به گزارش خبرنگار ایمنا، در میانه خیابان استانداری و هم جوار دانشگاه هنر در توحید خانه، هنر باستانی ایران پرورش مییابد و زیر سقف عجیب این بنا، پژواک آواز و نقالی نقالان در فضا طنین میاندازد و ندای موسیقی دف و نی با جان تماشاگران در میآمیزد.
قصهها آشنا است اما تماشاگران گویی که تا کنون نشنیده باشند سراپا گوش در مقابل بانو مهدوی و مرشد زرین کلاه نشستهاند تا نتهای کلامشان را به جانشان بپذیرند. در میان داستانهای اسطورهای شاهنامه، در میان جنگ رستم و سهراب و عشق تهمینه و مرگ اشکبوس محمد رضا رهبری چند کلامی در خصوص تاریخچه نقالی سخن میراند و قصه گویی را توام با لذت و تفریح میداند و میگوید: ایرانیان با علاقهای که به قصه گویی دارند آن را از دورههای پیش از اسلام حفظ کردهاند.
او می افزاید: روشهای قصه گویی در ایران بسیار متنوع است. از این روشها میتوان به دفتر خوانی، قصه با موسیقی و پرده خوانی اشاره کرد.
این پژوهشگر به تفاوت نقالی و پرده خوانی اشاره می کند و می گوید: نقالی در ایران هنری شفاهی است که مکتوب نشده و بخشهایی از آن به مرور زمان از میان رفته است. مرشد عباس زریری از معدود افرادی است که از خود یک مجموعه پنج جلدی نقالی خوانی به جا گذاشته است.
اصفهان پایتخت نقالی
قاسم هاشم متخلص به زرین کلاه نیز می گوید: اصفهان از گذشته پایتخت نقالی بوده و بخاطر وجود مرشدانی چون عباس کسرایی، عباس زریری، حبیب الله عباسی، مرشد محمد و... از بزرگان و فعالان در این زمینه بودند. مرشد اسماعیل نصوحی در مبارکه و مرشد اژدر و فرزندان مرشد طریقت در حال حاضر در این رشته به فعالیت میپردازند و بازماندگان نسل قدیم نقالان هستند.
او ادامه می دهد: در شهرهای دیگری که هنر نقالی رواج دارد از طومارهای مرشد عباس زریری استفاده میشود و همین مسئله اصفهان را به پایتخت نقالی تبدیل کرده است.
زرین کلاه با اشاره به کم اجرا شدن نقالی می گوید: این هنر نسبت به هنرهای دیگری چون تئاتر و... بسیار کمتر است. چرا که تعداد نقالان اصفهان به پنج نفر نمیرسد. آموزش نقالی به صورت مکتبی است. من معتقدم که آموزش نقالی باید به شیوه قدیمی باشد و در آموزشگاه میسر نمیشود. نقالی و شاهنامه خوانی یک کار تخصصی است. اشخاص باید در جوار یک استاد نقال فعالیت کنند و آداب آن را بیاموزند.
هاشمی با انتقاد از روشهای نوین نقالی می افزاید: روشهای نوین باعث از میان رفتن نقالی میشود و نقالی ارزش خود را از دست میدهد. نقالی شبیه به یک ظرف عتیقه است که ارزش آن به کهنه بودن است. نباید رنگ نو به آن زد. مسئولان نیز به این هنر کم توجهی میکنند و مکانی را برای این هنر در نظر نمیگیرند.
نظر شما