به گزارش خبرنگار ایمنا، در جریان این تاریخ پُر داستان، اصفهان همواره با بهره مندی از کتابخانه های غنی و با عظمت و داشتن کتاب هایی ارزشمند مأمنی برای حضور و بهرهمندی علاقمندان بوده است. اما در طول تاریخ کتابخانه های ارزشمندی که چونان جایگاهی برای آرامش و دانش اندوزی به شمار میرفتند به ناگاه گرفتار حوادث دردناکی شدند و داشته هایشان اسیر یورش مهاجمان و جهل و خرافات شد.
در این گزارش به بررسی مهم ترین کتابخانههای اصفهان و سرنوشت آن ها از دیدگاه علیرضا جعفری زند پیشکسوت باستان شناسی پرداخته شده و با ذکر مباحثی از نگاه عبدالمهدی رجایی دانش آموخته دکترای تاریخ محلی از دانشگاه اصفهان و کتابدار کتابخانه مرکزی این دانشگاه به تاسیس کتابخانه های اصفهان در دوره معاصر اشاره شده است.
کتابخانه هایی که طعمۀ حریق شدند
علیرضا جعفری زند پیشکسوت باستان شناسی با اشاره به اینکه شواهدی وجود دارد که نشان می دهد کتابخانه های اصفهان چندین بار دچار آتش سوزی و حوادث دیگری شده اند، میگوید: کتابخانه مسجد جامع اصفهان که بسیار کتابخانه بزرگی بود در زمان فتنه اسماعیلیه یعنی سال ۵۱۵ هجری قمری در آتش سوخت، همچنین کتابخانه بزرگ مدرسه چهارباغ نیز در فتنه افغان ها توسط محمود افغان نابود شد و در آن زمان برخی کتابها را پنهان کردند اما از سرنوشت کتاب ها اطلاعی در دست نیست.
وی ادامه میدهد: متاسفانه در دوران معاصر هم یکی از کتابخانه های مهم اصفهان آتش گرفت؛ این آتش سوزی به سال ۱۳۶۶ بازمی گردد که کتابخانه بزرگ دانشکده ادبیات دانشگاه اصفهان با تعداد زیادی کتاب خطی بر اثر اتصال برق در آتش سوخت و این حادثه، آخرین مورد از آتش گرفتن کتابخانه های اصفهان بود که در دوره معاصر اتفاق افتاد و در واقع آتش سوزی کتابخانه مسجد جامع اصفهان، مدرسه چهارباغ و دانشکده ادبیات دانشگاه اصفهان از نمونه های بزرگ از بین رفتن کتابخانه ها در این شهر بوده است.
بیش از همه کتابهایش را دوست داشت
این باستان شناس به کتابخانه صاحب بن عباد اشاره کرده و تصریح میکند: خانۀ صاحب بن عباد وزیر دانشمند فخرالدوله دیلمی در دوران دیالمه در محله طوقچی امروزی قرار داشت که کتابخانه بزرگ وی نیز در خانه اش بود، وی بیش از همه کتابهایش را دوست داشت، اما از سرنوشت این کتابخانه خیلی عظیم اطلاعی در دست نیست. امروز قبر صاحب بن عباد در فلکه طوقچی اصفهان قرار دارد ولی کتابخانه اش موجود نیست. در واقع صاحب بن عباد در خانه اش دفن شد و امروز قبرش ضریح دارد و تحت عنوان قبر صاحب بن عباد شناخته می شود.
جعفری زند میافزاید: در دوره صفویه از وجود دو کتابخانه مهم خبر داده اند، یکی کتابخانه سلطنتی که شاردن درباره آن گفته است "وقتی وارد شدم کتاب های زیادی در صندوق های بزرگ بود که آنها را برای من بازکردند و من دیدم"، البته از سرنوشت کتابخانه سلطنتی هم اطلاعی در دست نیست و حتما وقتی اصفهان توسط افغان ها غارت شد برخی، این کتاب ها را پنهان کرده یا از بین برده اند و در مجموع نمیدانیم برای این کتابها چه اتفاقی افتاد چون در کتاب هایی که درخصوص فروپاشی صفویه نوشته شده بیشتر از جواهرات و نه از کتاب صحبت شده است. کتابخانه مهم دیگر در دوره صفویه نیز کتابخانه مدرسه چهارباغ است که کتابخانه ای جدا از کتابخانه سلطنتی بود.
