گشت و گذاری در حافظیه

شیراز شهری است که یکی از میراث‌های ارزشمند تاریخ، فرهنگ، ادب و هنر در خود جای داده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایمنا، در شمال شهر شیراز مجموعه ای آرامگاهی وجود دارد که نامش برای همه ساکنان این سرزمین کهن آشناست. هر که به شیراز قدم می گذارد راهی آرامگاه حافظ می شود و در آن ساعات خوشی را می گذراند. این مجموعه با نام حافظیه شناخته می شود که محل دفن حضرت حافظ است. بسیاری معتقدند که وی در یکی از اشعارش این مسئله را که مرقدش پس از او زیارتگاه خواهد شد، پیش بینی کرده و چنین گفته است:

گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس / زین چمن سایه آن سرو روان ما را بس

بر سر تربت ما چون گذری، همت خواه / که زیارتگه رندان جهان خواهد بود

پس از مرگ لسان الغیب، تا ۶۵ سال هیچ بنایی بر فراز مقبره وی بنا نشد تا اینکه در سال ۸۵۶ هجری قمری، شخصی به نام محمد یغمایی، وزیر میرزا ابوالقاسم گورکانی(حاکم فارس) برای اولین بار تصمیم گرفت یادبودی را برای وی بنا نهد. او عمارتی گنبدی شکل بر فراز مقبره حافظ ساخت و در جلوی آن حوض بزرگی تعبیه کرد تا آب از رکن آباد که منبع آب شیراز به شمار می رفت، به آن بریزد.

در اوایل قرن یازدم هجری قمری و همزمان با سلطنت شاه عباس صفوی مرمت هایی در بنا صورت گرفت و سپس ۳۵۰ سال پس از وفات حافظ، نادرشاه افشار دستور مرمت آرامگاه وی را صادر کرد.

در سال ۱۱۸۷ هجری قمری، کریم خان زند بر شکوه بنای آرامگاه افزود و در جلوی مقبره حافظ بارگاهی به سبک بناهای خود بنا نمود. این بارگاه تالاری با چهار ستون سنگی یک پارچه و بلند بود که درگاه آن در شمال و جنوب قرار داشت و در دو سوی آن، دو اتاق نیز بنا شده بود. وی در جلوی این بنا باغی نیز بنا کرد و سنگی مرمرین را بر روی مقبره نهاد که امروز نیز در همانجا وجود دارد.

پس از کریم خان زند تا زمان قاجار تغییراتی در بنا داده نشد تا اینکه در سال ۱۲۳۵ هجری شمسی ابوالفتح میرزا مویدالدوله(تهماسب میرزا)، حاکم فارس، آن را تعمیر و مرمت نمود. پس از وی در سال ۱۲۵۷ هجری شمسی، فرهاد میرزا معتمدالدوله، فرمانروای فارس، کوشکی چوبی را پیرامون مقبره حافظ، ساخت به گونه آن که آن را در بر می گرفت.  ولی یکی از سادات متظاهر وقت به جرم آنکه چرا یک شخص زرتشتی می‌خواهد قبر حافظ را بسازد، آن بنا را خراب کرد و جلوی کار شخص بانی را گرفت.

سپس در سال ۱۲۷۸ هجری شمسی، شخصی به نام ملا شاه جهان زرتشتی(اردشیر) به واسطه علاقه اش به حضرت حافظ، بر سر مزار وی حاضر می شود و تفالی به دیوان وی می زند. غزل با ابیات زیر آغاز می شود:

صبا با ساکنان شهر یزد از ما بگو / کای سر حق ناشناسان گوی میدان شما

گرچه دوریم ازبساط قرب همت دور نیست / بنده شاه شماییم و ثنا خوان شما

او از این شعر خوشش می آید و تصمیم به احداث بقعه و بارگاه مجللی بر روی مزار این شاعر بزرگوار می گیرد. وی شروع به کار می کند و قسمتی از کار را پیش می برد اما سید علی اکبر فال اسیری(از عالمان و سیاستمداران عصر قاجار) به دلیل زرتشتی بودن اردشیر، بنای ساخته شده توسط وی را تخریب می کند.

نقل است که در آخر این ماجرا، این عالم عصایش را به قبر حافظ می کوبد و می‌گوید: درویش می‌خواستند تو را نجس کنند، نگذاشتم!

