برسیم به شهرهایی زیبا با ستارگان درخشان + صوت

گستردگی و پیچیدگی روز افزون مسائل شهری، مدیران جهان را وادار کرده تا در نگرش‌های خود، تغییرات اساسی ایجاد کنند و با مدیریت واحد و یکپارچه شهری، رعایت اصول علوم روز شهرسازی، ترافیک شهری، تقسیم عادلانه منابع و درآمد شهری به سمت توسعه پایدار حرکت کنند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، از آنجایی که توسعه پایدار شهرها زمانی تحقق پیدا می‌کند که اهداف مردم سالاری، برابری در خدمت رسانی و حفظ محیط زیست تامین شود، در حال حاضر رویکرد حکمروایی خوب شهری به عنوان اثربخش‌ترین، کم هزینهترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت در تلاش است تا نظام پیچیده و چند سطحی امروزه مدیریت شهرها را بهبود بخشد و با اداره مردمی شهر و تقویت سازمان‌ها و نهادهای عمومی، دولتی و خصوصی به دیدگاه‌ها و تئوری‌های توسعه پایدار و شهرهای انسان‌گرا نزدیک شود. رویکردی که همچنان در سیستم مدیریت شهری در ایران مغفول مانده و مورد توجه قرار نگرفته است.

 برای بررسی چالشهای موجود در برقراری حکمروایی خوب شهری در شهرهای ایران با «دکتر حمید صابری» دکترای برنامه‌ریزی شهری و استادیار گروه جغرافیای دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد به گفت و گو نشستیم که مشروح آن در ادامه از نظرتان می‌گذرد:

 چالشهای حکمروایی خوب شهری در شهرهای ایران به ویژه اصفهان چیست؟  

مبحث حکمروایی خوب شهری از سال ۱۹۸۰ به بعد در حوزه برنامه‌ریزی متداول شد، اما اصل اینکه «چرا در شهرهای بزرگ از مبحث حکومت به حکمروایی شهری رسیدند؟» به این دلیل بود که سیستم‌های سنتی دولت‌داری به ویژه کشورهای در حال توسعه در عملکردهای خود؛ علی‌رغم اینکه منابع مالی فراوانی داشتند چون از مشارکت مردم استفاده نمی‌کردند به نتایج قابل قبولی نرسیدند، از این رو این بحث مطرح شد که دیگر با دید حکومت شهری به مسائل شهر نگاه نکنند، بلکه با دید حکمروایی شهری و سپس با دید حکمروایی خوب شهری نگاه کنند.

حکمروایی وارد جامعه تکثرگرا می‌شود، جامعه‌ای که در آن سه گروه از جمله بخش خصوصی (اتحادیه ها)، بخش دولتی (نماینده این بخش ارگان‌های دولتی است) و بخش عمومی (سازمان‌های مردم نهاد) حضور دارند که برای انجام هرگونه برنامه‌ریزی باید با هم تعامل داشته باشند، زیرا هدف برنامه‌ریزی، رفاه شهروندان است.

شهروندان با همفکری همدیگر باید برای خودشان برنامه‌ریزی کنند، اما این فرایند در جوامعی اتفاق می‌افتد که حکومت محلی داشته باشد، در حالی که امروزه امکان تصویب یک قانون را در شهر اصفهان به دلیل فقدان حکومت محلی نداریم، اما در شهرهایی که حکومت محلی وجود دارد، قانون‌هایی تصویب می‌شود که مردم همان شهر آن را اجرا می‌کنند. در کشور ما با توجه به فقدان حکومت محلی نمی‌توانیم بر روی حکمروایی تاکید زیادی داشته باشیم بلکه می‌توانیم روی برخی از شاخص‌های آن تاکید کنیم. مبحث حکمروایی خوب شهری در چارچوب حکومت محلی قابل تبیین است، پس با داشتن حکومت محلی و تقویت سه عنصر اصلی شامل جامعه مدنی، نمایندگان بخش خصوصی و دولتی می‌توان حکمروایی خوب را با همفکری انجام داد. حکمروایی مثل مدیریت شهری سنتی نیست، بلکه فرایندی است که مجموعه‌ای از ذی‌نفعان برای رسیدن به اهداف توسعه پایدار در شهر با هم مشارکت می‌کنند.