کتابهایی که میان شورشها از بین رفت
وی با اشاره به حمله اعراب به ایران و سرنوشت کتابخانه ها میگوید: ما دقیق نمیدانیم آن زمان برای کتابخانهها چه اتفاقی افتاد، طبیعتا نقل شده که تازیان کتابخانهها را در آتش سوزاندند چون خط پهلوی در آن زمان به عنوان خط کفر شناخته میشد. موضوع این است که آتش گرفتن برخی کتابخانه ها مثل کتابخانه اسکندریه در مصر بعد از یورش تازیان اتفاق افتاد، روایت شده که تازیان در ایران هم کتابخانه ها را در آتش سوزاندند، اما مسئله این است که ما ایرانی ها خودمان هم در نابود کردن کتابخانه ها دست کمی از مهاجمین نداشتیم مثلا معروف است که طاهر ذوالیمینین که اولین حکومت ایرانی بعد از اسلام یعنی حکومت طاهریان را در سال ۲۰۵ هجری قمری تاسیس کرد وقتی به نیشابور آمد یک کتاب کلیله و دمنه به خط پهلوی را به عنوان پیشکش برایش آوردند و طاهر پرسید که "مگر هنوز هم کتاب به خط کفر در نیشابور وجود دارد" گفتند بله هست و زیاد هم هست. گفت "همه را بیاورید"، کتابها را به نزد طاهر بردند و در تنور حمام ریختند و هفته ها تنور حمام های نیشابور گرم بود، یعنی متاسفانه ایرانی ها خودشان تخریب کنندۀ این آثار بودند بنابراین نمی توانیم بگوییم که با حمله عرب ها همۀ کتابخانه های نابود شد.
این باستان شناس ادامه میدهد: کتابخانه بزرگ سامان در بخارا نیز از دیگر کتابخانه مهمی بود که در آتش سوخت و از بین رفت. در قرن سوم زمانی که ابن سینا در این کتابخانه درحال مطالعه بود، بعد از مطالعۀ او کتابخانه آتش گرفت و آن کتابخانه عظیم از بین رفت و بعد آتش سوزی را به گردن ابن سینا انداختند و گفتند برای اینکه میخواسته علوم فقط در نزد خودش باشد کتابخانه را آتش زده است! بنابراین ما در جابه جای تاریخ ایران با این مسائل روبه رو هستیم که نه تنها در زمان یورش ها بلکه در دوره های بعد هم کتابخانه های زیادی در شهرهای مختلف ایران از بین رفت.
اما وقتی با گذر از تاریخ به دوره معاصر می رسیم، همچنان کتاب به عنوان داشته ای گرانقدر مطرح شده و به تدریج تاسیس کتابخانه های مختلف در اصفهان شتاب می گیرد تا آنجا که اندیشمندان بسیاری برای رونق کتابخانه ها و تشویق شهروندان به کتابخوانی، داشته های ارزشمند خود را به کتابخانه ها شهر اهدا می کنند.
روند رو به رشد تاسیس کتابخانه ها
عبدالمهدی رجایی دانش آموخته دکترای تاریخ محلی از دانشگاه اصفهان میگوید: بعد از اتمام ماجرای سال ۱۳۲۰ و اشغال ایران در بحبوحه جنگ جهانی، اداره فرهنگ اصفهان در سال ۱۳۲۳ تصمیم گرفت کتابخانه ای را راه اندازی کند و جایی که برای آن در نطر گرفتند جنب مدرسه چهارباغ اصفهان یعنی جایی بود که ورودی آن به خیابان آمادگاه باز میشود، آنجا عمارتی بود که قبلا برای دبیرستان منقول و معقول ساخته شده بود و این دبیرستان چندسال برپا بود و بعد منحل شده و این عمارت خالی بود و الان هم کتابخانه مدرسه امام جعفرصادق است. اردیبهشت سال ۱۳۲۳ اداره فرهنگ اصفهان به ریاست آقای اَحسَنی این کتابخانه را راه انداخت و شخصی به نام محمدعلی فروشی که از مترجمان و دبیران اصفهان بود را به عنوان ریاست این کتابخانه برگزید.