بنای آرامگاه تا سال ۱۲۸۰ هجری شمسی به صورت مخروبه باقی ماند تا اینکه شاهزاده ملک منصور ملقب به شعاع السلطنه، حاکم فارس، با همکاری علی اکبر مزین الدوله(استاد کمال الملک)، کوشکی آهنی را بر روی آرامگاه قرار دارد و کتیبه ای بر روی آن نصب کرد.

در دوره پهلوی و سال ۱۳۱۰ اعظم بهرامی، استاندار فارس، سردر سنگی و بزرگی بر دیوار جنوبی حافظیه نهاد و کارهایی را برای آبادانی باغ آن انجام داد. وی همچنین خیابانی در جلوی آرامگاه به نام خرابات احداث نمود که بعدها به گلستان تغییر نام داد.

در سال ۱۳۱۴ هجری شمسی سرهنگ علی ریاضی(رئیس فرهنگ فارس) با همکاری علی اصغر حکمت(وزیر فرهنگ وقت) و نظارت علی سامی، برای بازسازی و مرمت این بنا تلاش کردند. آنها برای این کار از طراحی آندره گدار فرانسوی استفاده کردند و از عناصر معماری عهد کریم خان زند، الهام گرفتند. در سال ۱۳۱۵، علی اصغر حکمت، اجرای این طرح را با همکاری علی سامی آغاز کرد و ساخت بنای کنونی حافظیه در سال ۱۳۱۶ به پایان رسید. طبق این طرح، چهار ستون وسط تالار که متعلق به زمان زندیه بود از دو طرف امتداد داده شد و به این صورت، حافظیه به دو محوطه، شامل باغ در جنوب تالار و آرامگاه در شمال آن تقسیم شد و عمارت قدیمی کریم خان زند به تالاری با ۵۶ متر طول تبدیل شد که ۲۰ ستون سنگی آن را برافراشته نگاه می داشت. چهار ستون کریم خانی در میان این ستون ها به شکل قبلی باقی ماند و ۱۶ ستون دیگر به صورت دو تکه در سال ۱۳۱۵ شمسی ساخته و نصب شد.

اولین مرمت و بازسازی جدی بنای حافظیه به سال ۱۳۸۶ مربوط می شود که در طی آن کارهایی همچون تمیز کردن سطح مسی روی گنبد، مرمت بخش های خراب ساختمان های اطراف و همچنین متصل کردن مقبره‌ها و باغ های اطراف به مجموعه صورت گرفت.

نگاهی نزدیک تر به بنای حافظیه

مجموعه حافظیه حدود ۲ هکتار وسعت دارد و به طور کلی از دو قسمت شمالی و جنوبی تشکیل شده که توسط یک تالار با عنوان تالار میانی یا ایوان با دو ردیف پلکان سنگی از یکدیگر جدا می شوند. ۴ درب، امکان ورود به مجموعه و خروج از آن را فراهم می کنند که درب اصلی در سمت جنوب بنا و دو درب بزرگ و کوچک در سمت غرب قرار دارد و یک درب در سمت شمال شرق به گلخانه باز می شود.

محوطه جنوبی

محوطه ای که در جنوب مجموعه حافظیه قرار دارد، به عنوان ورودی مجموعه محسوب می شود و برای رسیدن به مقبره حافظ باید از آن گذر کرد. وجود دو نارنجستان بزرگ هر یک بهطول ۷۰ و عرض ۳۵ متر، در شرق و غرب حیاط جلوه ای خاص را به این فضا بخشیده است و علاوه بر سرسبزی و خرمی در بهار، مشام بازدیدکنندگان را از بوی بهارنارنج پر می کنند. در وسط حیاط، باغچه‌ ی باریک بلوار مانندی به عرض حدود ۴ متر تعبیه شده که چمن و گل به آن زینت می دهد. در دوسوی این باغچه، دو راهرو به عرض ۴ متر به رفت و آمد بازدیدکنندگان اختصاص دارد.

در اطراف این دو راهرو، دو باغچه به عرض ۲۰ و طول ۴۵  متر تعبیه شده است که سرو و کاج در اطراف آنها به چشم می خورد و دو حوض مربع مستطیل بزرگ به عرض ۴ و طول ۳۲ متر در میان آنها قرار دارد. سنگ های لبه این حوض ها سنگ هایی هستند که به دلیل عملیات شهرسازی و امتداد خیابان کریم خان زند به سمت بازار وکیل از حوض باغ شمالی موزه پارس جدا شده و به این مکان منتقل شده اند. طرفین این دو باغچه راهروهایی با عرض ۴ متر برای استراحت و رفت و آمد قرار دارند.

