عظمت واقعه عاشورا نزد خدای متعال و معصومین (ع)

عاشورا با عظمت است چون هم خدای متعال و هم بالاترین افراد در عالم خلقت یعنی رسول خاتم و وصی او امیر مؤمنان و کفو ‌ایشان حضرت صدیقۀ طاهره و همچنین امام مجتبی و حتی خود سیدالشهدا علیهم‌السلام همگی به عظمت‌ این واقعه اذعان داشته‌اند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایمنا، کسی بر عظمت و بزرگی واقعه عاشورا شکی ندارد و این عظمت و بزرگی در کلام خدا و معصومین به وضوح دیده می شود که در این گزارش بر اساس روایات و ادعیه و زیارات معتبر به آنها اشاره می کنیم.

عظمت‌ عاشورا نزد خدای متعال

خدای متعال در مورد این واقعه در زیارت عاشورا که حدیث قدسی است چنین فرموده‌اند:

یَا أَبَا عبداللّه لَقَدْ عَظُمَتِ‏ الرَّزِیَّهُ وَ جَلَّتِ الْمُصِیبَهُ بِکَ عَلَیْنَا وَ عَلَی جَمِیعِ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض‏

نه فقط بر آدمیان که بر تمام اهل آسمان و زمین‌ این مصیبت مصیبت سترگ و عظیمی ‌است.

عظمت‌ عاشورا نزد رسول اکرم(ص)

اما این واقعه و این مصیبت نزد رسول اکرم هم مصیبت عظمایی بود؛ چنانچه در زیارت حضرتش‌ اینگونه آمده است:

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِاللَّهِ‏ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‏ مَا أَعْظَمَ مُصِیبَتَکَ‏ عِنْدَ أَبِیکَ رَسُولِ اللَّهِ 

عظمت‌ عاشورا نزد امیرمومنان

امیرالمؤمنین (ع) نیز این واقعه را بزرگ می‌دانند و شدت آن مصیبت اشک‌ ایشان را بر گونه‌هایشان جاری می‌کند. در بازگشت از صفین وقتی از محل سرزمین کربلا می‌گذرند، حضرت توقفی می‌کنند و گریان می‌شوند و فرزندشان را در این مصیبت دعوت به صبر می‌کنند و اندکی از شدت ماجرا بیان می‌فرمایند:

قَالَ رَأَیْتُ کَأَنِّی بِرِجَالٍ قَدْ نَزَلُوا مِنَ السَّمَاءِ مَعَهُمْ أَعْلَامٌ بِیضٌ قَدْ تَقَلَّدُوا سُیُوفَهُمْ وَ هِیَ بِیضٌ تَلْمَعُ وَ قَدْ خَطُّوا حَوْلَ هَذِهِ الْأَرْضِ خَطَّهً ثُمَّ رَأَیْتُ کَأَنَّ هَذِهِ النَّخِیلَ قَدْ ضَرَبَتْ بِأَغْصَانِهَا الْأَرْضَ تَضْطَرِبُ بِدَمٍ عَبِیطٍ وَ کَأَنِّی بِالْحُسَیْنِ سَخْلِی وَ فَرْخِی وَ مُضْغَتِی وَ مُخِّی قَدْ غَرِقَ فِیهِ یَسْتَغِیثُ فِیهِ فَلَا یُغَاثُ وَ کَأَنَّ الرِّجَالَ الْبِیضَ قَدْ نَزَلُوا مِنَ السَّمَاءِ یُنَادُونَهُ وَ یَقُولُونَ صَبْراً آلَ الرَّسُولِ فَإِنَّکُمْ تُقْتَلُونَ عَلَی أَیْدِی شِرَارِ النَّاسِ وَ هَذِهِ الْجَنَّهُ یَا أَبَا عبداللّه إِلَیْکَ مُشْتَاقَهٌ ثُمَّ یُعَزُّونَنِی وَ یَقُولُونَ یَا أَبَا الْحَسَنِ أَبْشِرْ فَقَدْ أَقَرَّ اللَّهُ بِهِ عَیْنَک