وی ادامه میدهد: این کتابخانه کم کم حجیم شد و رونق گرفت، آقای امیرقلی امینی و برخی دیگر مجموعه ای از کتابهای خود را به این کتابخانه اهدا کردند و این کتابخانه حدود ۵۰ سال تا سال ۱۳۷۳ برقرار و هم کتابخانه و سالن اجتماعات بود، هم انجمن های ادبی در آنجا تشکیل میشد و درواقع آنجا مرکز دانش در شهر اصفهان بود تا اینکه این کتابخانه در سال ۷۳ منحل و به کتابخانه ابن مسکویه در خیابان چهارباغ خواجو منتقل شد.
کتابدار کتابخانه مرکزی دانشگاه اصفهان با اشاره به تاسیس کتابخانههای دانشگاهی در اصفهان میگوید: سال ۱۳۲۵ پایه دانشگاه اصفهان تحت عنوان آموزش عالی بهداری در دبیرستان سعدی و در جوار میدان نقش جهان گذاشته شد که الان دبیرستان سوره است. کتابخانه کوچکی در حوزه علوم انسانی برای آموزشگاه عالی بهداری ایجاد شد اما با تاسیس دانشکده ادبیات در سال ۱۳۳۷ در کتابخانه ای جنب امامزاده شازده ابراهیم در خیابان شازده ابراهیم برای دانشکده ادبیات ایجاد شد و این کتابخانه خیلی سریع رشد کرد و غنی شد چرا که کتابهای زیادی از بزرگان شهر اصفهان به این کتابخانه اهدا شد یعنی این بزرگان یا خودشان این کتابها را اهدا میکردند یا اینکه بعد از فوت آنها بازماندگانشان، کتاب های آنها را به دانشکده ادبیات اهدا میکردند که از آن جمله میتوان به مرحوم محمدباقر الفت اصفهانی و مرحوم محمد صدر هاشی اشاره کرد که با اهدای کتابهایشان به کتابخانه دانشکده ادبیات آن را غنی کردند.
رجایی می افزاید: در سال ۱۳۵۲ تا ۵۳ کتابخانه مرکزی دانشگاه اصفهان تاسیس شد که آن هم به سرعت غنی شد و هم اکنون کتابخانه دانشکده ادبیات و کتابخانه مرکزی دانشگاه اصفهان از کتابخانه های غنی استان اصفهان هستند. بعد از آن هم شهرداری اصفهان شروع به تاسیس کتابخانه مختلف در نقاط مختلف شهر کرد و به نحوی تلاش کرد که کتاب را در دسترس عموم قرار دهد که امیدواریم این سیاست ادامه داشته باشد.
به گزارش ایمنا، در دیار سپاهانیان کتاب چونان پایگاهی مأمن برای آرامش و کسب دانش است، مأمنی که از آبستن تاریخ است و حکایت ها می کند که کتابخانه های این دیار بارها و بارها با یورش و جهل و خرافات آدمیان نابود شد اما هر برگ از آن ها چونان سیمرغ برخاستند و زندگی را ورق زدند تا بیاموزد که کتاب مثل یک پنجره است، یک پنجره که می توان در آن همه چیز آموخت، دوست داشتن، محبت کردن و غم و شادی دیگران شریک بودن، کتاب دوست توست پس دوستش بدار...
گزارش از: شیرین مستغاثی، سرویس فرهنگ و هنر ایمنا
نظر شما