حفظ و نگهداری از فضای سبز در دوران دشوار کمآبی کنونی یکی از چالشهای مهم مدیریت شهری اصفهان است. نهتنها برای هوای پاک و تصفیه آلایندهها، اصفهان نیازی حیاتی به فضای سبزش دارد که این فضای سبز بهنوعی میراث طبیعی و نیز تعریفکننده هویت شهری اصفهان، پایتخت پردرخت صفوی و شهر باشکوهی هم هست که با باغهای متعدد و متنوع و یگانهاش در جغرافیای شهری جهان شهره است.
در این میزگرد به تنگناها، راهکارهای حفظ و توسعه فضای شهر اصفهان پرداختهشده است. دکتر فروغ مرتضایی نژاد، رئیس سازمان پارکها و فضای سبز اصفهان همچنین دکتر مهدی بصیری، استاد دانشگاه صنعتی و از چهرههای منتقد سیاستهای آبی سه دهه اخیر در حوضه زایندهرود، دکتر مسعود برهانی عضو هیئتعلمی مرکز تحقیقات کشاورزی اصفهان و نیز دکتر محمد کوشافر دکترای خاکشناسی و فعال محیطزیست در این میزگرد به ارائه دیدگاهها، نقدها، نظرات و پیشنهادهایی پیرامون فضای سبز و پارکهای شهر پرداختند.
نیاز اصفهان به تدوین یک استراتژی توسعه فضای سبز، تغییر راهبرد فضای سبز شهری، پایان دادن به روند کاشت گیاهان زینتی فصلی و اختصاص آب آن به درختانی که در معرض جدی خشک شدن قرار دارند و بازتعریف و چهبسا حذف چمن از سطح پارکها ازجمله مباحثی بود که در این میزگرد به آنها پرداخته شد.
■ایمنا: خانم مرتضایی نژاد، شما رئیس سازمان پارکها و فضای سبز اصفهان هستید. در آغاز میزگرد لطفاً کمی از وضعیت کنونی و دشواریها و چالشهایی که برای حفظ فضای سبز اصفهان با آن درگیر هستید را بیان کنید تا وارد مباحث کلیدی این نشست شویم.
■ دکتر فروغ مرتضایی نژاد: وسعت فضای سبز تحت اختیار شهرداری اصفهان 3700 هکتار است و سرانه هر شهروند اصفهانی به نسبت فضای سبز موجود کمتر از 17 مترمربع است.
با توجه به شرایط زیستمحیطی حاکم بر شهر اصفهان و همچنین آلایندههای موجود در هوا باید سرانه مطلوب فضای سبز برای هر شهروند این شهر به 49 مترمربع برسد و ما در حال حاضر با سرانه اکولوژیک تعریفشده برای شهر فاصله زیادی داریم.
سرانه تفرجگاهی شهر اصفهان نیز 3.4 مترمربع است و میزان استاندارد تعریفشده سرانه تفرجگاهی برای شهر اصفهان نیز 8 مترمربع است. مدیریت منابع آب مهمترین نیاز در شرایط بحرانی فعلی حاکم بر شهر اصفهان است. شرکتهای پیمانکار باید بر بحث آب، مدیریت داشته باشند و ما این شرکتها را ملزم به رعایت این امر کردهایم و همه کارگران را در همه سطوح آموزش دادهایم.
تصفیه پساب بهترین راهکار برونرفت از بحران موجود برای تأمین آب فضای سبز اصفهان است. برای بحث تأمین منابع آبی به دنبال این هستیم که پساب تصفیهشده را در اختیار اراضی جنگلی قرار دهیم.
در منطقه چهار اصفهان دچار مشکلات جدی هستیم. بسیاری از چاهها خشکشدهاند و این کار را برای ما دشوار کرده است.
ما در حال برنامهریزی برای تأمین آب از محل پساب برای جنگلهای مناطق جنوب و شمال شهر اصفهان هستیم. همچنین استفاده از ترکیبات ضد استرس برای عبور از بحران فعلی آب در اصفهان دیگر راهکاری است که در دستور کار سازمان پارکها و فضای سبز شهرداری اصفهان قرار دارد. اردیبهشت با همه سختیهایی که داشت گذر کرد. ما در تیر و مرداد دچار تنش گرما خواهیم بود و با گرمتر شدن هوا بهشدت کمبود منابع آبی را خواهیم داشت و ازاینرو استفاده از روشهای علمی را در دستور کار قرار دادهایم.
حفظ درختان بهویژه درختان چند دهساله و چند صدساله، دغدغه اصلی فضای سبز شهر اصفهان است. ما در حال بهروزرسانی بانک اطلاعاتی درختان اصفهان هستیم و در برآورد صورت گرفته بیش از 300 هزار درخت بالای 50 سال در شهر اصفهان وجود دارد که اغلب آنها نیز در کنار مادیها کاشت شدهاند. خشک شدن مادیها یکی از معضلات کنونی سلامت درختان این شهر است. درختان اطراف مادیهای اصفهان آسیب جدی دیدهاند و آبیاری تحتفشار نیز با توجه به آبیاریهای غرقابی گذشته پاسخگوی نیاز درختان این مناطق نیست.
