شیرین السادات تابش در گفت و گو با خبرنگار ایمنا اظهارکرد: تصمیمات مدیریت شهری یکی از اصلی ترین عوامل تعیین کننده سطح کیفیت زندگی شهروندان است و اساس این تصمیمات بر پایه دادههای آماری است.
وی افزود: هر اندازه دادههای آماری دقیق به روز و با تحلیل چند وجهی موضوعات و پیشبینی روند آینده همراه باشد نه تنها موجب تسهیل امر تصمیمگیری و برنامهریزی در سطح مدیریت شهری خواهد شد، بلکه سبب پاسخگویی بهتر مدیران به نیازها و درخواستهای مخاطبان خود میشود.
این کارشناس برنامهریزی شهری با بیان اینکه دادههای خام آماری اگرچه بنیان برنامهریزی را تشکیل میدهند و کاربردهای فراوان دارند، اما این استفاده کاربردی، تحلیلی و چندوجهی از دادهها و اطلاعات است که میتواند راهنمای تدوین یک برنامه باشد، ادامه داد: در حقیقت دادههای آماری خام به تنهایی کمتر میتوانند مبنای سیاستگذاری و برنامهریزی قرار گیرند.
وی تاکید کرد: آمار و ارقام باید تحلیل شوند تا پشتیبان تصمیم باشند و از تدوین برنامه بر اساس ذهنیات افراد بدون پشتوانه علمی و اجرایی جلوگیری کند.
تابش با بیان اینکه در صورت نگاه تک بعدی به آمار و اطلاعات یا عدم دسترسی به دادههای به روز و قابل اطمینان، برنامهریزی شهری با مشکل روبهرو می شود، افزود: در این شرایط تصمیمات به گونه ای اتخاذ میشود که نه تنها از منابع در مسیر درست استفاده نشود، بلکه تبعات منفی چنین تصمیماتی میتواند در مواردی چندین دهه ادامه داشته باشد.
وی با تاکید بر اینکه برنامه ریزی، سیاستگذاری و اعمال مدیریت صحیح بدون ارتباط حداکثری دو حوزه آمار و برنامهریزی به منظور برخورداری از آمارها و اطلاعات تحلیلی و به روز امکان پذیر نیست، تصریح کرد: برای جمعآوری و ارایه آمار، باید نظام آماری جامعی وجود داشته باشد و از چنان کارآیی برخوردار باشد که بتواند در هر زمان آمار، اطلاعات و تحلیلهای صحیح و به هنگام را در اختیار تصمیمگیران قرار دهد.
این کارشناس برنامهریزی شهری ادامه داد: از این رو لازم است نه تنها از بُعد تهیه و تولید، بلکه از بعد تحلیل و یکپارچهسازی آمار در سطح مدیریت شهری، راهکاری اندیشیده شود تا بدین ترتیب هماهنگی و همسازنسازی آمارها برای ارایه نتایج قابل اتکا و با پشتوانه امکان پذیر شود.
برنامهریزی مبتنی بر تحلیل آماری
تابش خاطرنشان کرد: باید به سمت برنامهریزی مبتنی بر تحلیل آماری حرکت کرد و نخستین گام برای تحقق چنین هدفی، بسترسازی جهت مدیریت واحد دو حوزه برنامهریزی و آمار در شهرداریها است.
این کارشناس برنامهریزی شهری گفت: فعالیت دو حوزه آمار و برنامه ریزی در شهرداریها در قالب یک مدیریت واحد نه تنها میتواند میزان موفقیت هر دو واحد را در تصمیمسازی جهت مجموعه های بزرگی همچون شهرداری بیشتر کند، بلکه قادر خواهد بود در ارزیابی فعالیتها و عملکرد مدیریت شهری و سنجش میزان اثربخشی تصمیمات و برنامهریزیها در سطح شهر بسیار تاثیرگذار باشد.
وی با بیان اینکه آمار نه تنها در تدوین برنامههای شهری که در مرحله ارزیابی برنامهها و عملکرد مدیریت شهری نیز کاربرد دارد، اظهارکرد: به طور معمول در ابتدای برنامههای شهری برای فعالیتهای پیش رو شاخصی تعریف و هدفگذاری می شود و در پایان هر سال از دوره برنامه این شاخصها با استفاده از متغیرهایی که همان دادههای آماری هستند، مورد ارزیابی قرار میگیرد.
