تهدید سلامت کودکان با اهرم رنج تحصیل

این روزها موفقیت تحصیلی کودکان در خانواده‌ها به اندازه‌ای مورد توجه قرار گرفته که خانواده‌ها حاضر به پرداخت هزینه‌های میلیونی برای موفقیت تحصیلی فرزندانشان هستند و در صورت کوچک‌ترین ناکامی کودکان را مورد مؤاخذه قرار می‌دهند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، این روزها آموزش و تحصیل به یک ابزار انتقامی تبدیل شده است، مدام کودکان و افراد در سن آموزش در صورت هر گونه ناکامی تحقیر می‌شوند، نوع آموزش و انتظارات والدین محیط آموزشی را به یک محیط بیمارگونه تبدیل کرده و بچه ها از محیط مدرسه احساس خوشایندی ندارند و کودک آزاری هم در محتوا و هم در روش‌های آموزشی که از یاددهی شروع می‌شود و به تست و امتحان و سنجش می‌رسد، دیده می‌شود، این رفتارها اهرم رنجی است که بالای سر کودکان قرار گرفته تا رشد پلکانی تحصیلی را به صورت یکجا طی کنند، به منظور آشنایی بهتر با این نوع آسیب گفت‌وگویی با احمد پدرام روانشناس و نویسنده کتاب‌های کودک انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید...

مفهوم کودک آزاری در علوم روانشناسی چیست؟

کودک آزاری دامنه وسیعی دارد. هر آنچه که به سلامت جسمی، روحی و اجتماعی کودک آسیب برساند، کودک آزاری محسوب می‌شود. حتی شوخی‌های نامتناسب، تحقیر و... نیز به نوعی کودک آزاری است.

اکثر خانواده‌ها تنها تنبیه بدنی را کودک آزاری قلمداد می‌کنند این در حالی است که تنبیه فیزیکی با رعایت اصول و قواعد در روانشناسی غربی نیز آمده است. به عنوان مثال پدر و مادر در حالیکه خشم خود را کنترل می‌کنند روی دست کودک پنج ساله می‌زنند با آگاهی اینکه به کودک بفهمانند کار او زشت و ناپسند است؛ البته باید توجه داشت تنبیه بدنی شدیدتر بیانگر ضعف والدین در تربیت فرزند است.

آیا تهدید به تنبیه به اندازه تنبیه تاثیرگذار است یا نتیجه عکس به همراه دارد؟

مسئله مهم در تنبیه این است  که خانواده‌ها مفهوم واقعی تربیت کودک را نمی‌دانند؛ هر کس تصمیم تربیت کردن کودک دارد باید در گام اول بتواند خشم و احساسات خود را کنترل و مدیریت کند. از طرفی باید توافقی بین پدر و مادر برای تنبیه کودک وجود داشته باشد. به عنوان مثال اگر پدر کودک را تنبیه کرد، مادر حرف پدر را تایید کند، اما از کودک نیز حمایت کند. نباید تنبیه به حدی شدید باشد که به کودک آسیب وارد کند.

نکته حائز اهمیت در هنگام تنبیه بدنی این است که تهدید به زدن از خود تنبیه بدتر است به عنوان مثال پدری که به فرزندش می‌گوید:" نمی‌زنمت اما اگر یک روز بزنمت آنقدر می‌زنمت که بمیری" منجر به تحقیر کودک می‌شود. از طرفی خانواده‌هایی که کودک خود را مرتب کتک می‌زنند بعد از مدتی تاثیر این نوع تنبیه از بین میرود و منجر به سرکش شدن کودک می‌شود.

بر اساس مطالعات صورت گرفته کودک آزاری آموزشی نوع جدیدی از کودک آزاری است که رشد زیادی داشته است، این نوع کودک آزاری چه عواقبی به همراه خواهد داشت؟ 

دیدگاه اکثر افراد جامعه این است که کودک آزاری را از جنبه تنبیه بدنی مورد توجه قرار می‌دهند، این در حالی است که کودک آزاری آموزشی یکی از مهم‌ترین کودک آزاری‌ها است که در کشور اتفاق می‌افتد. خانواده‌ها به دلیل انجام هزینه‌های زیاد برای تحصیل و گرفتن معلم خصوصی و کلاس‌های آموزشی کودکان را تحت فشار قرار میدهند تا با معدل ۲۰ قبول شود. تهدید خانواده‌ها برای نمره بالا گرفتن، مانند مطالعه در جبهه جنگ است، زیرا آرامش کودک بر هم می‌خورد و سبب می‌شود که نیمکره چپ مغز فرد قفل شود و افکار و هیجانات منفی در نمیکره راست او فعال شود.

فراهم کردن، برخی امکانات مادی و آموزشی به نوعی غفلت از کودک است زیرا انتظارات از کودک بالا می‌رود و فرد در محیط ناامن روحی و روانی قرار می‌گیرد به همین دلیل خانواده توانایی مدیریت رابطه دوستی خود با کودک را ندارد و کودک درگیر شرایط روحی نامناسب قرار می‌گیرد.

