به گزارش ایمنا، مروری بر بخشی از دیالوگ های ماندگار فیلم سینمایی «کمال الملک» ساخته مرحوم علی حاتمی در زادروز جمشید مشایخی را بخوانید...
تدین (مرحوم جهانگیر فروهر): اعلیحضرتا، کمال الملک، حس بالامر احضار و الساعه شرفیاب حضور مبارکند. استاد استدعای دستبوسی دارند.
رضاخان (مرحوم داود رشیدی): ما کهنه سربازها سرمون از پشت هم چشم داره؛ سردی استاد از سنگینی نفسش پیداست. پیر شدی، استاد.
کمال الملک (جمشید مشایخی): به اندازه عمرم.
رضاخان: از زیادی عمر ملولی؟
کمال الملک: ملول از روزگارم.
رضاخان: استاد، این چه سماجتیه که اهل هنر دارند در نبوسیدن دست قدرت؟ تکبر نیست؟
کمال الملک: عوالم آنها جداست.
رضاخان: حسد هم نیست؟
کمال الملک: خلقاً درویشند.
رضاخان: یکجور جلب نظره.
تدین: حیات این جماعت در بذل توجه، و مرگشون در بی اعتنایی.
رضاخان: پیر و جوان طفلین؛ ازخودراضی. خیال میکنین خدا چیزی بیشتر به شماها داده.
کمال الملک: در خانه هم بچه های شیرین بیشتر مورد عنایت پدر هستن.
رضاخان: بعید از ما قدرتمداران هفت خطه که تو این بازی قهر و آشتی مستتریم. امروز، تو این مملکت، امر امر ماست؛ مجلس و عدلیه و دولت تعارفه. میتونیم امر کنیم همین فردا ریز و درشتتون رو ببرن زراعت تا قدر عافیت رو بدونین و سر عقل بیاین.
کمال الملک: مجنون برای دنیا بی ضررتره تا جانی.
بعضی آدم ها در بعضی نقش ها چنان ماندگارند که حتی اگر خودشان هم بخواهند حافظه مردم نقش های دیگری را در قامتشان نمی پذیرد. جمشید مشایخی از آن دست هنرمندانی است که در لباس کمال الملک و رضا خوش نویس فیلم های حاتمی (رضا تفنگ چی) در ذهن ما نقش جاودانه بسته است.
برای اقبال یک هنرمند همان بس که با علی حاتمی کار کرده باشد و نامش در تیتراژ فیلم های او آمده باشد. اما جمشید مشایخی از آن دست هنرمندانی است که در زیر پرچم کسی جای نمی گیرد و خودش شناسنامه خودش می شود و گاهی البته شناسنامه دیگران...
او در طول سال ها خاک صحنه خوردن (به تعبیر خودش)، صدها عنوان فیلم و مجموعه تلویزیونی بازی کرده است که شاید مجال نام آوردن از تمامشان نباشد، اما شاید «گاو»، «قیصر»، «طهران روزگار نو»، و «خانه عنکبوت» شاخص ترین هایشان باشند و در درجه بعدی بتوان از فیلم های زیر نام برد:
بادان (۱۳۸۱)، بانوی من (۱۳۸۱)، چشمان سیاه (۱۳۸۱)، خانهای روی آب (۱۳۸۰)، حالا چه شود! (۱۳۷۳)، راه افتخار (۱۳۷۳)، روز واقعه (۱۳۷۳)، کوسهها (۱۳۷۳)، طلسم (۱۳۶۵)، ملاقات (۱۳۶۵)، آوار (۱۳۶۴)، پدربزرگ (۱۳۶۴)، ستاره دنبالهدار (۱۳۶۴)، گردباد (۱۳۶۴)، گمشده (۱۳۶۴)، پیراک (۱۳۶۳)، گلهای داوودی (۱۳۶۳)و تفنگدار (۱۳۶۲) نام برد./
نظر شما