به گزارش ایمنا، با گسترش شهرنشینی هر روز شاهد افرادی هستیم که به نوعی خود را از روستاها جدا کرده و به شهرها نزدیک میشوند. شهرنشینی و مدنیت که نوع تکامل یافته زندگی اجتماعی است با محدودیتهای اجتماعی زیادی مواجه است. نحوه و شکل زندگی در شهر امر طبیعی و ذاتی نیست و مسئله تعلیمی و آموزشی است که از یک سو مدیران و مسئولان شهری عهده دار تعلیم دائم زندگی شهری هستند و از سوی دیگر شهرنشینان مکلفند برای ادامه حیات مطلوب در شهر فرهنگ شهرنشینی را بیازموزند.
تعاریف مختلف شهر:
عامترین تعریفی که از شهر ارائه شده، این است که آن را مکان اسکان گروهی انسانها و محل فعالیتهای آنها میدانند. برطبق نظر این عده، شهر تنها ساختمان نیست، بلکه مکان انسانها، گروهها، سازمانهای اجتماعی، طبقات، خانوادهها و ... است.
در بیشتر تعاریف، مفهوم شهر با توجه به سه جنبه اساسی مطرح میشود:
- گروهها و طبقاتی که در شهر زندگی میکنند.
- سابقه و قدمت شهر که معرف تمدن انسانی است.
- شیوه سکونت که برگرفته از فرهنگ شهروندان است.
در بعضی از تعاریف دو فعالیت عمده (تجارت و خدمات) را از ارکان اصلی شهرهای پیشرفته میدانند و معتقدند در کشورهای توسعه یافته، صرفاً بعد جمعیت مشخص کننده شهر نیست، بلکه حتی یک جمعیت اندک میتواند فعالیت غیرکشاورزی داشته باشد و بیشتر بر فعالیتهای خدماتی و تجاری متمرکز باشند.
به نظر ژان رمی، شهر دارای نظم و انسجام فرهنگی همراه با نوآوری و پیشرفت است و برای لویی ویرث، شهر به معنی ثبات دائمی نسبتاً وسیع و انبوه انسانهایی است که از لحاظ اجتماعی دارای ویژگیهای یکسانی نیستند.
از دیدگاه دورکیم، شهر محل توسعه اطلاعات در یک منطقه اخلاقی است اما در نظر اصحاب مکتب شیکاگو از جمله رابرت پارک، ارنست برگس و رودریگ مکنزی شهر همانند یک اندام زنده اجتماعی محل اسکان طبیعی انسان متمدن است. از این رو میتواند یک سازمان محیطی را به وجود آورد.
به نظر پارک و مکتب شیکاگو شهر ترکیبی از عناصر مادی (مدنیّت) و غیر مادی (اخلاقی) است که بخش دوم مهمتر است.
طبق ماده ۴ قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری ایران، شهر، محلّی (مکانی) است با حدود قانونی که در محدوده جغرافیایی مشخص واقع شده و از نظر بافت ساختمانی، اشتغال و سایر عوامل دارای سیمایی با ویژگیهای خاص خود است، به طوری که اکثریت ساکنان دایمی آن در مشاغل کسب، تجارت، صنعت، خدمات و فعالیتهای اداری اشتغال داشته و در زمینه خدمات شهری از خودکفایی نسبی برخوردارند.
شهر کانون مبادلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی حوزه نفوذ پیرامون خود بوده و حداقل دارای ۱۰ هزار نفر جمعیت است. یا مکان تجمع عده کثیری از مردم با سلایق، افکار، رفتار و... متفاوت است.
از نظر کالبدی، شهر جایی دارای ساختمانهای بلند، خیابانها، پارکها، ادارات، زیرساختها و تأسیسات شهری و... است. در بعد اقتصادی نیز شهر جایی است دارای وجه غالب اشتغال صنعتی، خدماتی و سبک مصرف و زندگی یا شیوه تولید متفاوت از روستا است. یکی از انواع تعریفهای رایج از شهر، تعریف عددی آن است. به نحوی که در ایران تا سال ۶۵ شهر را مکانی میگفتند که جمعیت آن بیش از پنج هزار نفر باشد و از آن تاریخ به بعد، شهر به جایی گفته میشد که دارای "شهرداری" باشد.
نظر شما