گویا، دیدم مردانی از آسمان فرود آمدند که پرچم‏ های سفیدی‏ همراه داشتند و شمشیرهای خود را که سفید و درخشنده بودند حمایل کرده بودند؛ آنگاه در اطراف این زمین خطی کشیدند. سپس گویا، دیدم این نخل‏ها شاخه‏های خود را به زمین می‌زدند و این زمین غرق خون تازه شد! آنگاه حسین که جوجه و فرزند و چون مخ من می‌باشد، در میان دریای خون غرق شده و هر چه استغاثه می‌کند، کسی نیست به فریادش برسد. پس از این ماجرا دیدم مردانی که سفید و نورانی بودند، از آسمان نازل شدند و گفتند: ای آل رسول! صبور باشید! زیرا شما به دست اشرار مردم کشته خواهید شد. یا ابا عبداللَّه! این بهشت است که مشتاق توست. آنگاه ایشان به من تعزیت می‌دادند و می‌گفتند: یا ابا الحسن! مژده باد تو را؛  زیرا در آن روزی که مردم در محضر عدل خدا قیام می‌کنند، خدا چشم تو را به‌وسیلۀ حسین روشن خواهد کرد.

عظمت‌ عاشورا نزد حضرت صدیقۀ طاهره(س)

این واقعه بر مادر گرامی اش صدیقۀ طاهره نیز بسیار عظیم و گرانبار است؛ تا حدی که حضرت زکریا بر حال‌ ایشان ترحم می‌کند و این مصیبت را برای‌ ایشان بزرگ می‌داند و فاجعه می‌خواند.

إِلَهِی أَ تُلْبِسُ عَلِیّاً وَ فَاطِمَهَ ثِیَابَ هَذِهِ الْمُصِیبَهِ إِلَهِی أَ تُحِلُّ کُرْبَهَ هَذِهِ الْفَجِیعَهِ بِسَاحَتِهِمَا 

شدت‌ این مصیبت برای مادر ایشان فاطمۀ زهرا به حدی است که وقتی در ‌ایام حمل‌ ایشان متوجه مصیبت‌ها و وقایع شهادت‌ این فرزند خود می‌گردند، دوران حمل را با کراهت شدید طی می‌کنند.

حَمَلَتْهُ أُمُّهُ‏ کُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ کُرْهاً 

و وقتی از آن چیزهایی که به عوض شهادت به‌ ایشان داده می‌شود مطلع می‌شوند، به آن رضایت می‌دهند و آرام می‌شوند.

عظمت‌ عاشورا نزد امام حسن مجتبی (ع)

امام مجتبی (ع) نیز این مصیبت را بزرگ می‌دانند. مظلومیت آن حضرت به حدی است که‌ ایشان به‌دست همسرشان در داخل خانۀ خود مسموم می‌شوند؛ با این حال وقتی سیدالشهدا (ع) گریان به بالین‌ ایشان می‌آیند می‌فرمایند:

مَا یُبْکِیکَ یَا أَبَا عبداللّه قَالَ أَبْکِی لِمَا یُصْنَعُ بِکَ فَقَالَ لَهُ الْحَسَنُ ع إِنَّ الَّذِی یُؤْتَی إِلَیَّ سَمٌّ یُدَسُّ إِلَیَّ فَأُقْتَلُ بِهِ وَ لَکِنْ لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ‏ یَا أَبَا عبداللّه یَزْدَلِفُ إِلَیْکَ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ یَدَّعُونَ أَنَّهُمْ مِنْ أُمَّهِ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ ص وَ یَنْتَحِلُونَ دِینَ الْإِسْلَامِ فَیَجْتَمِعُونَ عَلَی قَتْلِکَ وَ سَفْکِ دَمِکَ وَ انْتِهَاکِ حُرْمَتِکَ وَ سَبْیِ ذَرَارِیِّکَ وَ نِسَائِکَ وَ انْتِهَابِ ثِقْلِکَ فَعِنْدَهَا تَحِلُّ بِبَنِی أُمَیَّهَ اللَّعْنَهُ وَ تُمْطِرُ السَّمَاءُ رَمَاداً وَ دَماً وَ یَبْکِی عَلَیْکَ کُلُّ شَیْ‏ءٍ حَتَّی الْوُحُوشُ فِی الْفَلَوَاتِ وَ الْحِیتَانُ فِی الْبِحَارِ

