به گزارش خبرنگار ایمنا، طی سالهای گذشته و با تصرف مناطق مختلفی که تحت اشغال گروههای مخالف دولت اسد از قبیل داعش، القاعده، جبهه النصره، تحریر شام و گروههای جهادی دیگر بوده اند، اعضای باقیمانده این گروهها و خانواده آنها با اتوبوس به ادلب منتقل میشدند. از این روست که جمعیت استان ادلب امروز بالغ بر سه میلیون نفر برآورد میشود.
هرچه محاصره این منطقه توسط ارتش سوریه تنگتر و زمان جنگ نزدیکتر میشود، کشورهای غربی و عربی که سابقاً پشتیبان همه جانبه نظامی و سیاسی شورشیان در سوریه بودهاند، اینبار به بهانههای حقوق بشری، به تبلیغات ضد حکومت اسد شدت بیشتری می بخشند.
البته نباید از یاد برد که جمعیت پرشمار غیرنظامیان در این استان، میتواند بالقوه شمار قربانیان هرگونه حمله نظامی را افزایش دهد. شورشیان در گذشته بارها نشان دادهاند که تنها اهداف سیاسی و حفظ سیطره بر مناطق استراتژیک برای آنها مهم بوده و از ایجاد سپر انسانی با استفاده از غیرنظامیان در مناطق تحت سلطه خود ابایی ندارند.
رفتار دوگانه ترکیه
بازیگران اصلی درگیر در جنگ طولانی این کشور هرکدام از لحاظ استراتژیک و منافع خاص خود برای این استان اهمیتی ویژه قائل هستند. ترکیه دارای مرز مشترک و طولانی با این استان است و در سالهای گذشته شمار زیادی از پناهجویان سوری از مرزهای این استان به ترکیه رفته و در کمپهای موقت این کشور اسکان یافتهاند. نیروهای تحت حمایت ترکیه نیز برای تأمین تدارکات و پیشبرد اهداف خاص این کشور در خاک سوریه از جمله تحدید نفوذ کردها در استانهای کرد نشین همجوار غالباً از این استان استفاده کردهاند.
از همین روست که استان ادلب از اهمیت خاصی برای طرفین درگیر برخوردار بوده و هست. از سالها پیش نیروهای تحت حمایت ترکیه و مخالف دولت مرکزی سوریه در مرزهای این استان مستقر بودهاند. حال مشخص نیست با تشکیل آرایش نظامی ارتش سوریه با پیشتیبانی همهجانبه نیروی هوایی روسیه و احتمال تضاد منافع بین این نیروها با شورشیان تحت حمایت ترکیه، سرنوشت این استان و انبوه غیرنظامیان ساکن این شهر به کجا ختم خواهد شد.
نکته مهم دیگر اینکه، نقش ترکیه در حمله احتمالی به این استان از سوی نیروهای دولتی سوریه در هاله ای از ابهام قرار دارد. گروههای ضد دولت سوریه، به خصوص «ارتش آزاد سوریه» متشکل از ترکمانها و نیروهای سلفی تحت حمایت این کشور، که در عملیات علیه کردهای سوریه نقش مهمی ایفاء کردند و همچنین جبهه النصره از پشتیبانی سیاسی و نظامی ترکیه برخوردار بودهاند.
در عین حال در سالهای گذشته نیروهای ارتش ترکیه در کنار نیروهای مورد حمایتش در استان ادلب، وظیفه مراقبت از مرزهای این استان در راستای جداسازی آن از بقیه خاک سوریه را برعهده داشته و در مراقبت از نیروهای تحت امر خود در این مکان از هیچ کوششی دریغ نکرده است.
موضوع دیگری که میتواند نگرانی ترکیه از هرگونه درگیری در ادلب را دوچندان کند، جاری شدن سیل آوارگان از این استان و گذشتن آنها از مرز ترکیه است. لازم به یادآوری است که استان ادلب در شمال سوریه تنها با ترکیه مرز مشترک زمینی دارد. در نتیجه تشدید درگیریها در این استان میتواند به حرکت جمعیت میلیونی این منطقه به سوی مرزهای ترکیه منجر شود، که این امر میتواند نگرانیهای امنیتی متعددی را برای ترکیه رقم زند.
با توجه به اینکه بازیگران اصلی این بحران هفت ساله، یعنی سوریه، ایران، روسیه و ترکیه، روز جمعه در تهران گرد هم میآیند، تا بر سر پایان دادن به این جنگ طولانی و روند بازسازی در آینده پس از جنگ در این کشور رأیزنی کنند، به نظر میرسد چگونگی راضی ساختن ترکیه و سهمی که این کشور برای خود در آینده سوریه قائل خواهد بود، یکی از مهمترین مسایل مورد چانه زنی بین کشورهای ذینفع خواهد بود. این در حالی است که وزیر امور خارجه ترکیه روز سه شنبه – ۱۳ شهریور - در صحبت با همتای آمریکایی خود با اظهار نگرانی از اقدامات نظامی سوریه، مخالفت خود را با هرگونه اقدامی علیه ادلب اظهار کرد.
موضع گیری صریح ظریف، وزیر امور امور خارجه ایران، که چند روز پیش در سفری اعلام نشده به دیدار همتای سوری خود و رییس جمهوری این کشور رفت و صراحتاً خواستار بیرون راندن هرچه زودتر تروریستها از آخرین پایگاه آنها در ادلب شد، نشاندهنده عزم جدی ایران در بازپس گیری این منطقه و یکپارچگی کامل سوریه است.
