۱۹ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۱
"او" از چه می‌گوید

"او"، مجموعه‌ ۱۰ داستان کوتاه از "محمد کلباسی" نویسنده‌ کهنه‌کار اصفهانی و گذاری در دل تاریخ معاصر است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا" ،او" ساده است اما غریب می‌نماید. مجموعه‌ای از اضطراب، اندوه و تنهایی انسان معاصر در دنیایی غبارآلود که نفس را در سینه‌ تنگ می‌کند. گویی نویسنده می‌کوشد روایت‌گر دردی باشد که گذر زمان توان آرام کردن‌اش را نداشته است. چه به‌قول آیزاک دینسن:"اندوه‌ها اگر در داستانی تنیده شوند و یا درباره‌شان داستانی گفته شود، همه قابل تحمل می شوند".

داستان‌ها هرکدام در دوره‌ای از تاریخ معاصر می‌گذرد که با تغییری مطلوب در نثر و موضوع، مجموعه‌ای متنوع را در اختیار قرار می‌دهد. روایت‌هایی که تامل، حیرت و غافل‌گیری مخاطب را به همراه می‌آورد.

شخصیت‌هایی سردرگم و گرفتار در موقعیت‌هایی عجیب؛ با گره افکنی‌هایی که تا پایان هر داستان مخاطب دنبال می‌کشد.

خاک مرگ‌

در "شولای خاک" اولین داستان این مجموعه، درحالی از بلندای زندگی به مغاک مرگ نزدیک می‌شویم که روایت از انسانیتی رو به زوال می‌دهد. روایتِ انسان، آنگاه که ضربه‌های پیاپی زندگی یا از مرگ است یا موجب مرگ. تا آنجا که خاک در سراسر متن، به نمادی برای آن تبدیل می‌شود. تا جایی‌که شخصیت در آیینه‌ای تمام‌نما تصویری از جامعه‌ای رو به نزول ارایه می‌دهد.

ضمیری در ناخودآگاه

ضمیر او از ابتدایی که نویسنده کتاب را به مادرش تقدیم می‌کند(مادری که از این جهان چیزی جز ستم، مشقت و رنج نصیب او نشد) تا داستان‌های بارزتر مجموعه، ‌در ناخودآگاه داستان‌ها و ذهن مخاطب نفوذ می‌کند. کلباسی با توسل به زبان، از "او"هایی سخن می‌گوید که در نظرش زنده و حاضر هستند، جریانی که با ایجاد فضایی صمیمی دست مخاطب را گرفته و به خلوت خود می‌برد.

در داستان "او" که نام کتاب نیز از آن گرفته شده، با موجودی عجیب که برآمده‌ از سال‌های جنگ است مواجه می‌شویم که توصیف دهشتناک آن، با ایجاد حس نفرت، چهره‌ای کریه از جنگ را در ذهن‌مان ترسیم می‌کند. تا با بیانی ضمنی به نگرشی ضدجنگ در نویسنده دست یابیم. موقعیتی که به‌خوبی حس همذات‌پنداری را در مخاطب بیدار و او را با سوال‌هایی جدی درباره پیامدهای جنگ درگیر می‌کند.

غلبه‌ی متن بر حاشیه

داستان "نوروز آقای اسدی" که نام مجموعه داستان دیگری از این نویسنده نیز هست را با وجود حواشی تلخ آن برای نویسنده(از جمله هدف قراردادن کار دانشگاهی او پس از بیست و پنج سال فعالیت علمی، گو این‌که عده‌ای خام‌دستانه داستان را با واقعیت اشتباه می‌گیرند!) پس از گذشتن قریب به دو دهه از نوشتن آن، باید از معدود داستان‌های خوبی ذکر کرد که به ذم اعتیاد پرداخته است. ساخت و پرداخت فضا و شخصیت‌هایی ملموس که به سادگی در تک‌تک جملات ممکن می‌شود. نثر استوار و بی‌اطنابی که در این داستان و در داستان "دالان هزارپا" وجود دارد در چیره دستی نویسنده جای تردیدی باقی نمی‌گذارد.

تاثیر متقابل

ویژگی دیگری که در این مجموعه نمودار است، تکثیر جغرافیایی شهر اصفهان و استفادۀ نویسنده از آن‌ها در جهت عمق‌بخشی به فضاهایی است که برخی داستان‌ها در آن اتفاق می‌افتند. مثلا در داستان "بعداز ظهر آقای کمالی" نشستن زن در کنار شیر مسجد درکوشک، همراه خورشیدی که چندین بار ذکر آن می‌رود، تبدیل به نمادی شده که آن را تلفیقی از سنن کهن ایران و نمایانگر هویت امروز ایرانی دانسته‌اند. در پایان این بعداز ظهر با تابش ماه بر خورشید سر در خانه بر اسطوره‌محوری داستان دقیق‌تر می‌شویم‌.

ضلع بازمانده

"محمد کلباسی" در داستان‌های این مجموعه گاهی جزئی‌نگری هوشنگ گلشیری دارد و گاهی همچون بهرام صادقی به طنازی و خلق شخصیت‌هایی منزوی با رفتارهایی عجیب دست می‌زند، روندی که به شکلی منصفانه در "ماهنامه‌ دقایق"، "ایستگاه پایانی" و "بعدازظهر آقای کمالی" نمود بیشتری می‌یابد. داستان‌هایی که در دوره‌ای نسبتاً طولانی از هم نوشته شده‌اند و مخاطب را به سیر در تاریخ معاصر وا می‌دارد.

کتاب "او" نوشته محمد کلباسی توسط نشر چشمه و در ۱۴۴ صفحه منتشر شده است.

کد خبر 345512

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.