پهنبرگ نقطه قوت شهر اصفهان در حوزه فضای سبز است. چراکه این برگها میتوانند خودکنترلی داشته باشند. زمانی که آسیب وجود دارد پاییز زودرس را داریم. این در حالی است که سوزنیبرگها آسیب جدی دیدهاند. درخت سوزنیبرگ خزان نمیکند و مجدد ایجاد نمیشود و وقتی از بین رفت دیگر جایگزینی ندارد.
شهرداری بهشدت دنبال دستیابی به منابع آبی جدید است و پساب را بهعنوان آب تقریباً پایدار در دستور کار قرار داده است. همانطور که این طرح در شهرهای مانند شاهینشهر، بهارستان و مشهد اجرایی شده و موفق هم بوده است.
■ ایمنا: آقای دکتر بصیری به اعتقاد شما آیا پساب میتواند راهحل مناسبی باشد؟
■ دکتر مهدی بصیری: اصولاً راهحل نباید بهطور مدام تهیه آب برای یک فضای سبز نامناسب باشد. فضای سبز ما، مناسب این اقلیم نیست و واقعیت این است که پساب هم کاملاً در اختیار شرکت آب و فاضلاب نیست که بتواند بفروشد به این دلیل که طبق مصوبههای دولت در سال ۱۳۳۳، درواقع پساب را به لحاظ برداشت آب از تونل کوهرنگ برای شهر اصفهان، به کشاورزان شرق اصفهان دادهاند که البته برای رقم ۳۰ میلیون مترمکعب برداشت سالانه شهر از آب زایندهرود بوده اما در حال حاضر شهر اصفهان به ۳۳۰ میلیون مترمکعب برداشت آبرسیده که از این مقدار، ۳۰ میلیون مترمکعب حقآبه قانونی شرب اصفهان است و ۳۰۰ میلیون مترمکعب از حقآبه کشاورزان برداشت میکنند که حل این مسئله هم خود مشکل است.
راهحل بحران آب در اصفهان زیربناییتر از استفاده از پساب است، راهحل مسائل، زیربناییتر از این است که بتوانیم آب تهیه کنیم یا از مردم بخواهیم آب کمتری مصرف کنند. فضای سبز پایدار، فضای سبزی است که با شرایط اقلیمی و عامل محدودکننده آن اقلیم، سازگار باشد. عامل محدودکننده اقلیم ما، هم در گذشته و هم حال، آب بوده است و بنابراین اصلاً این موضوع را در نظر نگرفتهایم و البته این کار یکی، دو روز هم نیست و مسئولان فعلی شهرداری وارث این شرایط هستند.
چمنکاری و کاشت گل فصل و درختان پرمصرف و غیره، ویژه مناطق بسیار مرطوب است گو اینکه در حال حاضر در مناطق مرطوب هم این نوع پوشش را اجرا نمیکنند. در بسیاری از مناطق دنیا دیگر چمن و گل فصل کاشته نمیشود. کاشت چمن و گل فصل، هزینهای سنگین برای شهرداری دارد و به همین دلیل همه سعی بر حفظ درخت دارند اما در اصفهان برای این موضوع دچار مشکل هستیم.
با این موضوع که «درختان پهنبرگ میتوانند خشکی را تحمل کنند» کاملاً مخالف هستم. درختان سوزنی سازگاری بیشتری به خشکی دارند و آب کمتری مصرف میکنند. اصولاً درختان استرس کمآبی را زود نشان نمیدهند. اگر یک روز به چمن آب نرسد، خیلی زود زرد و خشک میشود اما اگر درخت دو ماه هم آب نخورد مشخص نیست و افراد غیرمتخصص متوجه نمیشوند که این درخت در حال مُردن است.
در گذشته بسیاری از درختان در اثر کمآبی خشکیدهاند اما نه همان سال، بلکه سال بعد و در زمستان خشک میشوند. زمانی که به درختان استرس کمآبی وارد میشود، چوبخوارها به آنها حمله میکنند ازجمله درخت نارون. درخت چنار در اثر کمآبی، از قسمت بالایی شروع به خشکیدن میکند اما این موارد را نه باغبان، نه مردم عادی و حتی متأسفانه مهندس هم نمیبیند که درخت در حال خشک شدن است.
آبخوان شهر اصفهان، آبخوان بزرگی است اما نصف چاهها در سال ۷۹- ۸۰ خشکشده است چراکه آبخوان نیز ظرفیتی دارد. زمانی که یک سال آب نیاید نصف آبخوان خشک میشود و وقتی دو، سه سال آب نیاید کل آبخوان خشک میشود؛ بنابراین با این مقدار مصرف آب، باید به دو دلیل منتظر خشک شدن تمامی درختان باشیم، یکی اینکه بعضی از درختان در مکانهایی که خاک عمیق است و ریشه درختان تا پایین رفته است، از زیر آب میگیرند و دیگر اینکه برخی از درختان را اگر از قسمت بالا به آنها آب ندهیم، ضعیف شده و در نهایت خشک میشوند اما زمانی که آبخوان به اتمام برسد نه آب زیر را داریم و نه آب رو را که بتوانیم به درخت آب بدهیم. در کل بیآبی، درخت را میخشکاند و نمیتوانیم آب را از جایی وارد کنیم و بتوان گفت ارز ۴۲۰۰ تومانی میدهیم و آب مصرفی را میآوریم.