حکمروایی شامل برخی از مکانیزم‌ها، فرایندها و نهادهایی است که از طریق آن شهروندان و گروه‌های مردمی خواسته‌های خود را مطرح می‌کنند و دولت، بخش خصوصی و سازمان‌های مردم نهاد نیز با تعامل باعث پیشرفت شهر و بهبود فضای محیط زندگی می‌شوند؛ از این رو باید تاکید کرد که حکمروایی مدیریت نیست، بلکه فرایندی است که از تعامل این سه گروه در پرتو حکومت محلی به وجود می‌آید.

امروزه بانک جهانی برای کلان‌شهرهایی که شاخص‌های حکمروایی خوب شهری را رعایت کنند، مشوق‌هایی ارائه می‌کند؛ در حکمروایی خوب شهری بانک جهانی بر روی برخی شاخص‌ها از جمله «مشارکت» تاکید دارد، اما در مبحث مشارکت یکی از موضوعات مهمی که مد نظر بانک جهانی است، برابری جنسیتی تعداد اعضاء شوراهای شهر و مدیران زن و مرد در شهرها است و تاکید دارد در حالی که نیمی از جمعیت هر جامعه زنان هستند، پس نیمی از مدیریت‌ها را نیز باید زنان در اختیار داشته باشند.

موضوع دیگر مورد نظر بانک جهانی «شفافیت» است، با توجه به اثرگذاری بسیار زیاد شفافیت در تحقق حکمروایی خوب امروزه بسیاری از مدیران به این سمت و سو حرکت کرده اند. یکی از ابعاد شفافیت در وضع قوانینی است که به نفع گروه‌های خاص نباشد و همه افراد ذی‌نفع را در بگیرد، در شهرداری اصفهان در راستای ایجاد شفافیت اقدامات خوبی انجام شده است؛ نمونه بارز آن حرکت به سمت الکترونیکی‌کردن فرایندهای شهرسازی و دریافت استعلام‌های لازم در چارچوب برنامه «سرای ۸ » است که نقش مهمی در شفافیت مسائل شهر و جلوگیری از برخی رانت‌ها دارد. یکی دیگر از شاخص‌های بانک جهانی مبحث پاسخگویی به شکایات و درخواست های مردم به صورت قانونی و نه قانع کردن آنها است؛ به عنوان مثال یکی از ابعاد آن، پاسخگویی به عملکردهای مدیران شهری در زمان تصدی مسئولیت مدیریت است، در کشور ما به محض اینکه مدیری از کار خود برکنار شد، دیگر پاسخگو نیست.

بیشتر بخوانید

شاخص دیگر بانک جهانی در حمکروایی خوب شهری، سیاست‌های حمایت از قشر ضعیف جامعه است؛ بانک جهانی تاکید می‌کند که شهرداری‌ها باید بستر لازم را برای فعالیت طبقه اجتماعی فقیر یا ضعیف فراهم کنند و به عنوان مثال توصیه می‌شود که مدیریت شهری، آب یا برق ارزان قیمت در اختیار آنها قرار دهد، اما چون در سیستم شهرهای ایران دستگاه‌های خدمت‌رسان زیرمجموعه شهرداری‌ها نیستند، شهرداری نمی‌تواند چنین سیاستی را پیاده کند.

یکی دیگر از شاخص‌های ارزیابی سیاست‌های حمایتی از فقرا، بسترسازی توسعه کسب افراد فقیر در قالب ایحاد بازارچه‌های محلی است تا طبقه ضعیف جامعه محصولات خود را عرضه کنند. یکی دیگر از شاخصه‌ها «کارآیی و اثر بخشی» است، اینکه نسبت به داده‌هایی که در اختیار داشتیم، چقدر باعث بهبود محیط زیست و بهبود کیفیت زندگی در شهر شده ایم.