حیاط جنوبی آرامگاه از سه طرف با دیوارهای اجری مرتفعی احاطه شده است و تنها در قسمتی از وسط دیوار جنوبی نرده‌های آهنی ساده ای دیده می شود و در وسط آن، درب ورودی به حافظیه تعبیه شده است که با سه پله به خیابان گلستان متصل می شود. بخش جنوبی از درب ورودی باغ تا پلکان های تالار میانی، حدود ۱۵۰ متر طول و ۸۰ متر عرض و به طور کلی ۹۹۸۳ متر مربع وسعت دارد. این حیاط ۴ متر پایین تر از کف تالار میانی است و با ۱۸ پله به آن راه می یابد.

رواق چهارستونه(بیست ستون) یا تالار حافظیه یا ایوان میانی

در دوران کریم خان زند، رواق چهار ستونه ای به صورت تالار در این مکان ساخته شد اما آنچه که امروز وجود دارد تالاری وسیع با بیست ستون سنگی با ارتفاع ۵ متر است که ۵۶ متر طول و ۷ تا ۸ متر عرض دارد و چهار ستون عهد کریم خانی در وسط آن قرار گرفته است. این رواق که از از تمام نقاط حافظیه مرتفع تر می باشد و این مجموعه را به حیاط شمالی و حیاط جنوبی تقسیم کرده‌ است. این تالار با الهام از معماری دوره‌های هخامنشیان و زندیان ساخته شده است و بسیار زیبا به نظر می رسد.
در گذشته ۴ اتاق نیز در محدوده این رواق قرار داشت اما بعدها حذف شدند. امروزه در سمت شرق و غرب تالار ۲ اتاق وجود دارد که متعلق به سازمان میراث فرهنگی و دفتر آرامگاه می باشند. بالای درگاه این دو اتاق نیز به یکی از غزل های حافظ مزین گردیده و سه بیت بر دیوار شرقی و سه بیت بردیوار غربی به خط میرعماد(از مشهورترین خوشنویسان تاریخ هنر ایران) نوشته و توسط هنرمندان شیرازی بر روی سنگ مرمر نَقر(کنده کاری) شده است. این غزل این‌گونه آغاز می شود:

روضه خلد برین خلوت درویشان است / مایه محتشمی خدمت درویشان است

نمای خارجی تالار نیز از سخن حافظ بی نصیب نمانده و در دو طرف آن اشعار این شاعر به چشم می خورند. بر روی نمای خارجی تالار، رو به سمت باغ ورودی غزلی با مطلع زیر دیده می شود:

گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس / زین چمن سایه‌ی آن سرو روان ما را بس

و بر نمای خارجی به سمت مقبره، غزلی با مطلع:

چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست / سخن شناس نه ای دلبرا خطا اینجاست

آب‌انبار حافظیه نیز به شکل یک کانال در وسط رواق بیست ستونه ساخته شده است. این کانال باعث شده تا حافظیه به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شود و مقبره حافظ در ناحیه شمالی آن قرار گیرد.

محوطه شمالی

صحن یا محوطه شمالی فضایی با ابعاد حدوداً طول ۶۰ و عرض ۵۰ متر است که در گذشته یک قبرستان عمومی بوده و آرامگاه حافظ در آن قرار دارد. در شرق و غرب ضلع جنوبی این محوطه دو حوض بزرگ و مستطیل شکل قرار دارد که هر یک از آنها را دو باغچه با درختان نارنج احاطه کرده است. حوض های این قسمت به عنوان منبعی برای آب حوض بزرگ مجموعه مورد استفاده قرار می گیرند و آب را به آنجا انتقال می دهند. در اطراف محوطه، باغچه هایی به چشم می خورند که چمن کاری شده و در آن ها کاج، سرو و نارنج کاشته شده است. بر دیوار شمالی صحن بیت زیر با خط زیبای ثلث به رشته تحریر درآمده است:

سحرم هاتف میخانه به دولت خواهی / گفت باز آی که دیرینه‌ این درگاهی

در شمال صحن، ساختمان های دیگری همچون حافظ شناسی با مساحت ۳۳۰ مترمربع، کتابخانه با مساحت ۴۴۰ مترمربع با ده هزار جلد کتاب قرار دارند. در شرق کتابخانه فروشگاه محصولات فرهنگی و در غرب آن نیز یک چایخانه سنتی دیده می شود. سر در چایخانه با کتیبه ای به خط نستعلیق و بیت زیر زینت یافته است:

رواق منظر چشم من آشیانه‌ی تست / کرم نما و فرود آ که خانه خانه‌ی تست

در قسمت شمالی کف محوطه و در کنار مزار حافظ، قبوری دیده می شود که از مهم‌ترین افراد به خاک سپرده شده در آنها می توان به «شیخ محمد اهلی شیرازی» شاعر معروف و صاحب کتاب مشهور سحر حلال، «محمد نصیری‌الحسینی» ملقب به فرصت‌الدوله شیرازی» شاعر، «قطب العارفین آقا محمدهاشم ذهبی شیرازی» از سران سلسه‌ی ذهبیه، «حاج ملاعلی سمنانی» عالم و عارف بزرگ اشاره کرد.

محل کنونی کتابخانه نیز مقبره قاسم خان، حاکم و والی فارس بوده است و در جلوی آن نیز مقبره های «حاج سید محمدعلی کازرونی شیرازی» از مجتهدان فارس، «شیخ محمد مهدی کجوری» از مجتهدان برجسته و همچنین «شیخ محمدحسن کجوری» و «سید محمدرضا مجدالعلما(دستغیب)» قرار دارند.

در سراسر صحن شمالی خطوط ثلث کتیبه ها و کتیبه نستعلیق تاریخ بنا حاصل هنر خطاطِ به نام، شادروان امیرالکتاب ملک الکلامی کردستانی می باشند. دیوارهای پیرامون محوطه شمالی با آجرنماها و طرح های شمسه گونه تزیین شده و غرفه هایی را با درب‌های چوبی و نقش گل های نیلوفر در خود جای داده اند. بر روی دیوار جنوبی غزلی با مطلع زیر دیده می شود:

چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست / سخن شناس نئی جان من خطا اینجاست

مقبرۀ حافظ

مقبره حافظ در ارتفاع یک متری از سطح زمین قرار گرفته و اطراف آن پنج ردیف، پلکان مدور وجود دارد که دسترسی به آن را ممکن می کند. بر فراز مقبره حافظ گنبدی زیبا قرار دارد که نمای خارجی آن با ورق های مسی به صورت ترک ترکی و مانند کلاه قلندران و درویشان پوشیده شده و سقف آن مزین به کاشی های رنگی معرق است. آنچه که در نگاه اول به آرامگاه توجه شما را به خود جلب می کند، رنگ سبز گنبد آن می باشد. این رنگ سبز در نتیجه ی ترکیب مس با اکسیژن و آب ایجاد شده و جلوه  خاصی به آرامگاه بخشیده است. هشت ستون سنگی یکپارچه‌ به ارتفاع ۵ متر که به شکل ستون های دوره کریمخان هستند، این گنبد را بر فراز آرامگاه سرپا نگه داشته اند. دور تا دور زیر سقف، هشت بیت غزل بر روی سنگ های یکپارچه با خط ثلث نقش بسته که اینگونه آغاز می شود:
حجاب چهره جان می‌شود غبار تنم / خوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم

سنگ روی مزار حافظ به دوران کریم خان زند تعلق دارد و غزل هایی از حافظ بر رویش به چشم می خورد که به شیوه نستعلیق توسط حاجی آقاسی بیک افشار آذربایجانی نگاشته شده است. در بالای این سنگ و در میان نقش ترنجی، این عبارت به چشم می خورد: «انت الباقی و کل شی هالک». در سطر پایین تر، غزلی زیبا از حافظ در ۱۲ سطر نگاشته شده است که با این بیت آغاز می شود:

مژده‌ وصل تو کو کز سر جان بر خیزم/ طایر قدسم و از دام جهان برخیزم

در قاب دور سنگ نیز غزلی با مطلع (نخستین بیت) زیر دیده می شود:

ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش / پیوسته در حمایت لطف اله باش

با نگاهی به دو گوشه‌ بالای سنگ، متوجه این دو مصرع می شویم:

بر سر تربت ما چون گذری همت خواه / که زیارتگه رندان جهان خواهد بود

و سپس در گوشه پایینی سنگ چشممان به این دو مصرع می خورد:

چراغ اهل معنی خواجه حافظ / بجو تاریخش از خاک مصلی

نکته قابل توجه درباره این مصرع ها این است که عبارت خاک مصلی به حساب حروف ابجد، تاریخ وفات حافظ را بیان می کند.