برخی از دانشگاهیان نامهای را برای شهردار اصفهان نوشتهاند که در حال جمعآوری امضا هستیم. در این نامه عنوانشده که اگر همینالان، چمنها و گلهای فصلی را از آب نیندازید، باید سال آینده منتظر خشک شدن درختان باشیم. به این دلیل که سال گذشته آب وارد آبخوان نشده است.
وقتی آبی برای کشاورزان جریان مییابد باید ابتدا آبخوان اصفهان را پر کند و این موضوع را هم بهحساب کشاورزان میگذارند که هر دفعه آب از این سمت رد میشود گفته میشود فلان مقدار آب به کشاورزان دادهایم و این در حالی است که بخش زیادی از آب آبخوان اصفهان را پر میکند.
اگر سال آینده بارندگی خوب شود، ممکن است پاییز سال ۹۹، آب وارد زایندهرود بشود. البته اگر حجم آبخوان را برآورد کرده بودیم، متوجه زمان خشکی آبخوان میشدیم. به گفته خانم دکتر مرتضایی نژاد ۳۰۰ هزار درخت بالای ۵۰ سال داریم که میراث یک شهر و کشور است و اگر خشک شوند، فاجعه است و مسئول مستقیم خشکی آنها هم شهرداری است اما بالاتر از اینکه در نامه هم به آن ذکر کردهایم، تشدید فرونشست زمین است این عامل علاوه بر شکسته شدن منازل مسکونی، باعث شکسته شدن آثار تاریخی شهر اصفهان نیز میشود.
تاکنون پل خواجو و سیوسهپل از فرونشست زمین آسیبدیدهاند، برخی میگویند شکستگی پلها به دلیل خشکی زمین است. پایههای پلها اساس آهکی دارد و اگر خشک شود، پلها از هم فرومیپاشد که این موضوع هم درست است اما دلیل اصلی شکستگی پلهای تاریخی، فرونشست زمین است.
مسئولان و مردم ایران استاد رسیدن به بحران هستند و وقتی به بحران میرسند تازه به فکر حل آن میافتند، این در حالی است که قبل از رسیدن به بحران، باید جلوی آن را بگیریم. البته همیشه مردم هستند که بحران را حل کردهاند و بار بحران همیشه بر دوش مردم بوده است. باید الآن جلوی بحران کمآبی را گرفت و این میزگرد مبنایی برای تصمیمگیری باشد چراکه زمان بحث در مورد خشکسالی گذشته است. در مصاحبه رادیویی شما خانم دکتر بهعنوان مدیرعامل سازمان پارکها و فضای سبز شهرداری اصفهان گفتید: «چمنهای جدید شهر را از نوع چمنهای آفریقایی و کممصرف میگذاریم» که این توسعه جدیدی است اما من بر این باورم که در حال حاضر لزومی ندارد. در شرایط کنونی باید چمنهای موجود عوض شوند یا اینکه از بین بروند. اکنون در مرحله بحران شدیدی هستیم. در زمان جنگ کسی کافیشاپ نمیرود تا شکلات میل کند. اکنون هم زمان جنگ است، یعنی باید در مقابل خشکسالی شدیدی که با آن مواجه هستیم، بسیج شد. فقط هم خشکسالی نیست چراکه تنها مسئله خشکسالی تا این حد ضرر نمیرساند بلکه عدم حکمرانی آب در حوضه زایندهرود، مسئله اصلی است و خشکسالی به آن اضافه و مزید بر علت شده است.
■ دکتر مرتضایی نژاد: باید توجه داشت که تا سال 80 آب دائمی در رودخانه زایندهرود جریان داشته و کسی تصور قطعی آب زایندهرود را نداشت. درخت 150 ساله و حتی چنار 700 ساله مرتضیعلی در ناژوان خشکیده است.
درست است که امروز رودخانه خشکشده است اما درختان این شهر بر اساس رودخانه همیشه جاری زایندهرود کشتشدهاند بنابراین همانطور که باید میدان نقشجهان و پلهای تاریخی اصفهان حفظ شود درختان میراثی ما نیز باید حفظ شود.
اما بر این باور هستیم که درختانی که قرار است به شهر اصفهان اضافه شوند باید دارای ویژگیهای رشد در شرایط بحرانی باشند و در آخرین پروژه در کوه نخودی اصفهان سعی کردیم از گونههای دیم در این پروژه استفاده کنیم.
برنامه پنجساله فضای سبز اصفهان را نوشتهام. چمن و گل باید حذف شود و این امر نیاز به فرهنگسازی دارد و تریبون به دستهای شهر باید فرهنگسازی کنند.
احتمال بروز خزان زودرس در اصفهان در سال جاری وجود دارد. یکی از اصول در نظر گرفته با پیمانکاران فضای سبز اصفهان حذف شاخههای خشکشده است و این موضوع را باجدیت دنبال میکنیم.