از نظر این شاخص‌ ، بانک جهانی می‌گوید باید نسبت بودجه عمرانی به جاری دو برابر باشد، اما در کشور ما نسبت این میزان ۶۰ به ۴۰ است و بودجه عمرانی سهم کمتری دارد که نشان از بروکراسی اداری است. قطعاً شهرداری‌ها با این مفاهیم آشنا هستند، اما کمتر به سمت آنها حرکت می‌کنند، زیرا «شفافیت» خود به خود هزینه‌بر است. مهمترین متغیّری که می‌تواند مردم را به مشارکت دعوت کند «شفافیت» است، هر چه شفافیت بیشتر باشد نرخ مشارکت مردم نیز افرایش پیدا خواهد کرد.

به نظر شما استقرار حکمرانی خوب چقدر به اداره خردمندانه شهر کمک می‌کند؟

حکمروایی خوب شهری برای اداره خردمندانه شهر به وجود آمده است؛ در حکمروایی می‌گوییم ذینفعان یعنی نمایندگان مردم، بخش خصوصی و بخش دولتی برای اداره شهر مشارکت داشته باشند. اگر تعامل، شفافیت و حاکمیت قانون وجود داشته باشد، شهر خردمندانه اداره می‌شود و در معرض سوءتفاهم قرار نخواهیم گرفت.

چرا بخش‌های خصوصی و سازمان‌های مردم نهاد درکشور نتوانسته‌اند نقش خود را در صحنه مدیریت شهری بازی کنند؟

زیرا در مکانیزم‌ قانونی هیچ جایگاهی برای آنها قائل نشدیم، در فرایند و اجرای طرح تفصیلی بخش خصوصی هیچ نقشی ندارد، از NGO ها نیز دعوت نمی‌شود؛ از این رو است که یک شهروند را به هیچ عنوان در جلسات شورای شهر راه نمی‌دهند، چون جایگاه افراد در قانون تعریف نشده و مردم نمی‌توانند وارد عمل شوند. از سوی دیگر نظام مدیریت شهری ما به سمت روزمرگی پیش رفته است، یعنی اگر فردی اندیشمندانه انتقادی داشته باشد مورد غضب قرار می‌گیرد چون با رویه‌های آنها تداخل دارد؛ بنابراین باید قانون تغییر کند و اصلاح ساختاری از سطوح خُرد تا کلان اتفاق افتد، اما بسترهای قانونی و حقوقی آن نیز باید فراهم شود.

در شهرهای مدرنی که شاخص‌های اصول حکمروایی خوب در آنها لحاظ شده، چه الگوها و اصولی رعایت شده که در شهرهای ایران مغفول مانده و باید بازنگری شود تا از این رهگذر بتوان به استانداردهای توسعه پایدار در شهرها نزدیک شد؟

در کشورهای غربی با توجه به اینکه حکومت محلی وجود دارد، مدیران شهرها می‌توانند قانون تهیه کنند، نرخ مالیات اعلام کنند، سابقه بازنشستگی افراد را بالا و پایین کنند و ...، اما در کشور ما با توجه به اینکه قانون تنها توسط مجلس شورای اسلامی تصویب و لازم الاجرا می‌شود، حکومت‌های مردمی شکل نگرفته‌ است.

بنابراین از حکمروایی در کشورهای در حال توسعه فقط اصول آن را می‌شناسیم، اما برای پیاده کردن آن خلاء قانونی وجود دارد؛ در فرایند مشارکت شهری مهمترین متغیّر «آموزش» شهروندان است و باید از مقطع ابتدایی مشارکت را آموزش داد ولی با توجه به اینکه شهروندان ما آموزشِ «مشارکت و با هم بودن» را نیاموخته‌اند، وقتی سخن از «مشارکت» می‌شود، نمی‌دانیم چه کاری باید انجام دهیم.

