به گزارش خبرنگار ایمنا، بنابر یافتههای باستان شناسنان شبهجزیره کره و سرزمینهای مجاور، سرزمینیهایی هستند که بیش از ١٠٠٠٠ سال قبل از میلاد مسیح یعنی در زمان عصر یخبندان نیز محل سکونت بودهاند. سرزمینی با قدمت تاریخی و پیچیدگیهای فرهنگی منحصر به فردی که مطالعه و دانستن درباره آن خالی از لطف نیست.
" کیم مان دئوک" اهل چوسان، زن بازرگان، نیکوکار، با تدبیر و از یکی از دو زن ثروتمند زمان خود بود که بین سالهای ١٧٣٩ تا ١٨١٢ در "جزیره ججو" زندگی میکرد. زمانی که او به دنیا آمد شرایط زندگی برای او و سایر زنان جزیره ججو چندان آسان نبود؛ ارتقا به طبقه اجتماعی بالاتر، تحصیل و ترک کردن جزیره یا حتی ترک کردن خانه، اقداماتی بود که زنان حق انجام آن را نداشتند. او نه تنها از این مرزها گذر کرد، بلکه از معدود زنانی شد که دربار امپراطوری از او قدردانی کرد. اگر چه رو به رو شدن با این موانع کار چندان آسانی نبود.
"کیم مان دئوک" در خانوادهای فقیر به دنیا آمد. پدرش بازرگان بود. زمانی که تنها ١٢ سال داشت، والدین خود را از دست داد، او به "گیسانگ برده" تبدیل شد و یک گیسانگ او را به فرزندی پذیرفت. پس از چند سال کار کردن به عنوان یک گیسانگ، به پایین بودن منزلت طبقهای که به آن تنزل یافته بود پی برد؛ بنابراین مشکل خود را با وزیر در میان گذاشته، از او میخواهد پایگاه اجتماعی او را برگرداند چرا که او اصالتا برده و از طبقه پایین جامعه نبود.
سر انجام پایگاه اجتماعی "مردم عادی غیر اشرافی" به او بازگردانده شد. زمانی که پایگاه اجتماعی او به وضعیت مردم عادی بازگشت، تصمیم گرفت که بازرگان شود. او ابتدا آموزشهای لازم را دید و از آنجایی که توانایی مدیریتی خوبی داشت، از جلبک دریایی، فروش زمین، مروارید و غیره به ثروت و موفقیت بسیاری دست یافت. راز موفقیت او در فروش بالا اما با قیمت پایین بود.
در آن دوران طبقات اجتماعی در این سرزمین به دستههای زیر به ترتیب «نجیبزادگان»، «طبقه متوسط»، «غیراشرافی عادی»، «غیراشرافی سطح پایین»، «نجسها» و در پایینترین جایگاه «بردگان و دهقانهایی که زمینی نداشتند» دستهبندی میشد.
گیسانگ در فرهنگ شبه جزیره کره؛ به زنان بردهای گفته میشد که وظیفه داشتند پادشاه یا طبقه اشرافزاده را سرگرم کنند و در مواردی خدمات جنسی ارائه میدادند. آنها پذیرایی کنندههای رسمی حکومتی بودند که شعر و هنر میآموختند. آنجایی که گیسانگها برده به حساب میآمدند و طبقه پایین به شمار میرفتند، استعدادهای آنها عموما به دلیل پایگاه اجتماعیشان نادیده گرفته میشد.
اوایل سال ١٧٩٠، قحطی بیسابقهای اتفاق میافتد که به مرگ نزدیک به یک سوم جمعیت مردم ججو منجر میشود. در این زمان "کیم مان دئوک" تصمیم بزرگی میگیرد، بیش از ٩٠ درصد داراییهای خود را به اقدامات امدادگرانه و کمک به مردم جزیره اختصاص داد. اقدام "کیم مان دئوک" به قدری بزرگ و تاثیر گذار بود که مورد تحسین "جئونگجو چوسان" بیست و دومین پادشاه سلسله چوسان، قرار گرفت. پادشاه جئونگجو از "کیم مان دئوک" خواست تا آرزویش را به او بگوید و او به عنوان قدردانی خواسته او را برآورده سازد. "کیم مان دئوک" در پاسخ گفت میخواهد قصر سلطنتی هانیانگ را ببیند. در زمانی که زنان نمیتوانستند به طبقه اجتماعی بالاتر ارتقا یابند و یا جزیره را ترک کنند؛ نه تنها امپراطور به او اجازه داد که به پایتخت بیاید و قصر را از نزدیک ببیند، بلکه با وجود مخالفتهای بسیاری که در دربار وجود داشت جئونگجو به "کیم مان دئوک" سمت حکومتی داد.
در سال ١٨١٢، "کیم مان دئوک" در ٧٣ سالگی درگذشت. امروزه در جزیره ججو مجسمه یادبود برای او ساخته شده است و برای گرامیداشت او در سال ٢٠١٠ سریالی با اقتباس از زندگی واقعی او در کره جنوبی پخش شد.
نظر شما