■ ایمنا: خانم دکتر مرتضایی نژاد اشارهای به برنامه پنجساله داشتند ولی ما تاکنون ندیده و نشنیدهایم که از استراتژی فضای سبز سخنی به میان بیاید که معمول شهرهای مهم جهان است. آقای دکتر کوشافر شما آیا اعتقاددارید که برای توسعه فضای سبز اصفهان نیاز به تدوین یک استراتژی داریم؟
■ دکتر کوشافر: در ایران و بهویژه اصفهان، به تغییر راهبرد فضای سبز نیاز داریم به این معنا که از توسعه بر مبنای سرانه خارج شویم و به سمت توسعه بر مبنای ظرفیتهای زیست بومی حرکت کنیم. زمانی که درباره ظرفیت زیست بومی صحبت میکنیم، میگوییم چه میزان آب یا دیگر منابع در اختیار داریم که فضای سبز مبتنی بر آن میزان آب باشد و در حال حاضر بحرانیترین یا عامل محدودکننده، آب است. اگر بر اساس سرانه حرکت کنیم، جمعیت در حال اضافه شدن است و درنتیجه مدام به توسعه فضای سبز نیاز داریم و با بحران آب مواجه خواهیم شد. اگر بر مبنای ظرفیت زیست بومی حرکت کردیم، ناخودآگاه مجبور هستیم بر اساس میزان آب، گونههای پرمصرف را حذف و گونههای منطبق با میزان آب را جایگزین کنیم که ممکن است حتی توسعه نیز داشته باشیم اما توسعهای که از ذخیره آب حاصل از تغییر استراتژی، حاصلشده است.
تغییر استراتژی فضای سبز در محور زایندهرود محدود به اصفهان نیست. زمانی که از اصفهان اسم برده میشود، حداقل باید تمام شهرهایی که از آب زایندهرود استفاده میکنند این تغییر استراتژی را اعمال کنند چراکه اصفهان تنها، کارگشا نیست. اسناد بالادستی کشور هم این راهبرد را تأکید کرده است و مشخصاً در یکی از بندهای ابلاغیه سیاستهای زیستمحیطی کشور، صراحتاً به ظرفیت زیستبومی تأکید شده است، بنابراین مشکل قانون نداریم و فقط بهسرعت و خلاقیت نیاز است.
مسلماً در یک مدت زمان کوتاه، کار خیلی سختی است و میبایست در یک زمان خیلی معقول تغییر فاز داد و فضای سبز شهر اصفهان را از سرانه به ظرفیت زیست بومی تغییر داد.
اصفهان که شهر خلاق نامیده شده است در حال حاضر باید دستکم توان خروج از نمادهای آبی را داشته باشد و ازجمله با هنر و خلاقیتی که از این شهر سراغ داریم انتظار میرود اصفهان بتواند فضای سبزی مبتنی بر کمآبی طراحی کند که پیام کمآبی را هم برساند. به این معنا که علاوه بر اینکه کارکردهای فضای سبز تأمین میشود و درعینحال، زیبایی شهر حفظ میشود، به مردم شهر و افرادی که از شهرها و کشورهای دیگر نیز به اصفهان سفر میکنند این پیام را منتقل کند که در اصفهان کمآبی است.
الزاماً زیبایی، تنها در گلِ فصل نیست. همه فکر میکنند که فقط گل فصل زیبا، فضای شهر را زیبا میکند. درست است، گل فصل زیبا است اما در شرایط کنونی اصفهان باید هنر آفرینش زیبایی بدون اتکا به چمن و گل فصل را داشته باشد و اگر نتوانیم چنین کنیم، بهواقع کوتاهی کردهایم.
نماد مجسمههای زیادی در شهرداریم که بر مبنای آب کار میکنند. بههرحال چه شهروندان و چه گردشگران، وقتی نمادهای آبی را در شهر مشاهده میکنند، فکر میکنند با شهری مواجه هستند که آب، فراوان است و توهم فراوانی آب ایجاد میشود که باید این موضوع اصلاح شود. باید زیبایی شهر حفظ شود و همزمان نمادهای شهری پیام کمآبی را ترویج دهند.
زمانی که نمادهای شهری مصرف آب دارند چگونه میتوانیم به مردم شهر بگوییم که با کمآبی مواجهایم. دکتر مرتضایینژاد ابراز نگرانی میکنند که الآن مردم درک نمیکنند که چرا گل فصل کم شده است اما اتفاقاً مردم خیلی خوب درد را تشخیص میدهند و در سازگاری با کمآبی، همکاری میکنند. از پیامدهای خشکی زایندهرود، تهدید جدی فضای سبز شهری اصفهان است. کارکردهای فضای سبز متعدد است ازجمله زیبایی، تلطیف یا تعدیل هوا، مباحث محیط زیستی و جذب آلایندهها، حفاظت خاک و موارد دیگر. اشتباه است اگر بگوییم فضای سبز را حذف کنیم اما به فضای سبزی نیاز داریم که مطابق با سرزمین ما باشد. درنتیجه زایندهرود باید باشد تا شهر زنده و فضای سبز باقی بماند و بتوان از این مشکلات عبور کرد.
زایندهرود باید باشد اما به راهکارهای دیگری برای مواجهشدن با تهدیدهای فضای سبز هم نیاز داریم و نباید تنها راهکار ما، تأمین آب باشد. در کنار تأمین آب، به راهکارها و استراتژیهای دیگر هم نیاز است. بهطور مثال، توسعه فضای سبز کوه صفه مطابق با ویژگیهای سرزمینی و شرایط کوه صفه نیست. مدل توسعه فضای سبز کوه صفه اشتباه است و پیشنهاد داریم که این مدل تغییر کند و حداقل توسعه با این شیوه متوقف شود.