در دانشگاه ها نیز دانشجویان تمرین مشارکت نکردند، از این رو در یک تحقیق علمی گروهی، چهار نفر بی‌تفاوت بوده و تنها یک نفر این تحقیق را انجام می‌دهد. شهرداری‌ها به طور مشخص اعلام نمی‌کنند که شهروندان در چه زمینه‌هایی باید مشارکت کنند، در حالی که نهادینه‌شدن حقوق شهروندی و تاکید بر مشارکت شهروندان بسترساز موفقیت‌های بزرگ برای مدیران شهری است.

امروزه در جامعه ما «مشارکت های شعاری و محدود» وجود دارد که این نوع مشارکت عمدتا یک سویه است و در برخی موارد تصمیمات و مسائل به اطلاع شهروندان می‌رسد، اما شهروندان حق اظهارنظر ندارند.

شورای اسلامی شهر سعی دارد مشارکت مردم را در بسیاری از فرایندها داشته باشد، اما متأسفانه مکانیزم‌های قانونی، حقوقی و اجتماعی مشارکت فراهم نیست. شفافیت می‌تواند بدبینی شهروندان را از مدیریت شهری دور کند، همچنین قبل از توجه به توسعه پایدار، مبحث تقویت سرمایه اجتماعی و ‌اعتمادسازی شهروندان و مدیران شهری اهمیت زیادی دارد؛ در حقیقت اگر اصول حکمروایی خوب شهری اجرا شود، می‌توانیم به پایداری و رضایتمندی شهروندان دست پیدا کنیم.

آیا با حکمروایی خوب شهری می‌توان به توسعه پایدار دست پیدا کرد؟

حکمروایی خوب شهری یک فرایند است و در این فرایند تنها شهرداری‌ها نیستند، بلکه مجموعه مدیریت شهری قرار دارد که در آن نمایندگان بخش خصوصی، بخش عمومی و دولتی با همفکری همدیگر منافع هر سه گروه را در نظر می‌گیرند و پروژه‌های مشارکتی اجرا می‌شود، اما چون حکومت محلی وجود ندارد، عملا تحقق  واقعی این فرایند امکان‌پذیر نیست.

اگر برخی از شاخص‌های حکمروایی خوب شهری مورد توجه مدیریت فعلی قرار گیرد، می‌تواند بسترساز اتفاقات خوشایندی در این راستا باشد.

در حکمروایی خوب شهری با صرف هزینه‌های کمتر به نتایج بیشتر یعنی توسعه پایدار دست پیدا خواهیم کرد و می‌توانیم شهری داشته باشیم که شهروندان علاقمند به حضور و مشارکت در آن باشند، می‌توان با مشارکت و همدلی ذینفعان، شهری زیبا و درخشان داشت. در دنیا به شهرهای درخشان که مردم آن با چشم غیر مسلح شب‌ها می‌توانند ستارگان را تماشاکنند، جایزه داده می‌شود زیرا این نشان دهنده آن است که هوایی آلوده ندارند.

گفت و گو از: راضیه کشاورز- خبرنگار سرویس شهر خبرگزاری ایمنا

کد خبر 362880

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • احمدی. کارمند IR ۱۰:۱۲ - ۱۳۹۷/۱۰/۰۹
    0 0
    امیدوارم با شهرهایی که مد نظر بانک جهانی هستش برسیم، اما فکر می کنم تا 50 سال آینده بیشتر در حد آرزو و آرمان باشه
  • میلانی ۴۷ ساله از کانون جوانان IR ۱۰:۱۷ - ۱۳۹۷/۱۰/۰۹
    0 0
    میدونید مهمترین نکته این مصاحبه بسیار پخته و جامع چیه؟ " مهمترین متغیّری که می‌تواند مردم را به مشارکت دعوت کند «شفافیت» است، هر چه شفافیت بیشتر باشد نرخ مشارکت مردم نیز افرایش پیدا خواهد کرد."
  • احمد زاده- ارشد شهرسازی US ۲۲:۰۶ - ۱۳۹۷/۱۰/۲۷
    0 0
    ممنون از مصاحبه با استاد دانشمند دکتر صابری