چگونه شبکه های مجازی مفهوم قدرت را تغییر دادند؟

فضای مجازی در ایران هنوز به چنان حد و دامنه ای نرسیده است که بتوان از شکل گیری جامعه و سیاست مجازی نام برد ولی می توان به برخی از مشخصات سیاست ایرانی در این فضای مجازی در دو سطح جامعه و دولت اشاره کرد.

مجله خبری ایمنا: فضای مجازی در ایران هنوز به چنان حد و دامنه ای نرسیده است که بتوان از شکل گیری جامعه و سیاست مجازی نام برد ولی می توان به برخی از مشخصات سیاست ایرانی در این فضای مجازی در دو سطح جامعه و دولت اشاره کرد. در سطح جامعه می توان به این موارد اشاره کرد:

۱. انفجار اطلاعات

در کمتر از چند ساعت بعد از ربوده شدن بیتا، میلیون ها ایرانی حتی در دورترین نقاط ایران از ماجرا باخبر می شوند. در ماجراهای سیاسی نیز همین سرعت و شتاب عمل می کند. کافی است اطلاعات حتی رسمی از جایی درز کنند تا به صورت گسترده در تلگرام منتشر شوند. دموکرات های کلاسیک بر این باور بودند که رسانه ها مانند پرژکتور عمل می کنند و بر هر نقطه تاریکی نور می اندازند.

قدرت رسانه های اجتماعی و شبکه ای مانند تلگرام اکنون ده ها برابر نور بیشتری بر مسائل عمومی می افکنند؛ تفاوت نورشان مانند لامپ های قدیمی است با لامپ های اس ام دی جدید با نور بیشتر، شفاف تر و تیزتر. این امکانی است که دولت را به چالش می کشد و فرصتی است برای جامعه تا نقاط تیره و تار را روشن تر ببیند.

شبکه های مجازی چطور مفهوم قدرت را تغییر دادند؟


۲. جامعه چند صدایی در برابر تک صدایی

با گسترش اینترنت و مخصوصا شبکه های اجتماعی در دهه اخیر، شاهد شنیدن صداهای متفاوت و متنوع تری در فضای سیاسی هستیم. در دوران قبل، تلویزیون ملی از قدرت بیشتری برخوردار بود و به شکل تک گویانه می توانست روایت خود را بیان کند. شبکه های اجتماعی در مقابل امکان حضور صداهای متفاوت و متنوع تری را فراهم کرده اند. البته نباید در این خصوص خیلی هم هیجان زده شویم، چنانکه خواهیم گفت این صداهای متفاوت نیز با محدودیت های زیادی مواجه هستند که امکان صدارسی آنها را کم می کنند.

۳. شکل گیری شبه حوزه های عمومی

شاید به صراحت نتوان گفت که در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی ایران حوزه های عمومی مجازی شکل گرفته است. حوزه عمومی به معنای هابرماسی آن یعنی بحث استدلالی و گفتگوی عاری از تحریف نه تنها در دنیای واقعی و غیرمجازی ایران شکل نگرفته بلکه به همین سان در فضای مجازی به وجود نیامده است. با این همه از شکل گیری ده ها و صدها گروه شبه حوزه عمومی مجازی می توان صحبت کرد که اتفاقا در بزنگاه های سیاسی مانند انتخابات شکل می گیرند و تاثیرات ژرفی هم بر شکل گیری افکار عمومی – سیاسی دارند. گروه های تلگرامی سیاسی در واقع همین شبه حوزه های عمومی مجازی هستند.

۴. روایت و ضد روایت

یکی از مهم ترین مشخصات فضای مجازی و شبکه های اجتماعی در سال های اخیر، امکان بیان روایت های مختلف حول یک رخداد بوده است. همچنانکه خواهیم گفت، دولت به عنوان منبع روایت، قدرت یکه خود را از دست داده است و با وجود شبکه های اجتماعی امکان بیان روایت های مختلف فراهم است. قدرت سیاسی معمولا تمایل دارد تا روایت خود را به عنوان روایت اصیل و تنها روایت درست و حقیقی بخش مخاطبانش منتقل کند. شبکه های اجتماعی و حتی همین تلگرام با بیان روایت متفاوت به عنوان عنصر مقاومت عمل کرده است. به قول فوکو «هر جا که قدرت هست مقاومت هم هست.»

از این نوع روایت سازی می توان به عنوان نوعی مقاومت مجازی نام برد. در فضای سیاسی ایران، گروه های اصلاح طلب به دلیل اتکای بیشتر به این رسانه ها، امکان بیشتری از این جهت یافته اند. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم اصلاح طلبان به مدد این رسانه ها توانستند در صحنه سیاسی حضور داشته باشند.

شبکه های مجازی چطور مفهوم قدرت را تغییر دادند؟


۵. بسیج گری

یکی دیگر از مهم ترین امکانات فضای مجازی قدرت زیاد بسیج گری است. شانتال موفه در کتاب درباره امر سیاسی خود گفته است که ضعف دموکراسی های فعلی عدم استفاده از بعد عاطفی است و معمولا نیروهای دموکراتیک توانایی چندانی برای بهره بردن از چنین بعدی را ندارند و در مقابل گروه های رادیکال و راست دقیقا از همین بعد عاطفی استفاده می کنند. با این همه در فضای مجازی ایران می توان گفت که نیروهای اصلاح طلب در سال های اخیر به خوبی توانسته اند از این بعد عاطفی هم بهره ببرند.  