■ ایمنا: آقای دکتر برهانی آیا تاکنون در مرکز تحقیقات کشاورزی و یا ارگانهای ذیربط تحقیقاتی انجامشده که گونههای منطبق با سرزمین را بررسی کرده و پیشنهاد داده باشد؟
■ دکتر برهانی: مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان با توجه به شاخصههایی که دارد مدتی است در بحث فضای سبز واردشده است. البته در گذشته تحقیقاتی درباره گونههای مناسب برای شهر اصفهان به تفکیک پرچین، درختچه و درخت تهیهشده است. همچنین در خصوص تهیه گونه مناسب چمن نیز قراردادی منعقد شده و تا حدی توانسته نیازهای شهر اصفهان را در حوزه فضای سبز برطرف کند.
ایجاد فضای سبز مناسب با اقلیم اصفهان ضروری است. در این زمینه در شهرهای مختلف کشور تحقیقاتی انجامشده است و 15 سال است که بر روی این موضوع کار میشود و ازاینرو با استفاده از روشهای علمی نیاز آبی اصفهان برای چمن تعیینشده است در شرایط استاندارد حدود 20 هزار مترمکعب در هکتار نیاز آبی چمن است.
بهجرئت میتوان گفت در حال حاضر 30 تا 50 درصد بیشتر از نیاز آبی چمنها، به این گیاه آب داده میشود، تحقیقات دیگری که در کاشان و مشهد انجامشده نیز نشان میدهد که اعداد و ارقام چمن گرمسیری که همان نیاز آبی را داراست، تفاوت چندانی با چمن عادی ندارد. سطح چمنکاری شهر اصفهان بیش از 600 هکتار است و در شرایط نامناسب آبیاری بیش از 15 میلیون مترمکعب آب در فضای سبز شهر اصفهان فقط برای چمن استفاده میشود.
در استان اصفهان 35 آبخوان وجود دارد که یکی از بزرگترین این آبخوانها، آبخوان شهر اصفهان است. سال 61 سطح ایستایی آبخوانهای اصفهان بررسیشده و اطلاعات همه تغییرات موجود است. طی 35 سال گذشته همه آبخوانهای استان اصفهان بهجز یک مورد از یک تا 45 متر افت سطح ایستایی داشتهاند که دراینبین آبخوان دشت مهیار با 45 متر افت سطح ایستایی در شرایط بدتری نسبت به دیگر آبخوانها قرار دارد.
پس از دشت مهیار آبخوان دامنه - داران با 37 متر کاهش سطح ایستایی وضعیت بدتری را نسبت به دیگر آبخوانها داشته ضمن اینکه دشت اصفهان نیز در رتبه بعدی با 34 متر کاهش سطح ایستایی و 3.3 میلیارد مترمکعب افت آب زیرزمینی در شرایط بحرانی قرار دارد. باید گوشبهزنگ صدای شکستن خانههای خود ناشی از افت آبخوان دشت اصفهان و نشست زمین باشیم، وضعیت بسیار خطرناک است و در شرایط بحران باید در بحث استراتژی فضای سبز به این مرحله برسیم که بههیچوجه برداشت آب زیرزمینی نداشته باشیم.
پیشبینی میشود در مردادماه سد زایندهرود خشک شود، در این شرایط ناچار به استفاده از آبخوان اصفهان هستیم و با این شرایط سطح کاهش ایستایی آبخوان اصفهان به ماهی یک متر افزایش مییابد و همه باید بحران را در خصوص وضعیت آبی اصفهان جدی بگیریم. چمن، پرچین و گل فصل باید حذف شود، در جامعه اصفهان بازخوردی از بحران آب نمیبینیم. در استراتژی فضای سبز قسمتی از غرب و شرق اصفهان و کشاورزی غرب داریم از این آبخوان استفاده میکنیم.
اخیراً پروژهای در دستور کار قرارگرفته که با اجرای آن 350 میلیون مترمکعب آب از چشمه ناز سمیرم اصفهان برای نجات دشت رفسنجان از فرونشست انتقال مییابد. دراینباره همه باید توجه داشته باشند که اصفهان باآنهمه میراث فرهنگی و تاریخی مهمتر است یا دشت رفسنجان؟ در شرایط فعلی سطح چمن شهر اصفهان باید به کمتر از 100 هکتار کاهش یابد، ضمن آنکه کاشت چمن در بین درختان اشتباه بود چراکه با این کار درختان را به مصرف آب در سطح عادت دادیم و بهمرور ریشه درختان کوتاهتر شد و این امر باعث میشود درختانی تربیت شوند که وابسته به آب سطحی هستند و با کمترین سرعت باد سقوط میکنند.
دکتر بصیری: ما هیچ تضادی با شخصی یا مجموعهای نداریم و واقعیت را میگوییم که متأسفانه هر واقعیت یا پیشبینی ما در گذشته درست از آب درآمد اما برخلاف کسانی که از درستی پیشبینی خود خوشحال میشوند، ما بدحال میشویم. خشک شدن رودخانه زایندهرود یکی از پیشبینیهای ما بوده است و هیچکس در آن زمان قبول نمیکرد. در حال حاضر هم پیشبینی میکنیم آثار تاریخی اصفهان میشکند و نابود میشود و با شرایطی که پیش میرویم تمامی درختان نابود میشوند.