یا حسین! برای چه گریان شدی؟ فرمود: برای آن ظلمی که در حق تو خواهد شد. امام حسن (ع) فرمود: آنچه موجب قتل من می‏‌شود زهری است که با دسیسه به من داده‌اند؛ و لکن لا یوم کیومک یا ابا عبداللّه؛‏ ولی هیچ روزی مثل روز (عاشورای) تو نخواهد بود یا ابا عبداللّه! زیرا سی هزار نفر در اطراف تو اجتماع می‌کنند که گمان می‏‌نمایند از امت جد ما خواهند بود و خود را به دین اسلام می‏بندند. آنان برای کشتن،  ریختن خون، هتک حرمت، اسیر کردن فرزندان و زنان و تاراج اموال تو ازدحام خواهند کرد! در چنین موقع است که لعنت خدا دامنگیر بنی امیه می ‏شود. آسمان خاکستر و خون می‏ بارد. هر چیزی برای مظلومیت تو گریان می‏‌شود؛ حتی وحشیان صحرا و ماهیان دریاها.

آری‌ این واقعه و این مصیبت‌ این‌قدر نزد امام مجتبی (ع) عظیم و ‌اندوهناک می‌آید که حتی فرزند خود قاسم را نیز به آن سفارش می‌فرمایند.

وقتی قاسم بن الحسن تنهایی عمو را در روز عاشورا مشاهده کرد، خدمت آن حضرت آمد و اجازۀ میدان طلبید. حضرتش فرمودند: تو یادگار برادرم هستی و می‌خواهم زنده بمانی و اجازه ندادند. چون قاسم‌ این را شنید گریان شد و در گوشه‌ای نشست. ناگهان یادش آمد که پدر تعویذی به بازوی او بسته و از او خواسته است که هرگاه هم و غمی ‌به او رسید آن تعویذ را باز کند و بخواند. آن تعویذ را گشود:

یا ولدی یا قاسم اوصیک إنّک إذا رأیت عمّک الحسین ع فی کربلاء و قد أحاطت به الأعداء فلا تترک البراز و الجهاد لأعداء (اللّه و اعداء)  رسوله و لا تبخل علیه بروحک و کلما نهاک عن البراز عاوده لیأذن لک فی البراز لتحظی فی السعاده الأبدیّه.

و قاسم بن الحسن با نشان دادن‌ این تعویذ که وصیت پدرش بود راهی میدان شد و به سعادت ابدی رسید. 

عظمت‌ عاشورا نزد سیدالشهدا (ع)

سخن گفتن در این باب و از زبان خود صاحب مصیبت بسی دشوار است. فقط به همین جمله بسنده می‌شود که در روز عاشورا در گرماگرم جنگ، پس از اینکه تمامی‌ عزیزان و بستگان خود را در میدان کشته دیدند، دست خود را از خون خویش پر کردند و رو به آسمان فرمودند:

هَوَّنَ‏ عَلَیَ‏ مَا نَزَلَ بِی أَنَّهُ بِعَیْنِ اللَّهِ 

آنچه مصیبت وارده را بر من آسان می‌کند این است که خداوند می‌‏بیند.

فلذا ما نیز همگام با عالم خلقت و بزرگان‌ این عالم و همۀ جنبندگان و همۀ مخلوقات آسمان‌ها و زمین می‌شویم و این روز را روز مصیبت خود قرار می‌دهیم؛ آن را اعظم مصیبت‌ها می‌دانیم و خدای متعال را شاکریم که ما را در زمرۀ کسانی قرار داد که‌ این روز، روز مصیبت و حزنشان است نه شادی و سرورشان.

 اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرِینَ لَکَ‏ عَلَی‏ مُصَابِهِمْ‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی عَظِیمِ رَزِیَّتِی اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی شَفَاعَهَ الْحُسَیْنِ ع یَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَیْنِ الَّذِینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ (ع)

پی نوشت ها: 

۱- زیارت عاشورا 

۲- بحارالانوار 

۳- اللهوف 

۴- اصوال الکافی 

کد خبر 321481

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.