به گزارش خبرنگار ایمنا از شهرستان شهرضا، شهید «نبیالله محسنی» فرزند عباسعلی در هفتم اردیبهشتماه ۱۳۳۹ در روستای هونجان شهرضا دیده به جهان گشود. وی تحصیلات خود را تا پایان مقطع ابتدایی ادامه داد و پس از آن برای کمک به معیشت خانواده، همراه پدر مشغول به حرفه نجاری شد.
شهید محسنی و دیگر برادرانش در فعالیتهای انقلابی ضد رژیم ستم شاهی فعالیت چشمگیر داشتند و ضمن شرکت در تظاهرات و راهپیماییها، در پخش اعلامیههای امام(ره) همکاری میکرد .
این شهید بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در بسیج محل ثبت نام کرد و به همراه سایر بسیجیان، به نگهبانی در شب و پاسداری میپرداخت؛ با شروع جنگ تحمیلی، شهید محسنی پس از طی دوره آموزش نظامی راهی جبهه شد و سرانجام در تاریخ ۱۰ آبان ماه ۱۳۶۱ در عملیات محرم به درجه رفیع شهادت نائل شد.
پیکر مطهر شهید «نبیالله محسنی» پس از تفحص و ورود به شهرستان شهرضا، عصر امروز (چهارشنبه) و همزمان با تاسوعای حسینی در روستای زادگاهش تشییع و به خاک سپرده شد.
مراسم بزرگداشت این شهید نیز روز پنج شنبه ۲۹ شهریورماه، مصادف با عاشورای حسینی از ساعت ۱۶ الی ۱۸ در بیت العباس روستای هونجان برگزار می شود.
وصیت نامه شهید نبی اله محسنی
به نام خدا
سلام بر امام زمان(عج) و نایب برحقش امام امت
سلام بر خمینی و یارانش و سلام بر شهیدان انقلاب که با دادن جان خود و خون خود راه را برای پیروزی انقلاب اسلامی هموار نمودند.
و درود بر ملت شهیدپرور و غیور ایران
من نبی اله محسنی بنا بر وظیفه شرعی و به دستور امام خمینی(ره) جهت رضای خدا با کمال میل به جبهه جنگ اعزام میشوم، اگر خداوند افتخار شهادت را نصیب من کرد این چند کلمه را به عنوان وصیت مینویسم تا بدانم که من فقط به خاطر خدا به جنگ کفّار میروم و از شما مردم عزیز میخواهم که وحدت خود را حفظ کنید و از خط امام(ره) که خط قرآن است پیروی نمائید و از پدر و مادر و برادرانم میخواهم که از شهادت من نگران نباشند چون راه امام حسین (ع) را باید با شهادت پیمود و از تمامی دوستان و آشنایان میخواهم که مرا مورد عفو خود قرار دهند و چناچه کسی از دست من ناراحتی دارد مرا ببخشید و حلالم نمائید.
از آن روزی که از کار و زندگی گذشتم و لباس احرام را به تن خود کردم گفتم : ای خدای مهربان ما به طرف تو می آئیم و به طرف تو قدم برداشتیم و میخواهیم اگر به ما توفیق شهادت دادی در راه تو شهید شویم و ما به حسین (ع) میگوئیم: ای حسین عزیز به خدا قسم ما اهل کوفه نیستیم .
شما ای پدران و شما ای مادران ، شما را به خدا قسم میدهم که فرزندان خود را به فرموده امام(ره) به جبهه بفرستید تا اسلحه شهیدان را به دست بگیرند و با این از خدا بیخبران بجنگند و شما پدران و مادران، خدا شما را در موقعی امتحان میکند که حضرت ابراهیم(ع) را امتحان کرد، جلوی فرزند خود را نگیرید و بگذارید راه شهیدان را ادامه دهند و شما برادران به جبهه بشتابید که مدرسه و دانشگاه و جای عبادت و جای خدا شناسی و راه حسین است که به فرموده امام(ره)، در جبهه خون هزاران شهید ریخته شده است.
شما را به خدا قسم میدهم راه حسین(ع) و راه شهیدان را ادامه دهید و نگذارید امام امت دشمن شاد بشود.
چند کلمهای درباره خواهران و برادران: من از شما عزیزان میخواهم که خون من که به زمین ریخته شده است مرا حلال کنید و با بسیج همکاری کنید که انشاء الله پایگاه مبارزه باشد و از شما پدر و مادرم میخواهم در این مدت ۲۲ سال که برای من زحمت کشیدید و در عوض آن شما را اذیت کردم مرا ببخشید و از اینکه نتوانستم این زحمات را جبران کنم مرا حلال کنید.
من که سرباز امام زمان هستم و به جبهه اسلام میروم و به راه خدای بزرگ و قرآن میروم، میروم تا صدام و صدامیان را نابود کنم و از شما مردم و از برادران و خواهران میخواهم انقلابی باشید و حرف های باارزش امام(ره) را گوش کنید و شما جوانان هم که در پشت جبهه هستید خودتان را اصلاح کنید و هروقت نماز میخوانید امام(ره) را دعا کنید، من از شما برادران قرآنی میخواهم این حرف هایی که بعضی مردم میزنند را گوش نکنید و آن حرف هایی که امام میزند آن را گوش کنید و آن را عمل کنید و با هم برادر باشید. والسلام .
نظر شما