نوع آبیاری یک محصول، درخت یا چمن حائز اهمیت زیادی است. بهترین شیوه آن نوع از آبیاری است که در آن تبخیر را به حداقل برسانیم. چمن حداکثر تبخیر را دارد. مقدار آبی که برای چمن مصرف میشود بسیار کم اما تبخیر آن زیاد است. بیش از ۹۰ درصد آبی که به چمن داده میشود، تبخیر و حدود هفت، هشت درصد آن به خود گیاهان میرسد، درنتیجه ریشه درختان سطحی میشود چراکه آب موردنیاز خود را از سطح میگیرد و نیازی نیست که ریشههای آن به اعماق و پایینتر رفته و درنتیجه با یک وزش باد میشکند و اگر هم آب به آن نرسد، خیلی زود خشک میشود.
باید بهصورت قطرهای در زیر پای درختان آب گذاشت تا آب به قسمتهای پایینتر نفوذ کند. آبیاری عمقی به درختان باعث میشود ریشه آنها عمیق و ماندگار شود و بتوانند امسال و همچنین سالهای آینده را بگذرانند. با شرایط بحرانی زایندهرود و غیره به دوره گذشته برنمیگردیم که آب زیادی وارد رودخانه زایندهرود شود. مقدار تبخیر را باید در هر بار مصرف آب، کاهش داد. امکان کاهش تبخیر در چمن وجود ندارد و بیشترین میزان آب واردشده به چمن، تبخیر میشود و ازاینجهت ضرر زیادی میرساند. یکی از دلایل خشکی زودهنگام آبخوان دامنه استفاده از آبیاری بارانی در این منطقه برای کاشت سیبزمینی بود چون تولید سیبزمینی با استفاده از آبیاری بارانی خوب میشود اما همه آب استفادهشده در این نوع آبیاری تبخیر و هیچ آبی به آبخوان برنگشت درصورتیکه اگر از آبیاری غرقابی یا غیره استفاده شود مقداری از آب، به آبخوان بازمیگردد.
آلوده شدن و تبخیر باعث تلفات آب میشود که هر دو مورد را هم بهخوبی انجام میدهیم و آب را به پساب تبدیل میکنیم. در منازل، آبی که برای شستشوی میوه، سبزی و غیره استفاده میشود را، از پساب فاضلاب جدا نکردهایم که مقدار آنهم بسیار زیاد و عدد بزرگی است. همچنین کاشت چمن و آبیاری بارانی، باعث تبخیر آب میشود. درهرصورت باید تبخیر را کاهش داد و درختی کاشت که ریشههای عمیق داشته باشد تا در تنشهای آب از خود محافظت کند.
بیش از ۳۰ سال پیش از یکی از دانشجویانم یک پایاننامه کارشناسی ارشد داشت که بر روی گیاهان بومی مناسب با فضای سبز کارکرده بود و ۶۰ گونه را معرفی کرد که ۲۰ نوع درخت و درختچه، ۲۰ نوع گلدار و ۲۰ نوع علفی را شامل میشد که همگی به خشکی بسیار مقاوم هستند؛ اما کسی به این پایاننامه اهمیت نداد. سالهای پیش به دوستان در فضای سبز شهرداری گفتم که بر روی درختان بومی برای مثال بلوط زاگرس کارکنید و آن را به فضای سبز اصفهان بیاورید. درخت توت ایرانی را پیوند نر بزنید که بار ندهد. تولید کنید و بکارید چون نه نیاز به سمپاشی دارد. نه آفت میگیرد. به خشکی هم مقاوم و تا حدودی به شوری هم مقاوم است اما این موارد هم عملیاتی نشد. اخیراً تا حدودی بر روی بلوط کارشده است؛ بنابراین بر این دست موارد و مسائل زیربنایی باید رسیدگی شود.
در مقیاس ملی و کشوری میبینیم که برای ایجاد فضای سبز در یک اتوبان بهاندازه اینکه سه روستا خشکانده شود، آب مصرف میشود. برای ایجاد یک فضای سبز تفریحی در دامنه یک کوه بهاندازه خشکاندن دو، سه روستا آب مصرف میشود و مثلاینکه نمیدانیم چه خبر است! شنیدهام که قرار است هفت محصول کشاورزی را به خودکفایی برسانیم که یکی از آنها برنج است. این هم از وزارت کشاورزی ما که گویا در ایران و در این دنیا زندگی نمیکند! نمونه دیگر نیز توسعه نیشکر در خوزستان است که با این کارها فاجعه درست میکنیم. مثلاینکه اصلاً اتفاقی در ایران نیفتاده است و نه به جمعیت اضافهشده، نه میزان بارش کاهشیافته و نه بیقانونی شده است و به قول لستر براون «کسبوکار به روش سابق» را همچنان ادامه میدهیم و هیچ تغییری در کار و فکرمان ایجاد نکردهایم. باید تغییر اول در فکر تغییر ایجاد شود تا در کار هم بتوان تغییر ایجاد کنیم.
■ دکتر مرتضایینژاد: بنده هم بر این باورم که تأخیر زیادی درزمینه بهرهگیری از گیاهانی که نیاز به آب کم دارند داشتهایم؛ اما بهمحض ورودم به سازمان پارکهای شهرداری این موضوع را در دستور کار قرار داده و بیش از 60 گونه گیاهی مناسب را برای شهر اصفهان انتخاب کردیم و برای اجرای این پروژه نیازمند همکاری بخش خصوصی هستیم.