محوطه غربی

در غرب محوطه شمالی و در پشت آرامگاهی که محل دفن خاندان قوام السلطنه است، فضای سبزی وجود دارد که یک حوض کوچک و نسبتا عمیق در میان آن دیده می شود و امروزه به کلاس‌های بخش آموزش مرکز حافظ شناسی اختصاص یافته است. بر دیوار این قسمت غزلی با مطلع زیر جلوه می کند:

بیا که قصر امل سخت سست بنیاد است / بیار باده که بنیاد عمر بر باد است

آرامگاه ها و مقبره های متعددی در این قسمت قرار دارد که از جمله می توان به آرامگاه غلامحسین صاحب دیوانی از سیاستمداران عصر پهلوی) اشاره کرد. مهم‌ترین مقبره این محوطه، مقبرة الشعراست که با دری  آهنی به فضای بزرگ و چمن کاری شده منتهی می‌شود و آرامگاه های جمعی از شاعران، نویسندگان، عالمان، استادان دانشگاه و هنرمندان را در خود جای داده است که «لطفعلی صورتگر» شاعر، مهدی حمیدی شیرازی» شاعر و استاد دانشگاه، «رسول پرویزی» نویسنده و داستان‌نویس، «جواد مصلح» فیلسوف «محمد خلیل رجایی» استاد حکمت و ادب، «عبدالوهاب نورانی وصال» استاد دانشگاه، «علی‌محمد مژده» استاد ادبیات دانشگاه، «حمید دیرین» موسس و رئیس انجمن خوشنویسان فارس، «نورالدین رضوی سروستانی» از بزرگان آواز و موسیقی اصیل ایرانی، «آیت اله العظمی شیخ محمد باقر شهید رابع» مجتهد اصطهباناتی، سرحلقه‌ی آزادی خواهان فارس، «سید ابوطالب فنائی» نویسنده، مترجم و شاعر، ازجمله مشهورترین آنها هستند.

محوطه شرقی

در شرق مجموعه و در سمت راست حیاط شمالی، دیوار دارای ۱۴ طاق نما می باشد که بر روی آن دو غزل با خط زیبای ثلث به چشم می خورد. یکی از آنها با مطلع زیر است:

مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو/ یادم از کشته‌ی خویش آمد و هنگام درو

و دیگری با مطلع:

عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت/ که گناه دگری بر تو نخواهند نوشت

در پشت این دیوار بلند، آرامگاه‌های خصوصی خانوادهی فربد و آرامگاه معدل واقع شده است. این آرامگاه در سال ۱۳۸۶ با تلاش میراث فرهنگی و تخریب خانه ها و مقبره های اطراف این محدوده به شکل یک بخش جداگانه در آمد و با عنوان محوطه شرقی به مجموعه حافظیه اضافه شد و امروزه به عنوان محل دفتر انجمن دوستداران حافظ مورد استفاده قرار می گیرد.

آرامگاه خاندان قوام

اتاق بزرگی در سمت چپ رواق بیست ستون قرار دارد که متعلق به آرامگاه قوام السلطنه می باشد و ۲ اتاق در کنار خود دارد. علاوه بر این شش اتاق دیگر نیز دیده می شود که سه اتاق به آرامگاه و سه اتاق دیگر به نقاشی، مینیاتوری، معرق سازی و میناسازی اختصاص داده شده است.

دنیایی از نمادها و نشانه ها

حافظیه به گونه ای ساخته شده که هر گوشه اش حرفی برای گفتن داشته باشد و دنیایی از نشانه ها را در خود جای دهد. با آمیخته شدن این مفاهیم بلندپایه در فرهنگ و عرفان ایرانی اسلامی، آرامگاه شخصیت می یابد و به نمونه ی کامل یک رندِ عارفِ حقیقت جوی ایرانی تبدیل می شود. این نمادها در هر لحظه پیش روی شما قرار دارند:

پیش از ورود به مجموعه

قبل از اینکه وارد مجموعه حافظیه شویم با نخستین نماد آن برخورد می کنیم. آرامگاه حافظ در مقابل یکی از شلوغ ترین خیابان های شیراز قرار دارد و هنگامی که در خیابان هستید هیچ اثری از آرامگاه نمی بینید. این خیابان را می توان نماد اسارت در جهان صنعتی و مدرن دانست چرا که نمی توان از میان آن، آرامگاه حافظ را که از آن با عنوان نماد افکار و اندیشه های عرفانی یاد می شود، به تماشا نشست.

