خبرگزاری ایمنا- گروه سیاسی- اعظم ملایی. در زمان قبول برجام توسط آمریکا، کنگره آن کشور دولت وقت(اوباما) را ملزم کرد هر ٩٠ روز یکبار گزارشی از نحوه عمل جمهوری اسلامی ایران به تعهداتش در برجام به کنگره ارسال کند. در صورتیکه رئیس جمهوری تایید کند که ایران به تعهدات خود عمل کرده است، آمریکا نیز متقابلا به تعهدات خود عمل میکند؛ اما اگر چنین تاییدی صورت نگیرد، کنگره شصت روز فرصت دارد تا اعاده تحریمهای هستهای علیه جمهوری اسلامی را مورد بررسی قرار دهد.
منوط کردن رویکردبرجامی آمریکا به گزارش رئیس جمهور در حالی است که دونالد ترامپ، رئیس جمهور تازه کار این کشور، در ماههای اخیر بارها برجام را توافقی «بد و ناقص» خوانده و خواهان مذاکره مجدد بر سر آن و یا خروج آمریکا از این توافق بین المللی شده است. در روزهای اخیر نیز دونالد ترامپ بار دیگر ایران را به تخطی از توافق هستهای - برجام - متهم کرده و در مورد اقدام خود در این زمینه هشدار داده است. رئیس جمهوری آمریکا که روز جمعه6 اکتبر/ 14 مهرماه، در دیدار با گروهی از مقامات ارشد نظامی و همسرانشان در کاخ سفید سخن میگفت، با اشاره به توافق هستهای بین ایران و قدرتهای جهانی گفت: «آنها [حکومت ایران] به روح این توافق عمل نکردهاند».
ترامپ همچنین گفت که «رژیم ایران از تروریسم حمایت میکند و به صدور خشونت و آشوب در منطقه خاورمیانه مبادرت میورزد». وی افزود: «به همین دلیل هم لازم است ما به تجاوزگری مستمر و زیادهطلبی هستهای ایران پایان بدهیم». رئیس جمهوری آمریکا در مورد تصمیم خود در این زمینه توضیحی نداد؛ اما بعدا به خبرنگاران گفت: «ممکن است این، آرامش قبل از توفان باشد»!اظهار چنین سخنانی موجی از تحلیل ها و گمانه زنی ها پیرامون رویکرد ترامپ به برجام را ایجاد کرده و رویکرد دولت آمریکا در قبال برجام را در هاله ای از ابهام قرار داده است. در همین راستا خبرگزاری ایمنا برای روشن تر شدن ابعاد قضیه، گفتگویی با دکتر مهدی مطهرنیا استاد دانشگاه، آیندهپژوه و تئوریسین سیاسی ترتیب داده است که در ادامه می خوانید:
ایمنا: آقای دکتر لطفا بفرمایید با وجود جهت گیری های اخیر دولت ترامپ در رابطه با ایران و توافق هسته ای، به نظر شما ترامپ در نهایت با برجام چه خواهد کرد؟
مطهرنیا: ترامپ تلاش دارد برجام در تهران پاره شود و تشییع جنازه آن از طرف جمهوری اسلامی ایران انجام شود. بنابراین مقامات این کشور بیشتر به ایجاد حرکتی مبتنی بر دکترین «محدود سازی همکاری بین المللی» با ایران و عاصی کردن تهران روی اورده اند. سیگنالهای موجود حاکی از آن است که مقدمات چنین سیاستی از طرف امریکا فراهم شده؛ کما اینکه نامه ترامپ برای محدود سازی وام گرفتن ایران از نهادهای بین المللی توسط نمایندگان آمریکا در این سازمانها نمونه بارز این سیاست است.
واقعیت این است که نه تهران و نه واشنگتن هیچ یک به روح برجام عمل نکرده اند؛ هر دو طرف کوشیده اند تا طبق قوانین رسمی موجود در این توافق عمل کنند؛ اما اجرای برجام از سوی آنها به گونه ای بوده است که طرف مقابل را تحت فشار قرار دهند. با این وجود، آمریکا چون رسانه های بیشتری در اختیار دارد، بهتر توانسته بر علیه ایران فضا سازی کند و این امر در رسانه های بین المللی ظهور و بروز بیشتری داشته است. از این نظر آمریکا تلاش دارد با ایجاد مزاحمت و تحرکات رسانه ای، جامعه هدف خود در تهران را که همان «دلواپسان» هستند را بازیابد و تقویت کند. در همین راستا، دولت ترامپ فشار بر دولت حسن روحانی را افزایش داده تا زمینه خروج ایران از برجام را فراهم کند.