توسعه فضای سبز شهر اصفهان در شرایط فعلی ممنوع است. ما واکاری داریم و در این واکاریها تنها درختان مناسب با شرایط اقلیمی کنونی اصفهان را در دستور کار قرار دادهایم. کاهش حجم چمن و گل در اصفهان نیازمند فرهنگسازی است. باید توجه داشت که درختان را نمیتوان با روش قطرهای آبیاری کرد و نمیتوان در برخی موارد چمن را حذف کرد. سعی داریم برای تأمین این آب از آبهای خاکستری نیز استفاده کنیم ضمن اینکه مواد جاذب را نیز در کنار ریشه درختان استفاده کردهایم. سعی داریم تا پایان امسال برنامه مدونی را برای درخت و چمن در شهر اصفهان ارائه دهیم.
■ ایمنا: یکی از دغدغههای جدی، جایگزینی درختان در محورهای میراثی تاریخی اصفهان است. وقتی چهارباغ را برای خط مترو زیروزبر کردند و بسیاری از درختان آن از جاکندند انتظار این بود که شهرداری از سالها قبل درجایی دیگر مثلاً در باغ بهادران درختانی را از پیش پرورش داده بود و در این شرایط آن را که دیگر به یک سن معقول و تنومندی قابل قبولی رسیده بودند جایگزین میکرد، ولی میبینیم حالا در محور تاریخی چهارباغ نهالهای یکساله را جایگزین کردهاند. شما خانم دکتر بهعنوان رئیس سازمان پارکها برای آینده و جایگزینی برخی محورها که درختانشان به کهنسالی رسیدهاند آیا تدبیری اندیشیدهاید؟
■ دکتر مرتضایی نژاد: چهارباغ را بیرحمانه تاختند و درختان را از بین بردند. در بهترین حالت غیرممکن است درختان چهارباغ را برگردانیم. هیچوقت دیگر آبخوان و زایندهرود را مانند گذشته نخواهیم داشت و بههیچوجه نمیتوان چهارباغ را دوباره داشت. عمق خاک مناسب نیست و نمیتوان دوباره چهارباغ را مانند گذشته زنده کرد. قرارداد 10 الی 15 ساله با برخی مراکز برای تأمین گونههای مقاوم به خشکی منعقدشده است. به همگان اعلام کردهایم که در هرگونه واکاری درختان باید از گونههای مقاوم استفاده کنند.
■ دکتر کوشافر: سالهاست که طرفداران محیطزیست تأکید میکنند مترو آسیبهای زیادی در مسیر پیشبینیشدهاش دارد. یکی از مسیرها چهارباغ و درختان چهارباغ بود که باز بهرغم مخالفتهای مردمی و نهادهای میراثی و محیطزیستی متأسفانه اتفاق افتاد و مترو، چهارباغ را به چهارباغِ بی باغ تبدیل کرد. همانطور که دکتر مرتضایینژاد میگویند، سقف ایستگاهها یکلایه محدودکننده برای ریشه است و برگرداندن چهارباغ به حالت اول، کار بسیار سختی خواهد بود.
باید بدانیم که چهارباغ یکی از میراثهای تاریخی ما است و در تاریخ جهان شهرت خاصی دارد و گردشگران زیادی از سراسر دنیا برای دیدن چهارباغ میآیند نه برای دیدن متروی چهارباغ میشد که مترو در یک خیابان دیگر باشد اما چهارباغ با این شکل، خسارت بزرگی است که برای کشور اتفاق افتاد.
آب هم یکی از محدودیتهای اکولوژیکی است، هوا بسیار آلوده است و یکی از وظایف فضای سبز، کنترل یا کاهش آلودگی هوا است. گلهای فصل، چمن و یا هر گیاه یکسالهای، تأثیر زیادی در کنترل آلودگی هوا ندارد و در برخی مواقع نیز نتیجه معکوس دارد چراکه پس از یک سال، از خاک بیرون آورده میشوند و یا آنها را میسوزانند یا تبدیل به پسماند میشوند یا سرنوشت دیگری دارند که باعث میشود اگر آلودگی را هم جذب کردهاند، بلافاصله به محیط بازگردانند. در مقابل چوب این ویژگی را دارد که نسبت به گیاهان با عمر کوتاه، آلودگیهای هوا را میتواند در خود ذخیره و مدت زیادی محبوس کند. ازنظر زیستمحیطی، چوب مناسبتتر است از گل فصل، چمن باشد و در شرایط کنونی حتی گل فصل و چمن میتواند پیامدهای زیستمحیطی داشته باشند.
درست است فضای سبز در کنترل آلودگی هوا خیلی خوب عمل میکند اما در زمستان که با اوج آلودگی هوا مواجه هستیم، درختان یا برگ ندارند یا ازنظر فیزیولوژیکی فعالیت خیلی کمی دارند بنابراین اثری چندانی در کنترل آلودگی هوا در آن زمان خاص ندارند و به همین دلیل میتوان گفت در برنامه جامع، افزایش سرانه فضای سبز معیار مناسبی نیست. برای کاهش آلودگی هوا در فصل سرما، فضای سبز یا گیاهان آپارتمانی موجود در خانهها، نقش بسیار مؤثرتری دارند و تحقیقاتی نیز در این زمینه انجامشده است.