محوطه جنوبی

وقتی که وارد مجموعه می شویم در محوطهی جنوبی قرار می گیریم که به عنوان نماد دنیای مادی و ظواهر فریبنده آن در نظر گرفته می شود. سپس باید از پله ها بالا برویم تا وارد رواق بیست ستون یا تالار حافظیه شویم. از این محوطه، هرچه که به آرامگاه، نزدیک تر می شویم، گویی انسان از بند هواهای نفسانی آزاد می گردد و می توان بالارفتن از ایوان را به منزلهی معراج عرفانی و سیر و سلوک در دنیای ملکوت دانست.

تالار یا ایوان میانی

ایوان نشانهی عالم ملکوت است چرا که در اینجا حجاب ها کنار زده می شوند و مقبره که نمادی از خورشید و حقیقت است، آشکار می گردد. در این لحظه پایین آمدن از تالار حافظیه می تواند نماد تعظیم در برابر این خورشید درخشان باشد. این تالار دارای دو ردیف پلکان است که هریک از آنها ۹ پله دارد و در ادبیات فارسی، ۹ عدد آسمان ها است و قداست دارد.

محوطه شمالی

بخش شمالی را نماد دنیای ملکوت می دانند در این قسمت به آرامگاه می‌رسیم که نماد دست‌یابی به حقایق و رمز و رازهای دنیا می باشد. این بخش ۸ درب ورودی و خروجی دارد و آرامگاه نیز از ۸ ستون سنگی تشکیل یافته‌ است. استفاده از عدد ۸ خیلی هم بی دلیل نیست و آن را نماد زمان حیات حافظ یعنی قرن هشتم و هشت درب بهشت می دانند.

آرامگاه

آرامگاه، به طور کلی نماد خورشید است اما درون آن نمادهای دیگری نیز وجود دارند. نمای بیرونی گنبد آرامگاه، به شکل کلاه درویشان ترک است و از آن با عنوان نماد آسمان یاد می شود. درون گنبد مجموعه ای از رنگ های عرفانی است که هر یک نماد خاصی هستند که آبی فیروزه‌ای نماد بهشت، سرخ ارغوانی نماد شراب ازلی، سیاه و سفید نماد شب و روز و قهوه‌ای سوخته نماد خاک است.

طراح بنای حافظیه

طراح بنای حافظیه، به نام آندره گدار معمار، باستان شناس و شرق شناس فرانسوی است. وی سال ۱۸۸۱ میلادی متولد شد و به سال ۱۹۶۵ میلادی درگذشت. او که تحصیلات خود را در دانشکده هنرهای زیبای پاریس به پایان رسانده بود، در سال ۱۳۰۷ هجری شمسی به دعوت دولت وقت و به منظور ساماندهی اداره کل باستان‌شناسی، نگهداری و مرمت بناهای تاریخی راهی ایران شد. وی ۳۲ سال  در ایران اقامت کرد و ضمن بازدید و تهیه فهرستی از آثار تاریخی ایران، دست به اقداماتی در جهت حفظ و نگهداری و مرمت این آثار زد. هنگام اشغال فرانسه توسط نازی ها در جریان جنگ جهانی دوم، نمایندگی کمیته ملی فرانسه در ایران را بر عهده وی گذاشتند و او نشریه‌ ای به نام فرانسه آزاد را در تهران منتشر نمود.

او از سال ۱۹۳۶، عمرش را صرف معرفی آثار ایران کرد و  به منظور شناساندن آنها به جهانیان، با همکاری همسرش «یدا گدار» و عده‌ای از محققان و دانشمندان ایرانی به انتشار جزواتی سالانه به نام آثار ایران به زبان فرانسه مشغول شد. گدار موفق شد تا در هشت جزوه اطلاعاتی دقیق و جزئی از هنر ایران و طرح و نقشه‌ی بناها را ارائه دهد و به معرفی آنها بپردازد. بنای حافظیه یکی از کارهای بسیار زیبا و ماندگار وی به شمار می رود که طراحی و نظارت بر ساخت آن را بر عهده داشت. در طراحی این بنا معماری اصیل ایرانی حرف اول را می زند و ذوق و هنر استادکاران هنرمند چاشنی آن شده است.

کد خبر 322538

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.