به گزارش خبرنگار ایمنا، احمد شیرزاد با اشاره به اینکه تفکر امروزه جوان ها این است که کشور در گذشته بهشت برین بوده و پدران ما انقلاب کردند و ما را در این فلاکت انداختند که البته تفکراشتباهی است، گفت: قطعا فراتر از مرزهای ما هم مصیبت و بدبختی وجود دارد، شاید از دید جلیقه زدها جهنم‌ترین جا فرانسه باشد، علاوه بر آن می بینید که انگلستان و آمریکا نیز در بحران هستند، اما مردم در عین حال در این کشورها زندگی هم می کنند. البته با وجود مشکلات جدی مانند رفتارهای اصول گرایانه و اصلاح طلبانه، مشکلات حقوق بشر و ... که وجود دارد، باز هم باید یاس و ناامیدی که جوان ها را فراگرفته پیگیری و فضای گفت‌و گو با مردم بیش از قبل ایجاد شود.
وی ادامه داد: سال ۵۷ مردم می‌دانستند چه چیزی نمی‌خواهند، مثلا تحقیر را نمی‌خواستند، اما نمی‌دانستند چه می‌خواهند. مهم ترین مشکل رژیم شاهنشاهی تحقیر بود که در درجه اول نسبت به باور مذهبی مردم شکل می‌گرفت. مردم در ابتدا شعار استقلال، آزادی، حکومت اسلامی سر می‌دادند که در آن زمان امام خمینی گفتند حکومت اسلامی نه، بگویید جمهوری اسلامی.
شیرزاد با اشاره به اینکه عاشق رهبران سیاسی نشوید و حتی از آنها متنفر هم نشوید، گفت: رهبران سیاسی را باید در جای مناسب حمایت کرد و جایی که نظرشان مخالف با رای و نظر شماست، با آنها مخالفت کرد، یکی از مشکلات کشور این است که متاسفانه رهبران سیاسی دیپلماتیک حرف زدن را یاد نگرفته‌اند.
نقشه راه همچنان مشخص نیست
در ادامه حسین دهباشی با بیان اینکه باید دو حوزه چرایی پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط رژیم شاهنشاهی را تفکیک کرد، گفت: تجلی اصلی شعارها استقلال و آزادی بود و همه باهم در این مورد تفاهم دارند. استنباط مردم از «جمهوری» این بود که متکی بر آرا عمومی و ساختار آن به گونه ای است که مانند رژیم شاهنشاهی قدرت دست یک نفر متمرکز نیست، تصور از «اسلامی» هم بیش از آنکه پیاده کردن شعارهای اسلامی باشد، بیشتر تضمین عدم وجود کمونیست‌ها بود؛ چراکه این گروه در تصمیم گیری سیاسی ایران تاثیر داشتند.
این نویسنده و تاریخ پژوه افزود: تجربیات سیاسی در ایران کم نداشتیم و هزینه هم کم ندادیم، بحث آزادی خواهی و سایر آرمان‌ها مانند عدالت خواهی از قبل مشروطه هم مطرح بوده است، اما وجه مشترک همه این ادوار این است که علی رغم شور و هیجان، حوزه‌های نظری این مباحث کمتر جا افتاده است؛ نمونه مشخص آن در آستانه انقلاب، زمانی بود که مرحوم ایت الله محمد باقرصدر از عراق نامه ای را به امام خمینی(ره) می‌نویسد و میپرسد که شما که می‌خواهید انقلاب کنید، آیا برای شما شفاف است که در این ساختارحکومتی، آزادی، جایگاه حقوق زنان، اقلیت‌ها، بانک و اقتصاد به چه صورت است؟
وی ادامه داد: پاسخی که امام(ره) می دهند بسیار حائز اهمیت است، ایشان می‌فرمایند در حال حاضر در مقطع مهمی از تاریخ قرار داریم و اگر ما از این فرصت استفاده نکنیم، معلوم نیست فرصت بعدی چه زمانی خواهد بود؛ اما می‌دانیم که اسلام برای همه آنها پاسخ دارد. با این وجود امروزه بعد از دهه ها هنوز مشخص نیست زنان در نظام حقوقی چه جایگاهی دارند، اقلیت‌ها در چه جایگاهی هستند، تبادل با کشورها باید به چه صورت باشد و یا بانک‌ها چه ساختاری داشته باشند. هنوز هم مهم‌ترین ضعف‌های ما این است که نقشه روشنی نداریم.