این کارشناس برنامهریزی تصریح کرد: علیرغم آنکه همه ساله مجلدهای بسیاری در مدیریت های مختلف شهری در زمینه ارزیابی عملکرد برنامهها منتشر میشود، در اغلب موارد با این واقعیت مواجه هستیم که گزارش حاصله صرفا آماری در زمینه اقدامات و فعالیتهای انجام گرفته، ارایه و کمتر برنامه و میزان حرکت در راستای آن را مورد سنجش و ارزیابی قرار میدهد.
وی ادامه داد: این موضوع سبب شده ارزیابی عملکرد مدیریت شهری در راستای برنامه از جایگاه و عملکرد اصلی خود دور شده و فاصلهای همیشگی بین تدوین برنامه، اجرای آن و آنچه ارزیابی میشود، وجود داشته باشد، به عنوان مثال اگر مشخص نباشد برنامه در چه زمینههایی به چه میزان و چرا پیشرفت یا انحراف داشته است در نتیجه اطلاعات حاصل از ارزیابی نمیتواند به عنوان یک ورودی مناسب، نقش خود را در بازنگری برنامه ایفا کند.
تابش گفت: به عنوان مثال فرض کنید یک مدیر شهری درصدد باشد تا سطح فضای سبز را از پنج متر مربع به ١٠ مترمربع در ازای هر نفر شهروند افزایش دهد و در این زمینه برنامهریزی و منابع مالی، انسانی و خدماتی متعددی برای افزایش سطح فضای سبز شهر در نظر بگیرد و در نهایت پس از اجرای برنامه مشخص شود سرانه فضای سبز به ١٠متر مربع رسیده است، در این میان اگر بررسیها به همین جا ختم شود شاید این گونه نتیجهگیری شود که تصمیمات اتخاذ شده به درستی تعیین و اجرا شده، اما به عنوان مثال فرض کنید بهبود در سرانه فضای سبز نه به علت اقدامات موفقیت آمیز مدیر در افزایش سطح فضای سبز، بلکه به دلیل کاهش رشد جمعیت شهر اتفاق افتاده باشد؛ بنابراین چنین شاخصی میتواند برداشت اشتباه به دنبال داشته باشد و سایر تصمیمات را نیز تحت تاثیر قرار دهد.
وی با بیان اینکه گاهی شاخصها بر اساس پیش فرض ذهنی تدوین و به پیامد بالادستی سنجش آنها توجهی نمیشود، افزود: به عنوان مثال فرض کنید با هدف افزایش رضایت ارباب رجوع در فرایند صدور پروانههای ساختمانی، تعداد روزهای مامور بازدید از ساختمان کاهش و همه موارد مورد بازدید در یک روز انجام شود تا مدت زمان انتظار متقاضیان کاهش یابد و در نتیجه رضایت شهروندان بیشتر فراهم شود، اما پس از اجرای برنامه مشخص شود علیرغم افزایش تعداد بازدید انجام شده توسط مامور بازدید در یک روز، مدت زمان انتظار متقاضیان افزایش یافته و نارضایتی شهروندان بیشتر شده است، زیرا به دلیل کاهش دقت مامور بازدید، گزارشهای ناقصی در خصوص پرونده حاصل شده که برگشت پروانه ساختمانی و انجام بازدید مجدد مامور را اجتنابناپذیر ساخته است؛ در نتیجه علیرغم روند رو به رشد چنین شاخصی نمیتوان گفت برنامه به هدف خود رسیده است.
این کارشناس برنامهریزی تاکید کرد: انتخاب شاخص درست و سنجش پیامد تحقق این شاخص با استفاده از متغیرهای آماری دقیق و به روز در کنار لحاظ سایر آمارهای مرتبط، میتواند در ارزیابی یک سازمان یا برنامه موفقیت بیشتری به دنبال داشته باشد.
تابش اظهارکرد: هر اندازه تصمیمگیری برای شهرها بر مبنای بررسیهای آماری تحلیلی و اطلاعات تردید ناپذیر به روز استوار باشد، احتمال تدوین و اجرای برنامههای موفقتری که به ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان بینجامد، بیشتر خواهد بود.
نظر شما