دعوت نامه های صوتی – تصویری رهبران اصلاحات تا حد زیادی در بسیج گری مردم در دو انتخابات اخیر مجلس و ریاست جمهوری مشهود بوده است. البته ذکر این نکته ضروری است که هر چند مرز روشنی بین انگشت گذاشتن بر بعد عاطفی و استفاده از روش های پوپولیستی وجود ندارد لیکن این دو متفاوت هستند و به لحاظ تحلیل سیاسی باید این دو را از هم متمایز کرد.  

در سطح دولت نیز فضای مجازی امکانات و محدودیت های خاصی را بر دولت و نهادهای سیاسی تحمیل کرده است که در اینجا به چند مورد از این فرصت ها اشاره می شود.

۱. کنترل و مراقبت نامرئی و آشکار

در فضای مجازی موجود به همین میزان کنترل و مراقبت نامرئی نهادهای سیاسی کنترلگر هم افزایش یافته است. رسانه های مجازی جدید این امکان را به حاکمیت داده اند تا امور سیاسی را زیر نظر بگیرند و در صورت لزوم واکنش های مقتضی را اعمال دارند. از این حیث این امکان جدیدی است که در سیاست قدیمی تر یافت نمی شد. فیلتر کردن بخشی از فضای مجازی مانند فیس بوک یا توئیتر را می توان نمونه آشکاری از کنترل آشکار دانست و منازعات اخیر بر سر فیلتر کردن تلگرام یا تلاش برای در اختیار کردن سرورهای آن حاکی از میل حاکمیت برای کنترل فضاهایی است که به نظر می رسد به راحتی قابل کنترل نباشند.

۲. هدایت گری

به همین میزان که گروه ها یا افراد سیاسی می توانند در فضای مجازی برای شکل دادن به علائق و خواسته های خود حضور داشته باشند، نهادهای سیاسی هم می توانند حضور داشته باشند و با استفاده از ابزارهای خود دست به هدایت گری سیاسی بزنند. این هدایت گری می تواند بسیار نامرئی باشد یا بسیار آشکار.

 شبکه های مجازی چطور مفهوم قدرت را تغییر دادند؟


۳. بسیج گری

نهادهای سیاسی نیز می توانند از این فضای مجازی برای بسیج افکار عمومی استفاده کنند. این بسیج گری می تواند در قالب روایت سازی و همچنین ضد روایت هایی صورت گیرد که در مقابل نیروهای سیاسی رقیب مطرح می شوند. اکنون با ترسیم انواع امکاناتی که فضای مجازی به جامعه و دولت (مجموع نهادهای سیاسی) می دهد، می توان تصویر روشن تری از فضای مجازی در سیاست ایران ارائه کرد. نخست باید اذعان کرد که هر چند فضای مجازی در سال های اخیر نقش مهمی در فرآیندهای سیاسی مخصوصا انتخابات ایفا کرده است لیکن از شکل گیری سیاست مجازی به معنای دقیق کلمه نمی توان صحبت کرد.
دوم این که این فضای مجازی به مثابه قدرت/ مقاومت عمل کرده است. حاکمیت با استفاده از این فضای مجازی به دنبال اعمال قدرت و سیاست های خاص خود است و جامعه تلاش می کند تا مطالبات و خواسته های خود را طرح کند و در حول آنها دست به بسیج و از این رو مقاومت بزند.

سوم فضای مجازی همزمان فرصت ها و محدودیت های خاصی را بر دو طرف نهادهای قدرت و مقاومت اعمال می کند که سنجش هر کدام از اینها نیاز به کار مطالعاتی دقیق تری دارد و با قاطعیت نمی توان گفت که فرصت ها و محدودیت های هر کدام چقدر است. در برخی از برهه ها به نظر می رسد که بخش های مقاومت استفاده بیشتری برده اند و برعکس. یک مثال ساده در این خصوص راهگشا است.

در انتخابات اخیر ریاست جمهوری کدام طرف – حاکمیت یا جامعه – بهره بیشتری بردند. شاید گفته شود جامعه زیرا توانست مطالبه و خواست خود را اعمال کند ولی می توان این مسئله را هم مطرح کرد که اتفاقا حاکمیت به همین میزان از فضای مجازی بهره برده است. حاکمیت به خواست خود که مشارکت حداکثری بوده دست یافته و امکان مشارکت بیش از ۴۲ میلیون نفر فراهم شده است.

۴. فضای مجازی کنونی البته فرصت های بیشتری را برای برخی از گروه ها و جناح های سیاسی فراهم کرده است. گروه های اصلاح طلب که به گرایش های نوگرایانه نزدیک تر هستند به طور طبیعی امکان بهره برداری بیشتری را داشته اند و گروه های اصولگرا علی رغم درک این نکته که فضای مجازی از اهمیت بیشتری برخوردار است هنوز این امکان را نیافته اند تا به خوبی از آن استفاده کنند. استفاده از فضای مجازی تا حدود زیادی وابسته به گفتمانی است که گروه های سیاسی مروج آن هستند.

۵. با اذعان به موارد فوق می توان گفت که علی رغم راه طولانی که در پیش است، فضای مجازی توانسته است توجه دولت، مردم و گروه ها و گفتمان های سیاسی را به مثابه ابزار مهم قدرت/ مقاومت جلب کند. استفاده هر کدام از این بخش ها در برهه های مختلف متفاوت بوده است. هر چند شواهد عینی در اختیار نداریم ولی برخلاف تصور رایج که فقط گروه های سیاسی اصلاح طلب به خوبی توانسته اند از فضای مجازی استفاده کنند، می توان این ادعا را مطرح کرد که حاکمیت نیز توانسته است از این فضا به خوبی استفاده کند. جذب و مشارکت حداکثری مردم در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری و اجماع در خصوص تغییر از طریق صندوق های رأی از خواسته های محقق شده نظام سیاسی بوده است.

منبع: هفته نامه صدا 

کد خبر 323327

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.