شعار مرگ بر آمریکا دکان سیاسی شده است
شیرزاد، نماینده مجلس شورای اسلامی در دوره ششم نیز در خصوص آرمان‌های سیاست خارجی به ویزه در حوزه فلسطین و رابطه با آمریکا گفت: ما تا حدی که پایان‌یافتن ظلم به ملت فلسطین باشد، تکلیف آوارگان مشخص شود و تکلیف نظام مناسب سیاسی آنها روشن شود، بر روی آرمان فلسطین وجه مشترک داریم.
این فعال سیاسی اصلاح‌طلب تاکید کرد: در قضیه شعار «مرگ بر آمریکا» در موقعیت‌های زیادی این موضوع به دکان سیاسی بدل شده است، این در حالی است که این موضوع در ابتدای انقلاب یک رنگ ملایمی از ضدیت با آمریکا داشت و تمام انقلابیون شعارشان "مرگ بر آمریکا" نبود. پس از انقلاب به خاطر کشمکش‌های گروهی این شعار پررنگ شد. در دوران آقای خاتمی سعی شد تنش‌زدایی انجام بگیرد و بحث دیوار بی‌اعتمادی میان ایران و آمریکا برداشته شود.
وی اضافه کرد: اما یک جناح سیاسی که حیات خود را در این شعار دیدند، این شعار را بیشتر فریاد زدند، این در حالی است که ادامه مستمر تنش در رابطه با کشورهای غربی، منافع کشور را تامین نمی‌کند و از آرمان‌های جمهوری اسلامی هم نبوده است، بلکه رفتار سیاسی است، زمانی می‌توان گفت یک شعار آرمان است که در سطح ملی مطرح شود.
نباید به مباحث سیاسی جنبه تقدس و ناموسی داد
دهباشی با اشاره به اینکه نباید به مباحث جنبه تقدس و ناموسی داده شود، تصریح می کند: در زمان جنگ می گفتند کار سیدالشهدا (ع) را انجام می دهیم، بعد از آن صلح امام حسن(ع) مطرح شد که مخالفت با صلح مخالفت با اسلام تلقی می شد؛ اقتصاد شبه سوسیالیستی دولت میرحسین موسوی و اقتصاد شبه کاپیتالیستی هاشمی رفسنجانی هم، اقتصاد اسلامی تلقی می‌شد و مخالفت با آنها مخالفت با اسلام بود.
وی تصریح کرد: با این گفته آقای شیرزاد موافقم که هیچ بحثی را نباید ناموسی کرد، متأسفانه مکانیزم جدی برای افکار سنجی و کسب آرا مردم در کشور وجود ندارد. اگرچه خواسته مردمی که رای می دهند، شفاف نیست، اما در مقابل وعده‌ها نیز به همین میزان غیرشفاف است.
نظام جمهوری اسلامی عملگراست
شیرزاد گفت: هیچ جای دنیا برای آرمان رفراندوم برپا نمی‌کنند، نظام جمهوری اسلامی در مقابل افکار و گرایشات مردم حساس و تا حد زیادی عملگرا است.
وی در خصوص پیش بینی خود از آینده اظهار کرد: معتقدم هرچه که به جلو حرکت می کنیم، افراد متعادل‌تر خواهند شد و بعید می‌دانم که فضای داغ احساساتی سیاسی به وجود آید، مردم به سمت فاصله گرفتن از شعارگرایی پیش می‌روند.
دهباشی نیز در مورد آینده تصریح کرد: آینده را بدون تنش نمی‌بینم؛ از یک زمان به بعد دو نوع برخورد با مسائل سیاسی ایجاد می شود که یک دسته سیاست زده و نسبت به سیاست بی تفاوت می شوند و دسته ای دیگر سراغ شعارهای سخت‌تر می روند و با انسداد سیاسی روبرو می‌شوند.
نظر شما