مخالفتی با تصرف ادلب به وسیله دولت قانونی سوریه وجود ندارد
مرتضی موسوی خلخالی، دیپلمات پیشین و متخصص جهان عرب، در همین رابطه به خبرنگار ایمنا گفت: نظر به اینکه استان ادلب تنها پایگاه باقیمانده در تصرف مخالفان دولت سوریه است، اگر دولت قانونی بتواند این منطقه را به تصرف خود درآورد، میتوان گفت که این دولت توانسته حاکمیت خود را بر اکثریت قریب به اتفاق خاک کشور اعمال کند. در نتیجه موفقیت در عملیات پیش رو از اهمیتی فوق العاده و حیاتی برای دولت اسد برخوردار است.
وی در خصوص موضع ترکیه را در قبال عملیات پیش رو در ادلب نیز گفت: ترکیه تنها کشوری است که مرز مشترک با استان ادلب دارد. ترکیه از ابتدا مخالف تصرف این استان به دست نیروهای دولتی بود. پس از مدتی و با نزدیک تر شدن مواضع کشورهای ایران و روسیه با ترکیه و همچنین بحرانهای اخیر پیش آمده در روابط این کشور با آمریکا، با تغییر در مواضع استرتژیک خود، حمایتهای از شورشیان سوری را تعدیل کرد، اما به نظر میرسد در زمان فعلی به صورت کلی مخالفتی با تصرف این منطقه به وسیله دولت قانونی سوریه نداشته باشد. ضمن اینکه ترکیه آمادگی ضمنی خود را برای پذیرش میزان بیشتری از آوارگان احتمالی تحت تأثیر عملیات نظامی در ادلب اعلام کرده است.
موسوی خلخالی تأکید کرد: اگر عملیات نظامی در ادلب آغاز شود، قطعاً با چراغ سبز ترکیه این عمل صورت گرفته است و موضع اخیر ترکیه فقط در جهت جلب رضایت طرفهای آمریکایی و اروپایی این کشور قابل تحلیل است؛ به ویژه ورود روسیه در عملیات ادلب علی القاعده با هماهنگی و رضایت ترکیه امکان پذیر خواهد بود.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه با اشاره به اهداف ترکیه از این پذیرش آوارگان سوری گفت: در واقع راه دیگری وجود ندارد. تنها مرز مشترک ادلب با ترکیه است و در گذشته نیز تعداد زیادی از آوارگان از این منطقه به ترکیه پناه برده و در خاک این کشور اسکان یافتهاند. ترکیه با پذیرش بیشتر پناهجویان به دنبال جلب کمکهای بیشتر از طرف کشورهای عربی و اروپایی است و در عین حال این اقدام تلاشی برای القای سیاستهای انساندوستانه ترکیه در افکار جامعه جهانی است. پناهجویان سوری به هر حال باید روزی به کشور خود یعنی سوریه بازگردند. ترکیه نیز به این مسئله واقف است و میداند که حضور بلند مدت این آوارگان در خاک این کشور میتواند بحرانهای امنیتی و انسانی برای این کشور به دنبال داشته باشد. لذا قاعدتاً در جهت برقراری آرامش و امنیت در سوریه یکپارچه تلاش خواهد کرد.
آمریکا، کشورهای عربی و اسرائیل ساکت نخواهند نشست
موسوی خلخالی در رابطه با پیشبینی اش از اجلاس آینده سران ایران، روسیه و ترکیه در تهران گفت: برگزاری همین اجلاس در وقت مقرر نشاندهنده عزم این کشورها در پایان دادن به بحران طولانی و جنگ خانمان سوز در سوریه است. البته آمریکا و کشورهای عربی و اسرائیل ساکت نخواهند نشست و سعی خواهند کرد با ایجاد مسایل مختلف از جمله اجرای سناریوهایی مثل حملات شیمیایی ساختگی در ادلب و احیاناً تهدید به حملات نظامی یا حتی اجرای محدود این حملات، در روند پیروزی و قدرت گرفتن دولت قانونی سوریه و متحدان آن خلل ایجاد کنند. آمریکا و کشورهای عربی در سالهای اخیر سرمایهگذاری عظیمی در ناامن سازی سوریه انجام دادهاند، بدون اینکه به نتیجه ملموس و قابل توجهی در جهت خواستههای خود برسند. لذا روند آزادسازی ادلب و نهایتاً تسلط کامل دولت قانونی بر تمامی اراضی کشور با دشواریهایی همراه خواهد بود.
به گزارش ایمنا، هر چند آمریکا و برخی متحدانش در شرایط کنونی از «حربه» حقوق بشر برای حفظ منافع خود استفاده می کنند و رویکرد آنها به جنگ یمن نشان می دهد که هیچ تقیدی به حفظ جان غیر نظامیان ندارند، اما به هر حال از این نکته نمی توان گذشت که حفظ و حراست از جان غیرنظامیان در جنگها، جزو دستورات و بایدهای اسلامی و انسانی است و سیاسی و کم مایه شدن مفاهیم حقوق بشری از سوی برخی کشورها، نباید دلیلی برای نقض آن ها از سوی سایر کشورها باشد.
با این وجود تجربه عملکرد گروههای تروریستی به ویژه داعش و جبهه النصره نشان می دهد هرگونه تعلل در بازپس گیری این آخرین پایگاه مهم شورشیان و تروریستها در خاک سوریه، میتواند به سازماندهی مجدد و تجدید قوای این نیروها و تکرار و ادامه جنایات عظیم بشری در این کشور بحران زده منجر شود.
گزارش از: احمدرضا مجدنیا- خبرنگار سیاسی ایمنا
نظر شما