به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، در سال ۲۰۰۰، در انتشار کتابی با عنوان «علاقه توریست به مرگ، فاجعه و جنایات» نوع جدید گردشگری با نام "گردشگری سیاه تلخ یا تاریک" معرفی شد که به بازدید از تاریکترین وجوه تاریخ و سفر به مکانهایی با "جاذبههای مرگبار" اشاره داشت. این نوع گردشگری که از اوایل قرن ۲۱ و حتی پیش از آن، کنجکاوی بسیاری گردشگران دنیا را به خود جلب کرد، فرصتی مناسب در اختیار علاقهمندان به سفرهای هیجانانگیز و غافلگیرکننده قرار میدهد و برای برآورده کردن تمایلات افراد به درک بهتر تاریخ و ارتباط با آن است.
در این نوع گردشگری که مسافران طی آن به مکانهای مرتبط با مرگ، فاجعه و یا بدبختی سفر میکنند، ارتباطی عمیق و عاطفی با فصلهای تاریک تاریخ برقرار میشود که به اعتقاد طرفداران این نوع گردشگری، هرچند ناراحت کننده است ولی ضروری به نظر میرسد؛ چرا که جنبههای تاریک تاریخ و بشریت کاملا جالب و پر از نشانه و درس است و اجتناب از درک و یافتن نشانههای اشتباهات گذشتگان، باعث میشود که امکان پیشگیری از تکرار آنها در آینده وجود نداشته باشد.
به همین دلیل تورهای مختلفی در دنیا وجود دارند که متقاضیان را به بازدید از میدانهای جنگ و اردوگاههای کار اجباری، اجساد سنگی مردگان پمپئی، بازدید از مکانهایی مانند جزیره روبن کیپ تاون، میدانهای کشتار کامبوج، دیوار برلین، شهر هیروشیما و یا خانه آنفرانک در آمستردام میبرند. آنها این نوع گردشها را یادآور رویدادهایی میدانند که انسان را نسبت به مسائل گذشته و امروز خود آگاه میکند. طرفداران این نظریه معتقدند کسانی که تاریخ را نادیده میگیرند محکوم به تکرار آن هستند و غفلت از گذشته باعث میشود که انسان نتواند نقشی مؤثر در آینده ایفا کند.
آنها همچنین باور دارند که بازدید از جوامع ویران شده و مناطق جنگی باعث پیشگیری از تکرار جنگ بر سر قدرت خواهد شد و بازدید تمامی مکانهایی که نام و شرح آنها در تاریخ آمده است، بهتر از هرگونه کتاب درسی میتواند مؤثر باشد و تجربه تلخ تاریخ را واقعیتر نمایان کند تا جایی که در این مکانها تمایل انسان به ثبت لحظات و اشتراک گذاری آنها، تبدیل به برقراری ارتباط عمیق با گذشته و ارتقای درک بشریت از خوب و بد میشود. البته باید گفت که اینگونه گردشگریها ممکن است جنبههای منفی نیز داشته باشد و غرق شدن در عمق هر یک از این فاجعههای تاریخی میتواند خود سبب پدید آمدن فاجعههای دیگر شود.
انواع گردشگری سیاه
در کل گردشگری سیاه بسته به نوع مقصد به چهار دسته گردشگری مصیبت، فقر، خودکشی و پایان جهان تقسیم میشود که هر یک علاقه و توجه گروهی خاص را به خود اختصاص میدهد. مثلا هدف گردشگری مصیبت، به تصویر کشیدن غم و اندوه حاصل از بلایای طبیعی و آموزش مهارتهای مقابله با بحران و شرایط سخت است. در گردشگری فقر، گردشگر با هدف کمک به جوامع فقیر و کشورهای کمتر توسعه یافته به مناطق محروم سفر میکند و با شیوه زندگی مردم درگیر با فقر آشنا میشود، گردشگری پایان جهان بیشتر در میان محققان و علاقهمندان به محیط زیست پرطرفدار است و مقصدهای آن مناطقی است که تحتتأثیر عوامل محیطی خطرزا قرار دارند و اما آخرین نوع گردشگری سیاه، یعنی گردشگری خودکشی خود دارای دو جنبه است. جنبه اول مسافرت به مناطقی با بیشترین آمار خودکشی و بررسی علل و ریشههای آن مربوط میشود و جنبه دوم بازدید از مناطقی است که به افراد سالمند یا افرادی با بیماریهای لاعلاج اجازه مرگ خود خواسته میدهند.
به طور کلی، از زمان معرفی این نوع گردشگری، آمار رو به افزایشی از مسافران برای بازدید از این مکانهای هراسناک و مخوف تاریخی گزارش شده است که این آمار به طور تقریبی به بیش از ۲۳ میلیون بازدیدکننده در سال میرسد. از معروفترین مکانهای مورد بازدید در این گردشگری میتوان به یادبود ۱۱ سپتامبر در نیویورک اشاره کرد که تنها در سال اول ۴/۵ الی پنج میلیون بازدید کننده داشت و لقب تاریکترین مکان جهان را به خود اختصاص داد.
از دیگر مکانهایی محبوب در میان گردشگران سیاه عبارتند از روستای "تیر وایرا" در نیوزیلند که فوران کوه تاراورا در سال ۱۸۸۶ باعث نابودی آن شد، چرنوبیل در اوکراین که در سال ۱۹۸۶ شاهد سقوط هستهای بود. اردوگاه کار اجباری در لهستان، کشته شدگان کومبوجی، محل درگذشت جانز جاپلین و گرام پارسونس، محل خودکشی هیتلر، کلیسای Sedlec Ossuary (معروف به کلیسای استخوان) در جمهوری چک که با اسکلتهای تقریبا ۴۰ هزار قربانی طاعون تزئین شده است، خانههای درگذشتگان مشهور و قاتلان سریالی، مکانهایی که مورد حملات تروریستی و بلایای هستهای واقع شدهاند و صدها مکان دیگر در سراسر دنیا که سالیانه جمعیت بسیاری از عاشقان ماجراجویی و تجربه کنندگان ترس را به سمت خود میکشاند.
گزارش از: مریم زمانی، خبرنگار ایمنا
نظر شما