به گزارش خبرنگار ایمنا از شهرستان شهرضا، هر صبح تا شام در خیابان و کوچه پس کوچههای شهر رفت و آمد میکنیم، اما غافلیم از آنکه، آنچه امروز میبینیم، دیرینهای دارد به درازای تاریخ. گاه آن قدر گرم زندگی روزمره و مشکلاتش میشویم که فراموش میکنیم ما تنها انسانهایی نیستیم که قدم بر صفحه خاک نهادیم و پیش از ما نیز گردش روزگار وجود داشته و اسلاف بشر همچون ما، در این جهان زیستهاند و از خود یادگارهایی بر جا نهادهاند.
«باغملی» را همه شهرضاییها میشناسند، منطقهای در میان شهر که صندوقچهای ارزشمند از مهمترین آثار و ابنیه تاریخی، شیوههای داد و ستد و معاشرت سنتی است، اما یکی از مهمترین جاذبههای این بخش از شهر، وجود اصناف و مشاغلی است که شاید امروز کمتر کسی حتی نامی از آنها شنیده باشد.
در یکی از کوچه پس کوچههای همین منطقه به نام کوچه «جهودها» و در مجاورت کوی قندیل سازها، عمارتی کاهگی وجود دارد که در آن صنعتی ۳۰۰ ساله، همچنان پابرجاست. بنایی به ظاهر ساده و ساکت که در درونش غوغایی برپاست.
اینجا خبری از تکنولوژی مدرن نیست و هنوز زور بازوی استادان و تلاش شاگردان است که چرخ کارگاه را میچرخاند. کارگاهی که ظاهر کهنهاش حکایت از پیشینه پر رونقش دارد. در و دیوارش سیاه و قهوهای شده، اما دل استادکاران و شاگردانش که روزی حلال میجویند، چون دُری در صدف میدرخشد.
دانههای روغنی را به این کارگاه میآورند و دستان پینه بسته استاد و شاگرد عصاری، گرد و غبار از دانهها میشوید و سپس با استفاده از غربال تمیز میکنند تا ناخالصیها گرفته شود و مهیای مراحل بعدی روغنگیری شود.
دانههای غربال شده، ساییده میشوند تا به خوبی نرم شود و سپس دانههای ساییده شده را در زیر چرخ بزرگ عصاری میریزند و به آن آب اضافه میکنند تا خمیری به نام «گُله» تولید شود.
چرخ عصاری که در این کارگاه به روشی کاملا سنتی کار میکند، سنگی است بزرگ که در میله آهنی کوتاهی به مرکز آن و از سوی دیگر به موتور کوچکی در زیر سنگ عصاری متصل بوده که شاید یکی از مهمترین تفاوتهای این کارگاه با گذشته آن است که پیش از این سنگ عصاری به وسیله حیواناتی نظیر اسب و قاطر میچرخیده و اکنون نیروی موتور جایگزین آن شده است.
عصاران خمیر تولید شده را در قالبهایی که زیر و روی آنها با کاه پوشیده شده میریزند تا به هم نچسبند و بعد آنها را در «تِلُوه» میگذارند و بوسیله «کارماله» بر روی آنها فشار وارد میکنند و این کار باعث خروج روغن از دانهها میشود.
حتی فشاری که بر قالبها وارد میشود نیز به روشی کاملا سنتی و بدون استفاده از دستگاههای مدرن است؛ استادان و شاگردان بر روی تیر بزرگی میایستند و به این وسیله بر قالب محتوی دانههای روغنی فشار وارد میکنند.
اما بی مهری ایام، رفته رفته چراغ کارگاهی که روزگاری روغنش روشنی بخش هر محفل و برزنی بوده است را به خاموشی میگراید و اگر این گونه بماند در آینده نه چندان دور باید حسرت از دست دادن صنعتی را بخوریم که اگر در برابر تندباد روزگار ایستاد، اما بیمهری، فروغش را بینشان کرد.
مرتضی یزدانی، کارشناس تاریخ با ابراز گلایهمندی از بیتوجهی و عدم حمایت از این گونه مشاغل میگوید: در حدود یک قرن اخیر ۱۳ عصارخانه از مجموع ۱۷ عصارخانه اصفهان تعطیل شده و از میان چهار عصارخانه شهرضا، امروز تنها چراغ «عصارخانه بیطرف» روشن است که آن هم در تند باد روزگار رو به خاموشی است.
وی از دوران پررونق صنعت عصاری در شهرضا و دیگر شهرهای ایران یادی میکند و می افزاید: روغن به دست آمده در این کارگاهها روشنی بخش هر خانه، مغازه و معبری بوده است، اما امروز به دلیل معضلات مالی و عدم صرفه اقتصادی حتی چراغ همین مکانها هم در حال خاموش شدن است.
کارشناس تاریخ میگوید: اگرچه تولیدات این گونه کارگاهها مصرف چندانی در زندگی روزمره ندارند، اما محیط کارگاه بستر مناسبی برای جذب توریست به شهرستان است.
گزارش از: عباس صادقی، خبرنگار سرویس شهرستان ایمنا
نظر شما