به گزارش ایمنا، دوران کودکی هر فرد بیانگر شخصیتی است که وی در آینده از خود نشان میدهد و به هیمن ترتیب، شیوه زندگی در بزرگسالی به طور مستقیم نشان دهنده نحوه رشد و زندگی در دوران کودکی است. بنابراین والدین نقش مؤثری در رشد صحیح کودکان خود و تحویل انسانهای فرهیخته به جامعه آینده دارند. با وجود شواهد عینی در جامعه امروز، میتوان گفت که امروزه این نقش بسیار پررنگتر و مسئولیت والدین سختتر از گذشته است چرا که به مرور زمان و با تغییر شرایط جامعه، وضعیت خانوادهها نیز متفاوت شده است.
هر چند این امر کمابیش در گذشته نیز دیده میشده است ولی امروزه بیشتر شاهد کودکان گستاخ و لجباز هستیم و متأسفانه والدین بی حوصله و پرمشغله امروزی کمتر میتوانند به این بحران رسیدگی کنند. پرخاشگری کودکان معمولا با عصبانی شدن، از کوره در رفتن، جر و بحث با بزرگسالان، کتک زدن اطرافیان، داد و فریاد و این قبیل رفتارها بروز میکند که هر یک نیز دلیل خاص خود را دارند.
مثلا عصبانی شدن کودک بدلیل ناتوانی او در کنترل جهان اطراف و احساس ناکامی وی در این رابطه است، لذا کودک با واکنشهایی مثل کتک زدن و پرت کردن اشیا به اطراف سعی میکند عصبانیت خود را تخلیه کند و به این صورت کنترل گوشهای از جهان اطراف خود را به دست گیرد و به طریقی، خود و توانایی هایش را به اثبات رساند. البته کتک کاری کودکان دلایلی چون جلب توجه، مقابله با موقعیتهای پراسترس و پرفشار، ناتوانی در برقراری ارتباط و رساندن منظور خود به اطرافیان نیز دارد که این رفتارها بیشتر در سنین دو تا شش سالگی که کودک توان خویشتنداری و کنترل بر انرژی، رفتار و اعمال خود را ندارد بروز میکند و بعد از شش سالگی که از نظر تکاملی، کودک به مرحله کنترل و جلوگیری از تکانههای خود برای کتک زدن و گاز گرفتن میرسد، در اکثر مواقع توانایی کنترل بر رفتارهای خود را پیدا میکند.
اما تا قبل از این سن، والدین در برابر کودک پرخاشگر خود چه شیوهای را میتوانند اتخاذ کنند؟ چگونه میتوان کودکان پرخاشگر و عصبانی را کنترل نمود؟ در این زمینه بعضی راهکارهای ساده پیشنهاد شده است که نکته اصلی و کلیدی همگی آنها صلابت والدین و حفظ آرامش است. در ادامه بعضی از این راهکارها ارائه میشوند. در ابتدا باید گفت لازم است والدین بدون خشم و عصبانیت و تنها با لحنی محکم با کودک برخورد کنند. چنانچه کودک کتک میزند، پرخاش میکند و گاز میگیرد لازم است او را محکم و به گونهای که آسیب نبیند نگه داشت، در چشمان او خیره شد، محکم و باصلابت به او اعلام کرد که حق ندارد این رفتار را با پدر و مادر و یا حتی دیگران داشته باشد. به هر حال کودک نیاز دارد که در چارچوب قوانینی زندگی کند که به رفتار وی جهت میدهند. ولی پرخاشگری متقابل والدین و آزمایش زور و قدرت در بکارگیری این قوانین تنها اوضاع را بدتر خواهد کرد. چرا که نباید از همان بچگی کودک را سرخورده و ناتوان بار آورد.
نکته مهم دیگر اینکه کودک باید بیاموزد کتک زدن اطرافیان تنها راه برای تخلیه خشم و عصبانیت نیست. وی میتواند خشم خود را بر بالش و یا یک کیسه بوکس کوچک که پدر و مادر برایش مهیا کردهاند خالی کند. در این راه نقش تربیتی والدین بسیار پررنگ است چرا که گاهی نیاز است به کودک یادآوری شود قرار است عصبانیت خود را بر بالشتش تخلیه کند و نه روی دیگران. در این رابطه مثلا والدین از قبل با او صحبت کرده و بر این کار توافق میکنند. در صورت زیرپا گذاشتن این توافق با لحنی به دور از عصبانیت ولی جدی توافق مذکور باید به او یادآوری شود. دیگر اینکه لازم است کودک برقراری ارتباط کلامی را فرا بگیرد و بتواند احساس خود را با صدای بلند به زبان آورد. مثلا بتواند به والدین خود بگوید که من هم از کار یا حرف شما عصبانی شدم، آنقدر زیاد که دارم آتش میگیرم! مهم است که کاربرد کلمات برای تخلیه احساسات به کودک آموزش داده شود.
نکته اینجاست که باید با کودک مثل یک انسان کامل رفتار شود و رفتار و حرکاتش تصدیق شود. بسیار پیش میآید که والدین کودک را هنوز خام میدانند که توانایی درک و فهم ندارد، ولی واقعیت اینجاست که کودک خیلی بیشتر از حد تصور بزرگترها میفهمد و درک شدن را به خوبی درمییابد. مثلا اگر به کودکی گفته شود که میدانم حرفم باعث ناراحتی تو شد، تأثیر معجزهآسای کلمات در آرام کردن او بسیار نمایان است. در آخر باید گفت کودکان نیاز به دیده شدن دارند، از توجه لذت میبرند و دوست داشته شدن را درک میکنند، چرا که میفهمند ارزشمند و قابل اهمیت هستند. بنابراین رفتار درست با آنها سبب میشود که خودشان هم تمایل پیدا کنند که والدینشان را راضی نگه دارند و برای خوشحالی آنها به بهترین نحو ممکن عمل نمایند. لذا کودکی که نادیده گرفته نمیشود، بدون احساس سرخوردگی و بغض رشد یافته، خود تبدیل به والدین مناسب برای فرزندش خواهد شد.
نظر شما