■ دکتربرهانی: راهاندازی سامانهای تحت عنوان نگهبان آب در شهر اصفهان ضروری است. بارها و بارها در هنگام تردد از خیابانهای شهر شاهد هدر رفت آب در آبیاری فضای سبز بودهام و ازاینرو باید سامانهای مانند سامانه 137 در شهر اصفهان با محوریت سازمان پارکها و فضای سبز شهرداری اصفهان راهاندازی شود و از پتانسیلهای مردمی برای جلوگیری از هدر رفت آب استفاده کرد. مکانیسم نظارت بر مصرف آب باید توسعه یابد و به دلیل کمبود نیرو بهتر است سازمانهای مردمنهاد در این زمینه ورود کنند.
■ دکتر بصیری: الگوی کشت چمن که بهاشتباه بهعنوان فضای سبز نامبرده میشود که البته باید به این الگو، زمین یا سطح سبز گفته شود در تمام ایران نهفقط اصفهان با گونههای بسیار نامناسب انجامشده است و تهران البته بیشتر از اصفهان چمن دارد. الگوی کشت چمن در یک منطقه خشک کار غیرعاقلانهای است. در بعضی از ایالتهای آمریکا که دارای مناطق خشک است، چمنکاری خلاف قانون و جرم محسوب میشود و اگر کسی چمن بکارد، جریمه میشود. آیا در آن مناطق نمیتوانند از مناطق مختلف آب آورده و چمن بکارند؟ صد در صد میتوانند این کار را انجام دهند اما این کار غیرانی، غیرعاقلانه و غیراقتصادی است.
وقتی در تهران چمن کاشته میشود، در گرمسار و ورامین و در مناطق خشک شرق ایران هم این کار را انجام میدهند. همچنین زمانی که در اصفهان چمن کاشته میشود، در روستاها و در شهرهای بالادست هم چمن میکارند و الگوبرداری میکنند.
نوعی گول زدن با فضای سبز هم داریم. نمیدانم قانون یا بخشنامهای وجود دارد که الزام است کارخانهها که ساخته میشود باید فضای سبز ایجاد کنند که کاری غلط و غیر فنی است. بهطور مثال کارخانه ذوبآهن ۱۶ هزار هکتار فضای سبز دارد که این مساحت، آب زیادی مصرف میکند و البته هیچ نقشی هم در کاهش آلودگی هوای ذوبآهن نداشته و صفر است. این نوعی گول زدن با فضای سبز است.
انتخاب گونههای گیاهی برای کاشت بسیار مهم است چراکه گونه درختی که انتخاب میشود قرار است ۱۰۰ تا ۲۰۰ سال عمر کند و برای یک یا دو روز نیست مثل بنفشه که بکاریم و دو روز دیگر از خاک درآوریم و بهجای آن گیاه دیگری بکاریم. مسئله مهم دیگر کاشت گونههایی که ایجاد حساسیت نکنند. درخت عرعر که رشد خوبی هم دارد و در اصفهان تعداد آنهم زیاد است زمانی که گل میدهند بسیار حساسیتزا هستند.
چندین مورد در انتخاب گونه برای ایجاد فضای سبز انتخاب مهم است. آب، تأثیر آن در کاهش آلودگی هوا و تلطیف آبوهوا، مسئله بهداشت آن و عدم ایجاد مشکل و عمر آن گیاه است که باید عمری طولانی داشته باشد.
ایجاد پارک و فضای سبز کنار رودخانه به طور متمرکز تأثیری در آبوهوای دوردست ندارد و فقط بر محدودههای نزدیک تأثیرگذار است. باید در بافتهای شهری ولو کم، فضای سبز ایجاد شود مثل همان قانون ۶۰ درصد ساخت و ۴۰ درصد فضای سبز که البته دیگر کسی این قانون را اجرا نمیکند.
ایجاد فضای سبز و پارکهای محلی در آبوهوای محیط اطراف تأثیرگذار است اما اگر در مناطق دوردست و یا کوه صفه درخت کاشته شود، تأثیری در آب و هوای شمال اصفهان ندارد. نویسنده کتاب «نجات محیطزیست» معتقد است در بسیاری از مناطق دنیا، این شرکتها هستند که بهجای دولتها تصمیم میگیرند. سالهای گذشته نیز این شرکتها بودند که در سازمان پارکها تصمیمگیرنده بودهاند اما باید این مسئله را باید رفع کرد چراکه این شرکتها هستند که هزینههای هنگفتی بر شهرداری متحمل میکنند.
■ دکتر مرتضایینژاد: دلیل افزایش آلایندههای موجود در هوای شهر اصفهان در ایام زمستان نبود برگ درختان پهنبرگ است. در این زمینه سرانه فضای سبز معیار مناسب است اما باید گونههایی را در نظر بگیریم که همیشهسبز باشد.
بهکارگیری ناظران آب در شهر اصفهان در دستور کار است. برای این امر برنامههای خوبی را در دستور کار داریم. در برخی موارد پارکهای محلهای معضلات اجتماعی را به بار آورده است اما ما این پارکها را بهعنوان تفرجگاههای شهری در نظر میگیریم و برای توسعه فضای شادی و نشاط به این بخش نیز توجه میکنیم ضمن اینکه این فضاها تأثیر بسزایی در بهبود شرایط زیستمحیطی اصفهان دارند.
نظر شما