به گزارش ایمنا، ابوریحان محمد بن احمد بیرونی، دانشمند، ریاضیدان، ستارهشناس، تقویمشناس، انسانشناس، هندشناس، تاریخنگار، گاهنگار و طبیعیدان برجستهٔ ایرانی که در شهریورماه سال ۳۵۲ خورشیدی در کاث (شهری کهن در سرزمین خوارزم) دیده به جهان گشود، از برجستهترین دانشمندان مسلمان و فارسیزبان سدههای چهارم و پنجم هجری است که به زبانهای خوارزمی، فارسی، عربی، سانسکریت، یونانی باستان، عبری توراتی و سُریانی تسلط و آشنایی داشته و در طول عمر ۶۵ ساله خود، ۱۳هزار سطر مقاله و کتاب از خود برجای گذاشته است. آثار او در زمینههای مختلف علوم از جمله مذهب، عادات و رسوم هندوان، نجوم و تقویم، روشهای مختلف ساخت انواع اسطرلاب، مواد معدنی و جواهرات، داروهای گیاهی، خواص و طرز تهیه آنها، مبدأ تاریخها و گاهشماری اقوام مختلف، نگارش اعیاد اقوام مختلف از جمله ایرانیها، یونانیها، یهودیها، مسیحیها، عربهای زمان جاهلیت و عربهای مسلمان نوشته شده و همچنین کتابهای بسیاری از هندی به عربی و از فارسی به عربی برگردانده است. این استاد بزرگوار که از مکاتبه و تبادل نظر فکری با ابن سینا در اصفهان نیز بهره میبرده، معروف به نگارشِ باورهای مردمِ کشورهای گوناگون بوده و لذا «نویسندهٔ بیطرف» خوانده میشود؛ همچنین گفتنی است که وی را پدر علم انسان شناسی و نیز پدر هندشناسی نیز میخوانند.
ابوریحان در دورهای دست به پژوهش زد که "سامانیان" از مشوقان اصلی دانش و ادب فارسی، بر شمالشرقی ایران شامل خراسان و خوارزم و "زیاریان" بر گرگان، مازندران و مناطق اطراف حکومت میکردند و هر دو گروه او را تحت پشتیبانی مادی و معنوی خود قرار داده و در راه پژوهش یاری کردند. بیرونی تا آخر عمر به ایران خاوری شامل مناطق مرکزی و جنوبی افغانستان امروز و تحت سلطه غزنویان رفت و هیچگونه حمایتی در هیچ زمینهای از سوی محمود غزنوی دریافت نکرد، ولی لحظهای از تلاش برای تکمیل تحقیقات علمی خود فروگذار نشد و اختراعات مهمی چون ترازوی دقیق اندازهگیری وزن مخصوص جامدات و نیز تعیین مقدار طلا و نقره در اجسام مرکب و چگالیسنج را از خود برجای گذاشت؛ وی اولین روش ساده اندازه گیری شعاع زمین را ابداع کرد و حدسهایی در زمینه حرکت زمین به دور خورشید و نیز نظریاتی درباره دورههای مختلف زمینشناسی ارائه داد. جالب آنکه وی به هدف تعیین دقیق جهت قبله اقدام به ثبت مختصات شهرهای زیادی کرد و این اطلاعات را روی کره کوچکی رسم کرد که پس از اتمام کار متوجه خالی بودن سه پنجم کل دنیا شد و حدس زد از آنجایی که نیروهای حاکم بر دو پنجم زمین که خشکیها را از دل زمین بیرون کشیدهاند، در مابقی دنیا نیز وجود دارند، پس در این بخش دنیا یک یا دو خشکی بزرگ باید وجود داشته باشد.
بعدها، به طور اتفاقی "کریستوف کلمپ" این خشکی را پیدا کرد و مدتها بعد "آمریگو وسپوچی" اعلام کرد که این قاره جدیدی است. این دانشمند بزرگوار که به گفته عبدالحمید دجیلی، طرح مسایل علمی را به مافوق تصور بالا برده و صاحب قدرت خلاقه حیرتآور و ارزشمندی بر پایهٔ علم و دانش بوده است، از با ارزشترین نام آوران اسلام و ایران است که آثار ارزشمندش همچنان جهانیان را تحت تاثیر خود دارد و مورد استفاده قرار میگیرد ولی متأسفانه در لا به لای صفحات تاریخ این سرزمین به دست خاطرهها سپرده شده و کمتر کسی از خدمات و ارزش این عنصر افتخارآفرین آگاهی دارد؛ حال آنکه آثارش به جهت بار علمی بالا، ثبت یونسکو بوده و مجسمه اش در برابر سازمان ملل در کنار سه دانشمند دیگر خودنمایی میکند. چه افسوسی دارد مقبرهای که در نهایت مظلومیت در گوشهای از منطقه بهلول شهر غزنی افغانستان رو به ویرانی رفته بود و کمتر کسی میدانست که در زیر این سنگهای ویران شده، کسی آرمیده که دانای کل زمان خود بوده است و اکنون پس از گذشت چندین قرن تازه به فکر مرمت آن افتاده اند.
یادداشت از: مریم زمانی، خبرنگار ایمنا
نظر شما