این در حالی است که خانواده باید کودک را در تمام ابعاد از لحاظ روحی، جسمی، معنوی، اجتماعی و عاطفی واکسینه کنند تا در آینده اگر با ناکامی مواجه نشد ناامید و سرخورده نشود. باید کودک قدرت نه گفتن، شرایط برای همدلی با همسن سال‌های خود رابیاموزد نه اینکه با فراهم کردن  وسایل و امکانات رفاهی تحصیلی از او بخواهند که باید در تحصیل جزء نفرات اول شود بلکه باید توانایی‌های فرد را در نظر بگیرند.

نظر شما در خصوص تقلید از روش‌های تنبیه غربی چیست؟

شاد کام کسی است که در خانواده با فرهنگ جامعه خود رشد فکری داشته باشد؛ از سویی با توان اقتصادی و اجتماعی خانواده ظرف احساس و نیازهای اقتصادی کودک  پُر شود.

شاید برخی پدر و مادرها لباس اروپایی بپوشند اما الفبای تربیت، علم اخلاق و پرورش روان کودک را نمی‌دانند و تنها خشم آنها در مسائل تربیتی دخیل است که سال‌هاست در ایران منسوخ شده است. به عنوان مثال یکی از روش‌های غلط تربیتی آمریکایی ریختن فلفل در دهان کودک است که حقارت را در کودک افزایش می دهد و تسلیم شدن را به او می‌آموزد.  قدرت مخالفت کردن و ابراز احساسات خود را از دست می‌دهد که در آینده از سوی افراد جامعه مورد سوءاستفاده‌های اجتماعی، معنوی و اقتصادی قرار می‌گیرد.

خانواده موقع تنبیه باید بداند با چه هدف و چرا کودک را تنبیه می‌کند. در تربیت آمریکایی کودک را در توالت و حمام حبس می‌کنند و ترس از تنهایی و اضطراب در کودک تشدید می‌شود این در حالی است که تربیت باید بوم سازی شود به عنوان مثال باید با کودک دو ساله فقط دو دقیقه قهر کنند به جای اینکه او را نیازهای اساسی خود محروم کنند .

از طرفی اصول تربیتی در ایران دچار مشکل است، پدر و مادر تا چهل سالگی به جوان سرویس مستقیم می‌دهند ولی علاقمند هستند که جوانان آنها از ۱۸ سالگی شبیه جوانان اروپایی و آمریکاییها مستقل شوند، خانواده‌ها باید به جای سرویس دهی، کارآفرینی را به فرزند خود بیاموزند تا شخص به رشد و استقلال برسد. این در حالی است که در اروپا پدر و مادر آگاه‌تری هستند و کمتر مشکلات تربیتی آنجا وجود دارد، البته لازم به ذکر است که جوانان اروپایی و آمریکایی که از ۱۸ سالگی مستقل می‌شوند همه به درجات عالیه دست پیدا نمی‌کنند و برخی از آنها نیز به سمت فساد و تباهی می‌روند.

به نظر شما بهترین روش تربیتی خانواده‌ها به دور از خشنونت و کودک آزاری چیست؟

در راس همه مسائل، مادران باید وقت بیشتری برای مطالعه در باب همسرداری، فرزندپروری و خودشناسی داشته باشند، زیرا هر روز جامعه  به پیشرفت و تعالی می‌رود و باید روش‌های تربیتی خود را به‌روز رسانی کنند.  در برخی موارد نیاز است که خانواده برای تربیت، کودک خود را به مهدکودک‌ها واگذار کند.

 خانواده‌ها از نظر روش تربیتی به چهار گروه تقسیم می‌شوند؛ خانواده بی تفاوت که در برابر رفتار کودک عکس العملی نشان نمی‌دهند و کودک تربیت شده در این خانواده در آینده توانایی مبارزه با ناکامی‌ها را ندارد.

 گروه دوم خانواده‌های سلطه‌گر هستند که به خواسته کودک توجه ندارند، کودک تربیت شده در ایت خانواده در آینده اعتماد به نفس کافی ندارد و برای تحقق خواسته‌هایش به مشکل بر می‌خورد، همچنین کودکی که در خانواده‌های مطیع رشد می‌کند، در آینده در تصمیم گیری‌ها دچار مشکل می‌شود؛ اما کودکی که در خانواده‌های مقتدر که بر پایه  قوانین و مقرارات اداره می‌شود رشد کند کودکی متعادل و مقتدر است و می‌تواند در آینده موفق عمل کند.

البته خانواده‌ها سه شیوه تربیتی دارند؛ منفعل، پرخاشگر و جرأت‌مند، وقتی کودکی در مدرسه کتک می خورد باید به گونه‌ای تربیت شده باشد که با جرأت در چارچوب فرهنگ محترمانه از خود دفاع کند، این بهترین روش برخورد است اما در روش منفعل کودک یاد می‌گیرد که  از حق خود گذشت کند، در روش پرخاشگری نیز از کودک می‌خواهند که مقابله به مثل کنند که هر دو روش اشتباه است.         

کد خبر 369312

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.