همین نام نیز شهرت یافت. پل "جی" در واقع پلی با کاربردی جنگی و نظامی بود. این پل از نظر قدمت با پل ساسانی دزفول و پل شوشتر برابری میکند. این پل در محله قدیمی جی در نزدیکی مکانهای تاریخی دیگری چون مسجد جامع جی، حصار باستانی جی و سارویه قرار گرفته است.
پل شهرستان با طولی حدود ۱۰۵ متری معماری ساده اما الهام بخش دارد. بدنه آجری پل بر روی ۱۱ پایه سنگی سوار شده و هر دهنه پل به صورت طاق آجر چینی شده است. معماران دوران باستان برای ساخت این پل از مصالحی چون سنگ، آجر، خشت و ملات استفاده کردند. به عقیده برخی کارشناسان اولین پایههای این پل در زمان هخامنشی پی ریزی شد و پل کنونی رادر زمان ساسانی بر روی آن ساختند.
پل مارنان
در غرب اصفهان و بین دو پل وحید و فلزی، پل کمتر شناخته شده اصفهان یعنی "مارنان" قرار دارد. این پل را در قدیم به عنوان پل "مهربین" میشناختند، چرا که پیش از ظهور زرتشت معبد مهرپرستان در کوه آتشگاه اصفهان بود و این پل راه ارتباطی حاشیه جنوبی زاینده رود به آتشگاه مهربین محسوب میشد. این بخش از شهر تا زمان ساسانی به مهربین معروف بود اما در دوره ساسانی نام این منطقه "ماربین" شد و تا زمان اسلام به همین نام شناخته شد.
پل مارنان از پلهای قدیمی اصفهان است که از نظر قدمت با پل شهرستان برابری میکند. این پل نیز با بدنهای آجری بر پایههای سنگی بنا شده و در آن خشت و ملات بکار رفته است. ساختمان پل به طور کلی تغییر نکرده اما در طول سالیان تعمیرها و مرمتهای اساسی بر این پل انجام پذیرفته. دلیل اینکه نام این رود مارنان گذاشته شده را مسیر پر پیچ و خم رود در کمی پیش از رسیدن به این پل و وارد شدن به اصفهان دانستهاند.
اصفهان، نصف جهان، شهر زنده رود و پلهای تاریخیاش است؛ رودی که به شهر حیات داده و پلهایی که نبض شهر را در دست گرفتند. پل عامل مهم توسعه اصفهان در امتداد زاینده رود بودهاند که هماکنون نیز به این هویت خود وفادارند. در کنار پلهای تاریخی اصفهان پلهای ماشینرو مثل وحید، فلزی، آذر، فردوسی و بزرگمهر نیز وجود دارد که دو پیکره شهر را به هم وصل میکند.
نظر شما