به گزارش ایمنا، پس از ورود به نائین، نارینقلعه در انتظار حضور شما است تا داستان روزهای اوج خویش را برایتان روایت کند و از دورانی که بهعنوان قلعه نگهبانی حیات داشت، سخن بگوید. نارینقلعه از جنگ میان امیر مبارزالدین و اشرف چوپانی، درد دلها دارد که برایتان نقل خواهد کرد.
پس از تماشای این کهندژ، نوبت به مسجد جامع با آن تکمناره زیبا میرسد؛ مسجدی که همچون مسجد پیامبر در دل کویر ایران رخنمایی کرده است و خاطراتی از دوران قبل از اسلام، آل بویه و دوره ایلخانی در خود نهفته دارد. اگر گذرتان به این بهشت خاکی افتاد بهیقین از تماشای گچبریهای محراب مسجد و ستونهای آن مسحور خواهید شد.
در جایجای مسجد، خطوط کوفی را خواهید دید که شما را به دنیایی دیگر خواهد برد؛ دنیایی سراسر نور و معرفت ... .
در این مسجد، منبر چوبی هشتصدسالهای انتظار میکشد تا زیباییهایش را به بینندگان نشان داده و دلربایی کند، پس دست رد به سینهاش نزنید؛ چرا که تماشای آن لذتی وافر به هر انسان صاحب فراستی خواهد بخشید.
درست روبهروی مسجد جامع، خانه تاریخی پیرنیا قرار گرفته است که هماکنون «موزه کویر» نام دارد.
خانهای بهیادگار مانده از دوره صفوی که آماده است تا یاد و خاطره خانههای سنتی نائین را برایتان زنده کند. در اینجا هم غوغای نقش و طرح برپا است... گچبریها و نقاشیهای شاهنشین و اتاقها چشم هر بینندهای را خیره خواهند کرد و ناخودآگاه بر خالق آن آفرین خواهید گفت.
در ادامه این سفر بد نیست سری به بازار هم بزنید. بازاری ماندگار از عصر تیموری که همچون گذشته فروغ ندارد، اماهرگز نخواهد گذاشت دست خالی از آن بیرون بروید. پس از آن اگر مایل بودید دل و قلب خود را صفا دهید امامزاده سلطان سیدعلی، مأمن هر اهل دلی است و آنطور که بزرگان نائین گفتهاند:
"این گنبد و رواق که از عرش برتر است/خود بارگاه زاده موسی بن جعفر(ع) است"
بعد از گشتی در هزارتوی تاریخ، میتوانید تحفهای از صنایع دستی مردمان کویر را با خود همراه کنید و اینجا فرش و عبای نائین به شما پیشکش میشود.
در فاصله کمی از نائین، در روستای محمدیه کارگاههای عبابافی دایر است که هنوز بهرغم جفای روزگار نفس میکشند. هنرمندان عباباف محمدیه با روی خوش برای شما از خودشان، از هنرشان و از عبابافی خواهند گفت.
مجال اندک و زیباییهای نائین بسیار است. چه بسیار خانهها، قلعهها، آبانبارها، حمامها، حسینیهها و مساجد تاریخی که در نائین چشمانتظار گردشگران هستند تا شاید فرصتی برای درد دل پیدا کنند و حتی اندکی از خاطراتشان در هزارههای تاریخی بگویند. تاریخ را چشم انتظار نگذاریم... .
نظر شما