نه تهران و نه واشنگتن هیچ یک به روح برجام عمل نکرده اند؛ هر دو طرف کوشیده اند تا طبق قوانین رسمی موجود در این توافق عمل کنند؛ اما اجرای برجام از سوی آنها به گونه ای بوده است که طرف مقابل را تحت فشار قرار دهند.
ایمنا: به نظر می رسد در مورد نحوه برخورد با برجام، سیاست واحدی در بین دولتمردان آمریکایی وجود ندارد، شما این اختلاف نظرهای داخلی دولت آمریکا را چگونه ارزیابی می کنید؟
مطهرنیا: آمریکا دوگانه برخورد نمی کند، آنها همواره ضد ایرانی بوده اند، چه ترامپ و چه اوباما رویکرد یکسانی نسبت به ایران داشته اند و تنها ادبیات آنها متفاوت بوده است. در حالیکه دولت اوباما در برخورد با ایران بیشتر متکی به قدرت هوشمند و قدرت نرم بود، ترامپ بیشتر بر وجوه سخت افزاری قدرت تکیه می کند. ترامپ با یک گام به جلو در صدد ایجاد فضای ضد ایرانی، مدیریت فشارهای بین المللی و ایجاد اجماع جهانی بر علیه ایران است تا با تحت فشار قرار دادن ایران، کشورمان را برای خروج از برجام ترغیب کند.
از سوی دیگر دولت آمریکا با افزایش تحریمها و فضا سازی مناسب به شلیک «گلوله های نقره ای» به ایران اقدام کرده است. این استراتژی جدید بدین معناست که آمریکا با نوعی شلیک معنادار و فلجکننده تحریمهای جدید به درون بدنه موجود در ساختار قدرت ایران ، امیدوار است که این گلوله ها از داخل منفجر شوند. حاصل این استراتژی، تضعیف دولت ایران و ترغیب مخالفان داخلی برجام برای خروج از این توافق است. اما در مرحله بعد آمریکا به دنبال سناریویی است که من آن را «گلوله طلایی» نا میده ام تا از طریق این سناریوها و با توجه به وضعیت متشنج منطقه در مقطع کنونی، پرونده های دیگر غیر هسته ای همچون پرونده موشکی، پرونده حقوق بشر و ... را نیز در مورد ایران مطرح کند و به صورت همه جانبه کشورمان را تحت فشار قرار دهد.
ایمنا: منظور شما از سناریوی گلوله طلایی چیست؟
مطهرنیا: به این معنا که بعد از افزایش تحریمها در صورت عملکرد نامناسب تهران، از اهرم های نظامی هم بر علیه ایران استفاده کند. در قالب این استراتژی، آمریکا می کوشد با بزرگنمایی تهدید ایران در ابعاد بینالمللی و منطقهای، زمینههای ایجاد یک برخورد نظامی با ایران را فراهم و بدین ترتیب سطح اصطکاکها را از جنگ سرد میان واشنگتن و تهران به نوعی برخورد گرم و هدفمند اما قابل کنترل هدایت کند.
آمریکا در قالب دو استراتژی «گلوله های نقره ای» و «گلوله های طلایی» می کوشد ایران را هم از درون و هم از بیرون تضعیف کند
ایمنا: یعنی شما استفاده دولت ترامپ از گزینه نظامی در برابر ایران را هم محتمل می دانید؟
مطهرنیا: گزینه های نظامی علیه ایران بیشتر به عنوان یک اهرم فشار از سوی ترامپ استفاده خواهد شد؛ اما اگر سطح تنشها بین دو کشور بالا برود احتمال استفاده عملی از آن نیز وجود دارد.
ایمنا: احتمال خروج آمریکا از برجام را تا چه حد عملی می دانید؟
مطهرنیا: در عالم سیاست امکان رخداد هر اتفاقی وجود دارد؛ ولی میزان احتمال آن است که اهمیت دارد؛ بدین لحاظ به زعم من خروج آمریکا از برجام سناریوی ممکن است نه محتمل. آنها تلاش می کنند برجام حفظ شود؛ چرا که عملکرد آمریکا در زمینه برجام بر سایر تعهدات جهانی این کشور نیز تأثیر می گذارد. ترامپ ناچار است راه و تصمیمات رؤسای جمهور سابق را ادامه دهد و اگر بدون استناد محکمه پسندی از برجام خارج شود، این امر هزینه های بسیاری را برای دولت آمریکا ایجاد می کند. با این وجود انها می کوشند آنقدر تفسیر محدودی از برجام ارائه بدهند که دیگر هیچ ثمره و امتیازی برای ایران نداشته باشد. امریکا می کوشد در حوزه های غیر برجامی تا آنجا که ممکن است با تحریم و فشارهای مضاعف ایران را در وضعیت ترک برجام قرار دهد و خود آغازگر خروج از این عهدنامه بین المللی نباشد.
نظر شما