به گزارش ایمنا، در روزهای پایانی مهرماه همان سال نردههایی از جنس چوب بهعنوان حفاظ بر روی یکی از دهانههای سیوسهپل اجرا شد که با مخالفتهای بسیار مواجه شد و درنهایت این طرح از سوی اداره میراث فرهنگی استان تائید نشد.
پس از آن با در نظرگرفتن موضوع عدم دخالت در سیما و منظر پل و کمترین آسیب فیزیکی به آن اواخر دیماه ۹۶ طرح حفاظهای کابلی در شورای فنی ادارهکل میراث فرهنگی استان تصویب و اردیبهشتماه سال جاری در دهانهای دیگر از سیوسهپل اجرایی شد. اگرچه بسیاری از کارشناسان و دوستداران میراث فرهنگی بهطور مشخص با ایجاد هرگونه حفاظ از هر جنس و به هر طریقی بر روی سیوسهپل مخالفت کردند، اما از دیدگاه آنها در طرح حفاظهای کابلی تلاش برای رعایت اصول مهمی مانند کمترین مداخله در اثر تاریخی، توجه به مخدوش نکردن منظر بنا و حفظ اصالت آن و همچنین اصل برگشتپذیری قابلرؤیت بود. از همین رو بسیاری از کارشناسان فن حفاظهای کابلی را با اندک تغییراتی که لزوم آنها احساس میشد، مناسب ارزیابی کرده و بر تشریک مساعی صاحبان اهل فن برای بهترشدن آن تاکید کردند.
اما بعد...
این یادداشت نه به بایدها و نبایدهای ایجاد حفاظ بر روی سیوسهپل میپردازد و نه دو طرح نردههای چوبی و حفاظهای کابلی را ارزیابی میکند، بلکه نویسنده به لزوم آموزش و فرهنگسازی در میان جامعه و عدم ورود اظهارنظرهای غیر کارشناسانه به هر حوزهای از جمله میراث فرهنگی و بهطور مشخص، ایجاد حفاظ در سیوسهپل تأکید دارد.
در مثالی ساده از اظهارنظرهای غیر کارشناسانه، دیدگاههای بسیاری مطرح شد مبنی بر اینکه "نردههای چوبی طرح بسیار خوبی است و با پل هماهنگ است. " و گاه عنوان شد که "چرا کابل! بهتر نبود از شیشه استفاده میکردند! " ما اما بر این موضوع تأکید داریم که مشورت از جایگاه و اهمیت ویژهای برخوردار است، اما بر این سخن نیز تأکید داشته و بر این طبل میکوبیم که نباید و نشاید بدون دانش سخنی راند.
ازسویی دیگر، اهمیت نیاز به آموزش و فرهنگسازی، ازجمله مباحثی است که بهویژه با طرح موضوع ایجاد حفاظ در سیوسه پل تا آنجا نمود یافت که عدهای نردههای چوبی و سپس حفاظهای کابلی را دور زدند! شاید در توجیه این عمل، مخالفت با ایجاد هر نوع حفاظی در سیوسهپل مطرح باشد، اما همانگونه که نویسندۀ این یادداشت آموزش و فرهنگسازی را بر نرده و کابل و هرنوع حفاظ دیگری ارجح میداند، به همان اندازه نیز اعتقاد دارد که ما حتی برای مخالفت نیز به گفتمان فرهنگی نیاز داریم. مگر نه این است که نوشتن یادگاری بر روی نردههای چوبی و یا تخریب حفاظهای کابلی راهحل منطقی برای ابراز عقاید نیست! مگر نه این است که یادگاری بنویسیم یا نه، کابل را کش و قوس دهیم یا نه، بازهم حفاظ اجرایی خواهد شد... پس خوی وندالیگری چرا!
قطعاً علت را باید در لزوم فرهنگسازی و موضوعات جامعهشناختی جستجو کرد و قدر مسلم نه نردههای چوبی و نه حفاظهای کابلی، هیچکدام توان مقابله با فقر فرهنگی و آسیبهای اجتماعی را ندارد.
صحبت از این نیست که حفاظ، باشد یا نباشد، نردۀ چوبی باشد یا کابل و یا شیشه و جز آن...، بلکه باید فراتر نگریست و اندیشه کرد. روشن است که دلیل یادگاری نوشتن روی نردهها و تخریب کابلها نه اداره میراث فرهنگی است و نه شهرداری و نه هیچ نهاد دیگری هرچند که همه نهادها باید خود را در فرهنگسازی موظف بدانند و در این زمینه تلاش کنند و تلاش... اما پرواضح است که یادگاری نوشتن در جایجای سیوسهپل، ادرار در دهانههای آن و همچنین تخریب حفاظهای ایجادشده، علتی درونی دارد و عاملان آن بیمارند که اگرچه این بیماری نام وندالیسم بهخود گرفته است اما به واکاوی نیاز دارد، و اینجا است که جای خالی آموزش و فرهنگسازی بیش از پیش احساس میشود.
ناآگاهی، رفتارهای زشت و نابخردانه و اظهارنظرهای غیرکارشناسانه، ما را بیش از پیش به سخن دوستی نزدیک میکند که میگفت: "تا زمانی که با میراث خود اینگونه عمل میکنیم باید مانع ایجاد کرد و حصار کشید و حصار..."
پس بیایید از خودمان شروع کنیم...
یادداشت از: شیرین مستغاثی، سرویس فرهنگ و هنر ایمنا
نظر شما